بررسی ارتباط بین ابعاد جو سازمانی و میزان پذیرش نوآوری برنامه درسی
محورهای موضوعی : پژوهش در برنامه ریزی درسیستاره موسوی 1 , مصطفی شریف 2 , سعید رجایی پور 3
1 - اصفهان بهارستان هاراه اردیبهشت مجتمع مروارید2
2 -
3 -
کلید واژه: جو سازمانی, دانشگاه اصفهان, پذیرش نوآوری برنامه درسی, پذیرش نوآوری,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه میان شش بعد جو سازمانی با میزان پذیرش نوآوری در برنام هدرسی از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان صورت گرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی است و برای اجرای آن از روش توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی استفاده شده است.جامعه آماری شامل 503 عضو هیأت علمی دانشگاه اصفهان است که 126 عضو دانشگاه از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم به عنوان نمونه آماری انتخاب شدهاند. ابزارهای اندازهگیری در این پژوهش عبارت بود از: 1 ـ پرسشنامه جو سازمانی که توسط گل (2008) طراحی شده و توسط پژوهشگران بومی سازی شده است. 2ـ پرسشنامه میزان پذیرش نوآوری برنامه درسی که توسط پژوهشگران تدوین شده است. تجزیه و تحلیل دادهها در سطح آمار استنباطی با استفاده از آزمونهایی نظیر آزمون رگرسیون چندگانه، رگرسیون همزمان، آزمون لوین، تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) انجام گرفته است. تحلیل یافتههای پژوهش نشان داد که 1 ـ بین بعدهای جو سازمانی و میزان پذیرش نوآوری برنامه درسی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. 2 ـ بین بعدهای جو سازمانی (تصویر سازمانی، مردم سالاری، نظم و قانون، تحقق هدفهای کلی سازمان، عاملهای فرهنگی ـ اجتماعی) و میزان پذیرش نوآوری در هدفهای برنامه درسی در محتوای برنامه درسی، فعالیتهای یاد دهی ـ یادگیری، روشهای ارزشیابی برنامهدرسی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. 3 ـ بین میانگین جو سازمانی و میزان پذیرش نوآوری در برنامه درسی با توجه به متغیرهای دموگرافیک (سابقه خدمت نوع دانشکده، مرتبه علمی، سفرهای علمی) تفاوت معنادار وجود دارد و 4 ـ بین میانگین جو سازمانی و میزان پذیرش نوآوری در برنامه درسی با توجه به متغیرهای دموگرافیک (جنسیت) تفاوت معنادار وجود ندارد.
The purpose of this research was to study the relationship between organizational dimensions climate and acceptance of curriculum innovation in Isfahan University. This study was applied and the research method was a descriptive – correlative (survey). Statistical population was included all 503 faculty members of the University of Isfahan. 126 faculty members were chosen as a statistical sample. The research tools were two questionnaires. One of them was designed by Gole (2008) for organizational dimensions climate (rules, discipline, democracy, social and cultural factors of organizational image, total goal) and the other questionnaire was used for of acceptance of curriculum innovation (innovation goals, content, learning – teaching, evaluation). In order to analyze data at the level of inferential statistics, multi Regression, Levin and ANOVA tests were used. The findings showed that: 1) There was a positive and significant relation between organizational dimensions climate and acceptance of curriculum innovation. 2) There was a positive and significant relation between organizational dimensions climate and acceptance of curriculum innovation goals, content, learning – teaching and evaluation. 3) There was a significant difference between the mean of organizational dimensions climate in terms of university, college, tenure, academic trips for grading the faculty members of the University of Isfahan and the faculty members of Isfahan University of Medical Sciences (p < 0.05). 4) There was not a significant difference between the mean of organizational dimensions climate in terms of the gender of faculty members of Isfahan University (p < 0.05(