این مطالعه با هدف القای تولیدمثلی ماهی سوف معمولی (Sander lucioperca) با استفاده از هورمونهای مختلف انجام پذیرفت. برای این مطالعه، مولدین در 4 تیمار هورمونی مورد تزریق قرار گرفتند بهطوریکه در هر گروه 4 مولد با استفاده از هورمونهای عصاره غده هیپوفیز (در دو مرحله 5/1 چکیده کامل
این مطالعه با هدف القای تولیدمثلی ماهی سوف معمولی (Sander lucioperca) با استفاده از هورمونهای مختلف انجام پذیرفت. برای این مطالعه، مولدین در 4 تیمار هورمونی مورد تزریق قرار گرفتند بهطوریکه در هر گروه 4 مولد با استفاده از هورمونهای عصاره غده هیپوفیز (در دو مرحله 5/1 و 5/4 میلیگرم بر کیلوگرم)، LHRHa2 (در دو مرحله 5/3 و 10 میکروگرم بر کیلوگرم)، hCG (در دو مرحله 150 و 500IU/kg ) و سرم فیزیولوژی (کنترل) تزریق شدند. نتایج نشان داد همه ماهیان نر و ماده وحشی تیمارهای عصاره غده هیپوفیز و LHRHa2 به تزریق هورمونی پاسخ داده، در حالیکه در مولدین ماده وحشی تزریق شده با hCG و پرورشی تزریق شده با hCG و عصاره غده هیپوفیز، 75 درصد به هورمونتراپی پاسخ داده و هیچ مولد پرورشی به تزریق LHRHa2 جواب مثبت ندادند. در ارتباط با پارامترهای تعیین شده در تکثیر شامل تعداد در گرم تخمک و هماوری کاری، اختلاف معنیداری در مولدین تحت تیمارهای مختلف مشاهده نشد. با توجه به نتایج کسب شده از این پژوهش بهنظر میرسد هورمونهای عصاره غده هیپوفیز و hCG برای القای تکثیر مصنوعی ماهی سوف معمولی دارای کارایی بالایی بوده و قابل توصیه برای این امر میباشند.
پرونده مقاله
این مطالعه به منظور بررسی اثرات جیره های کاربردی مختلف حاوی سطوح مختلف کربوهیدرات و چربی بر عملکرد رشد، ضریب تبدیل غذا و سطح آنزیم های روده ای بچه ماهیان سفید دریای خزر (Rutilus frissi) طراحی شد. ماهی ها با وزن اولیه 25/0 ± 32/1 گرم (میانگین ± انحراف معیار چکیده کامل
این مطالعه به منظور بررسی اثرات جیره های کاربردی مختلف حاوی سطوح مختلف کربوهیدرات و چربی بر عملکرد رشد، ضریب تبدیل غذا و سطح آنزیم های روده ای بچه ماهیان سفید دریای خزر (Rutilus frissi) طراحی شد. ماهی ها با وزن اولیه 25/0 ± 32/1 گرم (میانگین ± انحراف معیار) با پنج جیره (سه تکرار) دارای انرژی و پروتئین یکسان و درصدهای مختلف چربی (23، 21، 19، 17 و 15 درصد) کربوهیدرات (5، 10، 15، 20 و 25 درصد) به مدت ده هفته و چهار وعده در روز بر اساس اشتها غذادهی شدند. نتایج نشان داد بکارگیری کربوهیدرات تا سطح 25 و چربی تا سطح 15 درصد باعث افزایش برخی از شاخص های رشد از جمله وزن نهایی، افزایش وزن بدن، نرخ رشد ویژه شده است. نتایج آنزیم های روده ای نشان داد که فعالیت این آنزیم های بطور معناداری تحت تاثیر سطوح مختلف کربوهیدرات و چربی قرار گرفتند و کمترین فعالیت برای الکالین فسفاتاز و N آمینوپپتیداز در بچه ماهیان تغذیه شده با سطح 25 درصد کربوهیدرات و 15 درصد چربی مشاهده شده است. نتایج این مطالعه نشان دهنده این است که افزایش سطح کربوهیدرات از 5 تا 25 درصد و کاهش سطح چربی از 23 تا 15 درصد اثر منفی بر فراسنجه های رشد بچه ماهیان سفید نداشت.
پرونده مقاله
این تحقیق بهمنظور ارزیابی اثر آفتکش دیازینون بر برخی شاخصهای خونی بچهماهیان قزلآلای رنگینکمان در مرکز علوم شیلاتی و فنون دریایی دکتر کیوان (دانشگاه آزاد اسلامی، واحد لاهیجان، بندر چمخاله) انجام شد. در مدت یک هفته 120 قطعه بچهماهی قزلآلا در 3 گروه آزمایشی و 1 گرو چکیده کامل
این تحقیق بهمنظور ارزیابی اثر آفتکش دیازینون بر برخی شاخصهای خونی بچهماهیان قزلآلای رنگینکمان در مرکز علوم شیلاتی و فنون دریایی دکتر کیوان (دانشگاه آزاد اسلامی، واحد لاهیجان، بندر چمخاله) انجام شد. در مدت یک هفته 120 قطعه بچهماهی قزلآلا در 3 گروه آزمایشی و 1 گروه شاهد با 3 تکرار که در هر تکرار 10 عدد ماهی با میانگین وزنی 5-3 گرم وجود داشت براساس روش O.E.C.D در معرض غلظتهای 25، 50 و 75 درصد از LC50 دیازینون (که برابر 65/1 میلیگرم بر لیتر است) بهصورت ساکن قرار گرفتند. در ماهیانی که در معرض قرار گرفتند، علایمی مانند فلج عصبی و از دست دادن تعادل، شنای نیمدایرهای، بیتابی شدید و رنگپریدگی مشاهده شد. نتایج نشان داد که تعداد کل گلبولهای سفید و قرمز، هماتوکریت و هموگلوبین با افزایش غلظت سم کاهش یافت. میزان MCH با افزایش غلظت سم افزایش یافت که این افزایش بین گروه 75 درصد با بقیه گروهها معنیدار بود. میزان MCV با افزایش غلظت سم افزایش یافت که بین گروههای 25 و 50 درصد اختلاف معنیداری مشاهده نشد. ضمن اینکه میزان نوتروفیل تا گروه 50 درصد افزایش و سپس کاهش یافت. اما میزان لنفوسیت تا گروه 50 درصد کاهش و در گروه 75 درصد افزایش یافت. تغییرات بهدست آمده در مقادیر اریتروسیت و لکوسیت پس از قرارگیری در معرض سم دیازینون ناشی از بروز اختلال در روند خونسازی و کاهش ایمنی غیراختصاصی ماهی میباشد.
پرونده مقاله
چکیدهدر این پژوهش تغییرات ترکیبات بیوشیمیایی، کیفی و حسی ماهی قزل آلای رنگین کمان تحت فرآیند خشک کردن حرارتی مورد بررسی قرار گرفت. بدینمنظور میزان رطوبت، پروتئین، چربی و خاکستر ماهی تازه و خشک شده و نگهداری شده تعیین گردید، به منظور بررسی خصوصیات کیفی محصول از آزمونها چکیده کامل
چکیدهدر این پژوهش تغییرات ترکیبات بیوشیمیایی، کیفی و حسی ماهی قزل آلای رنگین کمان تحت فرآیند خشک کردن حرارتی مورد بررسی قرار گرفت. بدینمنظور میزان رطوبت، پروتئین، چربی و خاکستر ماهی تازه و خشک شده و نگهداری شده تعیین گردید، به منظور بررسی خصوصیات کیفی محصول از آزمونهای اندازهگیری اسیدهای چرب آزاد، pH و TBA استفاده گردید ارزیابی حسی به روش هدونیک انجام شد. بر اساس نتایج طی خشک کردن میزان پروتئین از 70/16 به 89/28 درصد و چربی از 01/4 به 09/13 درصد افزایش یافت. خشک کردن باعث افزایش اسیدهای چرب اشباع و تک غیر اشباع (4 درصد) و کاهش مجموع اسیدهای چرب غیر اشباع (26/7 درصد) گردید. خشک کردن حرارتی تاثیر معنی داری بر کاهش میزان اسیدهای چرب امگا 3 در ماهی قزل آلای رنگین کمان داشت و میزان آن را از 1/16 درصد به 37/7 درصد رساند. کیفیت ماهی طی خشک کردن به طور کلی کاهش یافت و طی نگهداری این کاهش با شدت بیشتری مشاهده گردید. میزان TBA از 032/0 تا 065/1 متغیر بود نتایج نشان داد طی نگهداری میزان TVBN و pH به صورت معنیداری افزایش یافت. میزان اسیدهای چرب ازاد گوشت تازه ماهی قزل آلای رنگین کمان 36/0 درصد بوده است که طی خشک کردن ونگهداری به ترتیب به 1/1 و 56/1 درصد رسید. خصوصیات حسی ماهی نیز در اکثر فاکتورها بجز فاکتور حسی بو ماهی، طی خشک کردن کمی کاهش یافت و طی نگهداری در یخچال این افت ادامه داشت.
پرونده مقاله
چکیده
آسیب شناسی بافت آبشش بچه ماهی سفید حاصل از تکثیر مصنوعی با هدف تعیین درصد بقاء در هنگام رهاسازی به محیط های طبیعی انجام شد. بچه ماهیان از مرکز تکثیر پرورش شهید رجایی تهیه شد و در آزمایشگاه پژوهشکده اکولوژی دریای خزر در شرایط همسان سازی شده با محیط طبیعی مورد آزما چکیده کامل
چکیده
آسیب شناسی بافت آبشش بچه ماهی سفید حاصل از تکثیر مصنوعی با هدف تعیین درصد بقاء در هنگام رهاسازی به محیط های طبیعی انجام شد. بچه ماهیان از مرکز تکثیر پرورش شهید رجایی تهیه شد و در آزمایشگاه پژوهشکده اکولوژی دریای خزر در شرایط همسان سازی شده با محیط طبیعی مورد آزمایش تنش شوری و گل آلودگی قرار گرفتند. بچه ماهیان در شرایط پرورش در استخرهای خاکی دارای روند رشد آلومتریک بودند (05/0>P). بچه ماهیان در سه گروه وزنی (400-200 ، 600-400 و 1000-600 میلی گرم) و دو سطح شوری (آب شیرین رودخانه تجن و لب شور دریای خزر: ppt5/12) و شش سطح گل آلودگی در آب شیرین (FTU50، FTU430، FTU2600، FTU7800، FTU15600) به مدت 168 ساعت مورد آزمایش قرار گرفتند. هر تیمار شامل سه تکرار، تحت آزمون عاملی با اندازه گیری کمیت درصد بازماندگی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در سطوح مختلف عوامل مورد بررسی، اختلاف معنی داری بین تیمارهای آزمایشی وجود داشت (05/0>P). نرخ بقاء بچه ماهیان در آب لب شور و گل آلودگی در آب شیرین نسبت به تیمار شاهد، کاهش و در گروههایی که از وزن بیشتری برخوردار بوده اند، افزایش داشته است. در پایان آزمایش و تحت آب لب شور و گل آلود، قسمتی از بافت آبشش بچه ماهیان در تمام گروه های وزنی تخریب، کوتاه و ضخیم شد. بافت آبشش بچه ماهیان در آب شفاف رودخانه تغییر محسوسی نداشت. هر چند در این بررسی، میزان بقاء بچه ماهیان قابل قبول بود. این تغییرات در گروه وزنی 1000-600 میلی گرم به مراتب کمتر مشاهده شد. بنظر می رسد که این تغییرات اختلالی در روند رشد بچه ماهیان ایجاد خواهد کرد.
پرونده مقاله
امروزه مکملهای غذایی مانند پربیوتیکها و محرکهای ایمنی بهعنوان یک جایگزین قوی برای آنتیبیوتیکها برای ارتقای سلامت و ایجاد مقاومت در برابر بیماریها در آبزیپروری بهکار میروند. این بررسی برای ارزیابی کارایی پربیوتیک تجاری ایمونوژن، با ترکیب اصلی 30 درصد (1و3- 1و6) چکیده کامل
امروزه مکملهای غذایی مانند پربیوتیکها و محرکهای ایمنی بهعنوان یک جایگزین قوی برای آنتیبیوتیکها برای ارتقای سلامت و ایجاد مقاومت در برابر بیماریها در آبزیپروری بهکار میروند. این بررسی برای ارزیابی کارایی پربیوتیک تجاری ایمونوژن، با ترکیب اصلی 30 درصد (1و3- 1و6) بتاگلوکان و 18 درصد مانان الیگوساکارید در جیره غذایی فیلماهیان جوان (Huso huso) بهمدت 8 هفته در مرکز تکثیر و پرورش ماهیان خاویاری شهید مرجانی در تابستان 1388 انجام گرفت. شاخصهای خونی و ایمنی فیلماهیان جوان در 5 تیمار ایمونوژن درجیره غذایی (0، 5/0، 1، 2 و 4 درصد) از نظر آماری مقایسه شد. سه گروه وزنی از فیلماهیان جوان با میانگین وزن 02/0±71/8 گرم، 01/0±15/25 گرم و 02/0±69/53 گرم در مخازن ذخیرهسازی و روزانه در 6 وعده تغذیه شدند. نتایج نشان داد که تعداد نوتروفیل در ماهیانی که با جیرههای غذایی شامل 5/0، 1 و 4 درصد ایمونوژن تغذیه شدند، بهطور معنیداری (05/0P<) بالاتر از شاهد بود. میزان سطح ایمونوگلوبولین M در ماهیانی که با جیره غذایی حاوی 5/0 درصد ایمونوژن تغذیه شدند بالاتر از سایر تیمارهای تغذیهای بود، که اختلاف معنیداری را با سطوح 2 و 4 درصد ایمونوژن داشت (05/0P<). هیچ اختلاف معنیداری در بین 3 تیمار وزنی و 5 تیمار ایمونوژن از نقطه نظر سایر شاخصهای خونی مشاهده نگردید (05/0P>). بهنظر میرسد ایمونوژن در غلظت 5/0 درصد میتواند بهعنوان یک ماده غذایی مکمل در جیره غذایی فیلماهیان جوان برای تحریک واکنشهای ایمنی بهکار رود.
پرونده مقاله