فداء را یکی از تعالیم اساسی پولس میدانند که بیشتر در رسالههای غلاطیان و رومیان به طورگستردهای طرح و بسط یافته است. این تعلیم بنیادین به مرور زمان در اندیشههای آنسلم و آکویناس به شکل آموزهای منسجم در کنار دیگر آموزههای اصلی قرار گرفت. در دورة حاضر و با توجه به چرخش چکیده کامل
فداء را یکی از تعالیم اساسی پولس میدانند که بیشتر در رسالههای غلاطیان و رومیان به طورگستردهای طرح و بسط یافته است. این تعلیم بنیادین به مرور زمان در اندیشههای آنسلم و آکویناس به شکل آموزهای منسجم در کنار دیگر آموزههای اصلی قرار گرفت. در دورة حاضر و با توجه به چرخشهای الهیاتی، و این که سخن از الهیات پولسی در مقام مفسر و بنیانگذار دوم مسیحیت مطرح شده است، متفکران معاصر به تبیین این آموزه پرداختهاند. در واقع پس از شکلگیری روش نقد تاریخی و اسطورهزدایی، فداء به مثابة یکی از اساسیترین آموزهها نزد متفکران مسیحی مورد بازخوانی قرار گرفت. این نوشتار میکوشد به شرح آرای آن دسته متألهانی بپردازد که در زمان معاصر با روش نقد تاریخی آرای خود را شرح دادهاند. افزون برمتفکران مسیحی، متفکران مسلمان نیز در شرح و نقد این آموزه کوشیدهاند. در این پژوهش بررسی فداء در الهیات پولسی، و نیز آرای توماس میشل، فیلیپ کویین و مایکل گولدر در جهان مسیحی به دلیل کاربرد روش نقد تاریخی، وعلامه طباطبایی و رشیدرضا دو متفکر معاصر مسلمان به سبب رجوع مستقیم به متون مسیحی، از موضوعات اساسی است.
پرونده مقاله
در کتاب مقدس که مجموع عهد عتیق و عهد جدید است، نام عیلام، یکی از حکومت های باستانی ایران، بارها ذکر شده است. در این کتاب، نخستین بار نام عیلام بهعنوان یکی از نوادگان نوح آمده است. پس از آن بارها به شخصیتی به نام عیلام و یا خاندان عیلام برمی خوریم. غیر از نام عیلام که ب چکیده کامل
در کتاب مقدس که مجموع عهد عتیق و عهد جدید است، نام عیلام، یکی از حکومت های باستانی ایران، بارها ذکر شده است. در این کتاب، نخستین بار نام عیلام بهعنوان یکی از نوادگان نوح آمده است. پس از آن بارها به شخصیتی به نام عیلام و یا خاندان عیلام برمی خوریم. غیر از نام عیلام که به شخصی بدین نام اطلاق شده، نام کدورلعومر نیز در سفر آفرینش، کتاب ژوبیلی ها و کتاب جاشر ذکر شده است. این شاه عیلامی حاکم نیرومندی بود که بر مخالفان خود چیره شد و آنان را تحت فرمان خود در آورد. افزون بر نام عیلام، چه بهعنوان شخصی به این نام و چه بهعنوان سرزمین و واحد سیاسی مستقل، نام شوش و الیمایی نیز در کتاب مقدس و کتاب های مردود ذکر شده است. در کل چنین به نظر می رسد که عیلام و عیلامیان نقشی مهم در تاریخ اقوامی که نگارندۀ اسفار گوناگون کتاب مقدس بوده اند، بازی کرده اند. هرچند گاهی پیشگویی هایی دربارۀ نابودی و هلاکت ایشان شده است.
پرونده مقاله
علم روانشناسی جدید از آغاز تا امروز چهار موج مشخص و گسترده را پشت سر نهاده است: این چهار موج از زمان فروید و روان تحلیلگری در حدود سال 1900م آغاز میشود؛ حدود سال 1920م جنبش رفتارگرایی به وجود میآید؛ در سال 1940م رویکردهای انسانگرایانه پدیدار میشوند، و بالاخره در ح چکیده کامل
علم روانشناسی جدید از آغاز تا امروز چهار موج مشخص و گسترده را پشت سر نهاده است: این چهار موج از زمان فروید و روان تحلیلگری در حدود سال 1900م آغاز میشود؛ حدود سال 1920م جنبش رفتارگرایی به وجود میآید؛ در سال 1940م رویکردهای انسانگرایانه پدیدار میشوند، و بالاخره در حدود سال 1960م، دیدگاه فرافردی شکل میگیرد. از آن زمان به بعد نیز ظاهراً موج پنجمی به وجود آمده است که میتوان آن را رویکردهای التقاطی وترکیبی بهشمار آورد. این مقاله به بررسی جایگاه دین در نظرات روانشناسان کلاسیک در دورة مدرنیته نخست، بهویژه فروید و یونگ، و باور منفی رفتارگرایان در باب دین، و همچنین روانشناسان جدید در مدرنیته از جمله ویلیام جیمز، رولومی، ویکتورفرانکل و اریک فروم میپردازد. سپس آراء روانشناسانه و انسانگرای کارل راجرز و آبراهام مزلو را گزارش و تحلیل میکند. در این جستار دیده میشود که برخلاف نظرات فروید و پارادایم غالب در بین روانشناسان پیشین، در نظرگاه آبراهام مزلو و دیگر اندیشمندان روانشناسی انسان گرا، معنویت ودین - البته با قرائتی خاص- رابطة بسیار نزدیکی با نیازهای درونی انسان دارد و ذاتی بشر است و زندگی معنوی و دینی، جنبهای از زیست انسانی است.
پرونده مقاله
به نظر میرسد که ریشة بحرانهای زیست محیطی کنونی را باید در نگرشی جست که انسان به طبیعت، جهان مادی و به تعبیر امروزی محیط زیست داشته است. با نظر به حضور همه جانبة دین در تمامی عرصههای زندگی در جوامع سنتی پیشین، بدیهی است که در فهم چگونگی ارتباط انسان و طبیعت، و در نتیج چکیده کامل
به نظر میرسد که ریشة بحرانهای زیست محیطی کنونی را باید در نگرشی جست که انسان به طبیعت، جهان مادی و به تعبیر امروزی محیط زیست داشته است. با نظر به حضور همه جانبة دین در تمامی عرصههای زندگی در جوامع سنتی پیشین، بدیهی است که در فهم چگونگی ارتباط انسان و طبیعت، و در نتیجه رفتار او در هر سنت دینی، باید به آموزهها و تعالیمی که عمدتاً در متون دینی بازتاب یافته و مجموعه گزارههای معنوی آنها را شکل بخشیده است توجه داشت. در این پژوهش در نخستین سرودههای زرتشت، گاتها و نیز در متون متاخر اوستا، همچنین در دیگر متون مهم زرتشتیان از جمله دینکرد، مینوی خرد و شایست و ناشایست به بررسی اهمیت آبادانی زمین و تأکید بر مراقبت و کوشش در حفاظت از آب، گیاهان و حیوانات پرداخته میشود تا با واکاوی روابط انسان و طبیعت در این متون و احکام و مقرراتی که مستقیم و یا غیرمستقیم می تواند در محیط زیست تأثیر بگذارد، تصویری کلی از نوع مواجهه مزدیسنان با طبیعت نشان داده شود. علاوه بر این، با توجه به رویکردهای مختلف دربارة رابطة دین، هم به طور کلی و هم مصداقی، در تعالیم زرتشتی با مسائل و مباحث زیست محیطی تلاش شده تا با نگاهی نو در این متون و نیز با نظر به دیدگاهی که دین زرتشتی دربارة جهان و هستی دارد، چگونگی تأثیر عملکرد دینداران بر محیط زیست و نحوه تلقی انسان دیندار در این خصوص بحث شود.
پرونده مقاله
در سال 1955 جفری گورر جامعة جدید غرب را متهم کرد که از اعتراف به واقعیت مرگ خودداری میورزد. از نگاه وی، در جامعة جدید غرب مرگ امری ممنوعه تلقی میشود، یعنی چیزی که باید از انظار مخفی نگاه داشته شود، از آن بحثی نشود و حتی الامکان از آرای عمومی زدوده گردد. انسان جدید با چکیده کامل
در سال 1955 جفری گورر جامعة جدید غرب را متهم کرد که از اعتراف به واقعیت مرگ خودداری میورزد. از نگاه وی، در جامعة جدید غرب مرگ امری ممنوعه تلقی میشود، یعنی چیزی که باید از انظار مخفی نگاه داشته شود، از آن بحثی نشود و حتی الامکان از آرای عمومی زدوده گردد. انسان جدید با تجاهل نسبت به مرگ و مردن میکوشد تا آن را از خود دور کند. مراکز پزشکی و نیز مؤسسات کفن و دفن هم به تقویت چنین نگرشی میپردازد و سعی دارند نشان دهند که در زندگی انسان مرگ از حقیقت و واقعیت اساسی برخودار نیست. الیزابت کوبلر راس از جمله اندیشمندانی است که معتقداند این طرز تلقی باید تغییر کند و انکار مرگ باید جای خود را به پذیرش و قبول مرگ بدهد. کوبلر راس کار خود را با انتشار کتاب در باب مرگ و مردن(1969م) آغاز کرد. وی در این کتاب با استناد به مشاهدات تجربی مدعی شد که بیماران در آستانة مرگ به هنگام اطلاع از مرگ خویش، در جریان فرآیندی پنج مرحلهای قادر به پذیرش مرگ خود میشوند. این مراحل عبارتند از: انکار، خشم، چانهزنی، افسردگی و در نهایت پذیرش. این نظریه از زمان طرح آن مورد نقدهای فراوان قرار گرفت که از جملة آنها میتوان به عدم توجه به پژوهشهای قبلی صورت گرفته در زمینة مرگ، وجود ابهام در مراحل پنجگانه، محدودیت در روش جمعآوری اطلاعات، عدم توجه به تفاوتهای فردی و نیز تأثیر محیط بر فرد و نظایر آن اشاره کرد. بهرغم نقدهای وارد شده، نظریة کوبلر راس تأثیر بسزایی بر مطالعات و مباحث مرگشناسی و نیز رهیافتهای اتخاذ شده در مواجهه با مرگ داشته است، تا آنجا که امروزه کوبلر راس را بزرگترین مرگشناس معاصر میشمارند.
پرونده مقاله
نوشتار حاضر جستاری است درباب آراء عرفانی عارف نامدار سدة هفتم هجری قمری، شیخ المشایخ سعدالدین محمّد بن معینالدین (مؤیدالدین) محمّد بن حمویی بحرآبادی جوینی (587-649/650ق) از خاندان شافعی مذهب حمویی که در مدّت چهار صد سال در ایران، مصر و شام منشأ خدمات مؤثر مادی و معنوی چکیده کامل
نوشتار حاضر جستاری است درباب آراء عرفانی عارف نامدار سدة هفتم هجری قمری، شیخ المشایخ سعدالدین محمّد بن معینالدین (مؤیدالدین) محمّد بن حمویی بحرآبادی جوینی (587-649/650ق) از خاندان شافعی مذهب حمویی که در مدّت چهار صد سال در ایران، مصر و شام منشأ خدمات مؤثر مادی و معنوی بودند. سعدالدین حمویی از عارفان طریقت کبرویّه و در سلک مریدان برجستة شیخ نجم الدین کبری و در شمار نخستین صوفیانیست که با اعتقاد به ولایت ائمّة معصومین(ع) به عنوان اولیاء مطلق الهی، گرایشات شیعی داشته است. آثار و تألیفات وی پرشمار، و اغلب مشتمل بر سخنان رازآمیز، ارقام، دوایر، أشکال هندسی و اصطلاحات خاصّی است که گاه فهم و حلّ آنها دشوار مینماید. از آنجا که بیشتر تألیفات او به زبان عربی است و مشرب تأویلی دارد، هنوز در قالب نسخ خطی باقی مانده و استخراج آراء عرفانی وی در هر دو حوزة نظر وعمل را دشواریاب نموده است. این مقاله در حوزة عرفان نظری با بررسی مهمترین آثار وی همچون رسالة محبوب الأولیاء، فی علوم الحقایق و حکم الدقایق، لطائف التوحید فی غرائب التفرید و المصباح فی التصوف، و نیز توجه به آثار مرید برجستهاش عزیزالدین نسفی، به مقولة وجودشناسی و تبیین احکام وجود اعم از وحدت شخصی وجود وتمثیلات آن، اصالت وجود و تشکیک وجود از منظر عارف حمویی پرداخته و برای تبیین بهتر، گاه با آراء عرفانی شیخ اکبر محیالدین عربی- عارف هم روزگار شیخ حمویی که مناسبات و مکاتبات میان ایشان در تاریخ تصوف به ثبت رسیده- سنجیده و بیان داشته است.
پرونده مقاله