طراحی مفهوم سیستم پذیری شرکتی در پیاده سازی و اجرای رویکرد بازاریابی چابک
محورهای موضوعی : مدیریتمهدی عابدینی 1 , صمد عالی 2 , مرتضی هنرمند عظیمی 3 , مجتبی مالکی 4
1 - دانشجوی دکتری، گروه مدیریت، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
2 - استادیار، گروه مدیریت بازرگانی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران (عهدهدار مکاتبات)
3 - استادیار، گروه مدیریت، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
4 - استادیار، گروه مدیریت، واحد علوم پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی،تهران، ایران
کلید واژه: چابکی بازاریابی, سیستمپذیری, مزیت رقابتی پایدار, ظرفیتهای پویای بازاریابی,
چکیده مقاله :
هدف این پژوهش، طراحی مفهوم سیستمپذیری شرکتی در پیادهسازی و اجرای مهارتهای بازاریابی چابک در شرکتهای کوچک و متوسط در راستای تصرف بازارهای نوظهور تجاری بوده است. این پژوهش رویکردی بنیادی داشته و از گونۀ آمیخته است. یافتههای کیفی با روند تحلیل مضمون و یافتههای کمی با تحلیل عاملی تاییدی تجزیه و تحلیل شده است. جمعآوری دادههای کیفی با مشاهدات میدانی و 17 مورد مصاحبه نیمهساختاریافته انجام شد. دادههای کمی نیز با پرسشنامه گردآوری گردید. جامعه آماری بخش کمی شامل آن دسته از بنگاههای صنعتی کوچک و متوسط فعال در سطح استان آذربایجان شرقی بوده است که تا زمان گردآوری دادهها برای تحقیق حاضر، رویکردهای بازاریابی چابک را در سطوح مختلف پیادهسازی و اجرا کرده و یا در مرحله گذار از رویکردهای سنتی و انتقال به تکنولوژیهای نوین بازاریابی بخصوص بازاریابی چابک بودهاند. نمونهگیری به صورت غیرتصادفی و با روش زنجیرهای به تعداد 258 شرکت انجام پذیرفته است. نهایتاً، مدل سیستمپذیری بازاریابی چابک از تحلیل مضمون از 1221 کد باز بدون تکرار استخراج گردید که در قالب 51 مضمون پایه، 13 مضمون سازماندهنده و 2 مضمون فراگیر بخشبندی شده است. در ادامه، مدل مزبور با رویکرد تحلیل عاملی تاییدی مورد آزمون آماری و اعتبارسنجی واقع گردید.
The purpose of this research was to design the concept of corporate systematization in the implementation and implementation of agile marketing skills in small and medium-sized companies in order to capture emerging commercial markets. This research has a fundamental and mixed approach. Qualitative findings have been analyzed with thematic analysis process and quantitative findings with confirmatory factor analysis. Qualitative data collection was done with field observations and 17 semi-structured interviews. Quantitative data was also collected with a questionnaire. The statistical population of the quantitative part included those small and medium-sized industrial enterprises active in East Azarbaijan province, which until the time of data collection for the present research, have implemented and implemented agile marketing approaches at different levels or are in the transition phase from Traditional approaches and transition to new marketing technologies, especially agile marketing. Sampling was carried out non-randomly and by chain method in the number of 258 companies. Finally, the agile marketing systematization model was extracted from the theme analysis of 1221 open codes without repetition, which are divided into 51 basic themes, 13 organizing themes and 2 overarching themes. In the following, the mentioned model was subjected to statistical test and validation with the confirmatory factor analysis approach.