هدف این تحقیق، بررسی تاثیر کاهش سود تقسیمی و اجتناب مالیاتی شرکت ها بر خطر سقوط قیمت سهام می باشد. برای اندازه گیری خطر سقوط قیمت سهام از دو معیار ضریب چولگی منفی و نیز نوسان پذیری پایین به بالا بهره گرفته شد. در همین راستا اطلاعات مالی 131 شرکت، طی دوره 1393 تا 1397 به چکیده کامل
هدف این تحقیق، بررسی تاثیر کاهش سود تقسیمی و اجتناب مالیاتی شرکت ها بر خطر سقوط قیمت سهام می باشد. برای اندازه گیری خطر سقوط قیمت سهام از دو معیار ضریب چولگی منفی و نیز نوسان پذیری پایین به بالا بهره گرفته شد. در همین راستا اطلاعات مالی 131 شرکت، طی دوره 1393 تا 1397 به روش حذف سیستماتیک به عنوان نمونه آماری تحقیق استخراج و بررسی شده است. تحلیل آماری دادهها با نرم افزار آماری Eviews9 و در سطح اطمینان 95 درصد انجام گرفت و برای آزمون فرضیهها از روش آماری دادههای پانل و الگوی رگرسیون خطی استفاده شد. از آماره F لیمر (چاو) و هاسمن برای تعیین نحوه برازش رگرسیون ها استفاده شده است. نرمال بودن توزیع خطاها با آزمون جارکیو- برا، استقلال باقیماندهها با آماره دوربین-واتسن و آزمودن واریانس ناهمسانی با آزمون بارتلت مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان داد، بین کاهش سود تقسیمی و خطر ریسک سقوط قیمت سهام با توجه به هر دو معیار مذکور در شرکتها ارتباط معناداری وجود ندارد. بر اساس نتایج حاصل از آزمون فرضیه سوم (با در نظر گرفتن شاخص اول خطر سقوط قیمت سهام)، نسبت مدیران مستقل ارتباط مستقیم بین کاهش سود تقسیمی و خطر سقوط قیمت سهام را تشدید میکند. نهایتا این که، سطح اجتناب مالیاتی با خطر سقوط قیمت سهام در شرکت ها رابطه مستقیمی دارد. این نتیجه نشان می دهد که اجتناب مالیاتی منجر به انباشت اخبار بد در شرکت شده که با افشای این اخبار کاهش قیمت سهام را به دنبال دارد.
پرونده مقاله
مالیات نقش کلیدی در ترکیب درآمدهای دولت داشته و در جهت نیل به اهداف سهگانة تخصیص منابع، توزیع درآمد و ثبات اقتصادی میتواند به دولتها کمک کند. عوامل متعددی بر فرار مالیاتی تأثیرگذارند، یکی از مهمترین این عوامل باز بودن بازارها (آزادی مالی و آزادی سرمایهگذاری) میباشد چکیده کامل
مالیات نقش کلیدی در ترکیب درآمدهای دولت داشته و در جهت نیل به اهداف سهگانة تخصیص منابع، توزیع درآمد و ثبات اقتصادی میتواند به دولتها کمک کند. عوامل متعددی بر فرار مالیاتی تأثیرگذارند، یکی از مهمترین این عوامل باز بودن بازارها (آزادی مالی و آزادی سرمایهگذاری) میباشد. از این رو، در این تحقیق، تأثیر آزادیهای مالی و سرمایهگذاری بر فرار مالیاتی در دوره 2000-2020، با استفاده از روش رگرسیونی کوانتایل مطالعه شده است. نتایج برآورد مدل نشان میدهد که بیشتر بودن آزادی مالی و آزادی سرمایهگذاری و همچنین آزادی پولی (پایین بودن سطح تورم)، بترتیب اثرات مثبت، منفی و منفی بر فرار مالیاتی دارند. همچنین تأثیر حقوق مالکیت بر فرار مالیاتی منفی و معنادار بوده و تضمین مالکیت شخصی توسط دولت، میزان فرار مالیاتی را کاهش داده است. علاوه بر این، حاکمیت قانون نیز تأثیر منفی و معنادار بر فرار مالیاتی دارد. زیرا بالا بودن حاکمیت قانون، اطمینان افراد به اجرای قاطع قوانین بویژه قوانین مالیاتی را بالا برده و احتمال فرار مالیاتی را کاهش میدهد. در سطح معناداری 5 درصد، تأثیر هزینه های دولت و متغیر سهم بخش کشاورزی(درصد ازGDP ) بر فرار مالیاتی مثبت بوده اما به لحاظ آماری معنادار نیست. در مقابل، تأثیر متغیر دین(درصد جمعیت مسلمان) و نرخ بیکاری نیز بر فرار مالیاتی بترتیب منفی و مثبت و معنادار میباشد.
پرونده مقاله