مقدمه و هدف پژوهش:هدف این پژوهش بررسی تأثیر فناوریها در توسعه انسانی، کمک به توسعه انسانی مبتنی بر تکنولوژیهای نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی در کشور، دستیابی به الگویی مفهومی جهت سنجش تأثیر فنآوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی برای تحقق توسعه انسانی در کشور، شناخت مفهوم، چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش:هدف این پژوهش بررسی تأثیر فناوریها در توسعه انسانی، کمک به توسعه انسانی مبتنی بر تکنولوژیهای نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی در کشور، دستیابی به الگویی مفهومی جهت سنجش تأثیر فنآوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی برای تحقق توسعه انسانی در کشور، شناخت مفهوم، ابعاد و مؤلفههای توسعه انسانی مبتنی بر فنآوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، تعیین اهمیت (وزن دهی) ابعاد و مؤلفههای توسعه انسانی، بررسی رابطه تأثیرگذاری فناوری اطلاعات بر توسعه انسانی، اعتبار سنجی الگوی مفهومی سنجش تأثیر فناوریهای نوین.
روش پژوهش: در این پژوهش از روش پیمایشی استفادهشده است.
یافتهها:بعد از استفاده از موبایل که میانگین آن 82/3 میباشد بیشترین کاربرد انجام پژوهش است که توسط کاربران از فناوری اطلاعات میشود و این نویددهنده این است که فناوری اطلاعات موجب توسعه انسانی شده است و کمترین میانگین 86/1آن تجارت الکترونیک میباشد و این نشاندهنده این است که هنوز به سبک قدیم معاملات اقتصادی صورت میگیرد و مردم نتوانستهاند به سمت سواد الکترونیکی رویآورند.یافتههای دیگری میباشد که در متن مقاله بدان پرداخته شده است.
نتیجهگیری:بیشترین میانگین مربوط به توسعه انسانی با 07/3است و این مشخصکننده این است که با توجه به شاخصهای اندازهگیری در توسعه انسانی (یعنی داشتن انسان دانا از طریق افزایش اطلاعات، افزایش امید به زندگی و سلامت از طریق افزایش اطلاعات فرهنگی و بهداشتی، تغییر سبک زندگی و پیشرفت فکری و معرفتی) نشان میدهد که فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی باعث توسعه انسانی و در نهایت توسعه فرهنگی شوند.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف پژوهش: شاخصهای ارتباطات میان فرهنگی، ابزارهای ارزیابی پسرفت یا پیشرفت این نوع ارتباطات در عرصه گفتگوهای بینالمللی و بازویی سنجشی برای راهبرد پردازان فرهنگی یک جامعه است. ایجاد نقاطی مانند: گفت و گو، تنشزدایی، و احترام به فرهنگها و تمدنهای جوامع دیگر، در چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: شاخصهای ارتباطات میان فرهنگی، ابزارهای ارزیابی پسرفت یا پیشرفت این نوع ارتباطات در عرصه گفتگوهای بینالمللی و بازویی سنجشی برای راهبرد پردازان فرهنگی یک جامعه است. ایجاد نقاطی مانند: گفت و گو، تنشزدایی، و احترام به فرهنگها و تمدنهای جوامع دیگر، در نخستین نمایش اسلام گستری پدیدار گشت تا سرانجام آن شکل گیری مثلثی باشد که این نقاط در سه رأس آن قرار گرفتهاند. البته، برونداد این مثلث، به صدا درآوردن شیپور جنگ ستیزی است تا مقتدرانه بگوییم: گفتگو، تکیه گاه اسلام گستری در آن سوی مرزهای حجاز بوده است.
روش پژوهش: این تحقیق از نظر نوع، کاربردی است، زیرا حلال بسیاری از مشکلات چند سازمان فرهنگی است. البته، توصیفی-تحلیلی نیز هست، زیرا از اسناد و منابع کتابخانهای استفاده کرده است، به این صورت که پس از احصای مسائل از جامعه، شاخصهای ارتباطات میان فرهنگی از منظر دین تعیین شدهاند.
یافته ها: سه شاخص: گفتگوگستری، تنشزدایی، واحترام متقابل در این تحقیق در سطح اطمینان 99 درصد معنادار بوده اند. این متغیرها را که در اندازهگیری سازة تحقیق سهم زیادی داشته اند، خبرگان تأیید کردهاند.
نتیجهگیری: ابزارهای سنجش ارتباطات میان فرهنگی، شاید به تنهایی سد مقاومی برای پرهیز از وقوع جنگ میان فرهنگها نباشند، ولی تجمیع آنها در یک مثلث، حوزهای مقتدر برای امور بینالمللی است تا دیوار بیاعتمادی را سست و گفتمانهای فرهنگی را جایگزین تنشهای فرهنگی کند.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان جذب دانشجویان مدیریت فرهنگی در مشاغل مدیریت فرهنگی کشور و سیاستگذاری مناسب در این زمینه به تفحص پرداخته و راهبردهای اساسی را برای سیاستگذاری موثر مدیریتی از الزامات و هدف این تحقیق ذکر میکند. بررسی وضعیت بهکارگیری و ج چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان جذب دانشجویان مدیریت فرهنگی در مشاغل مدیریت فرهنگی کشور و سیاستگذاری مناسب در این زمینه به تفحص پرداخته و راهبردهای اساسی را برای سیاستگذاری موثر مدیریتی از الزامات و هدف این تحقیق ذکر میکند. بررسی وضعیت بهکارگیری و جذب دانشجویان مدیریت فرهنگی در مشاغل مدیریتی و فرهنگی کشور و ارائه راهبردهایی برای ارتقای آن از اهداف کاربردی پژوهش حاضر خواهد بود.
روش پژوهش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت مطالعهای توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری دانشجویان و فارغالتحصیلان مقطع کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در رشته مدیریت و برنامهریزی فرهنگی است.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهد که 4/48 درصد از شاغلین اعلام کرده اند؛ رشته تحصیلی مدیریت فرهنگی در سازمان محل اشتغال آنها در ردیف مشاغل شغلی و استخدامی قرار دارد و در مقابل 6/51 درصد در پاسخ به این سؤال پاسخ منفی داده اند. سطح دانشی با 4/72 دارای بالاترین میانگین و شیوه های آموزشی با 1/53 درصد پایینترین میانگین در شاخصهای جذب دانشجویان به مشاغل مدیریتی و فرهنگی بوده است.
نتیجهگیری: سطح دانشی دانشجویان مدیریت و برنامهریزی فرهنگی به میزان بیشتر و شیوههای آموزشی به میزان کمتری در جذب آنها به مشاغل مرتبط موثر بوده است. بنابراین راهبردها و اقدامات اساسی سیاستگذاری موثر در خصوص میزان جذب دانشجویان و دانشآموختگان رشته مدیریت و برنامهریزی فرهنگی در سازمانها و نهادهای فرهنگی کشور در چند سطح ساختاری، سیاسی، برنامهای و... لازمالاجراست.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف پژوهش: موضوع این پژوهش بررسی میزان رابطه هوش هیجانی و نشاط با مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه آزاد تهران و قزوین است که ضمن تشریح ادبیات، نظریهها و تعاریف مختلف صاحبنظران از هوش هیجانی، بهعنوان متغیر مستقل و نشاط، بهعنوان متغیر وابسته تلاش شده است تا به ا چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: موضوع این پژوهش بررسی میزان رابطه هوش هیجانی و نشاط با مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه آزاد تهران و قزوین است که ضمن تشریح ادبیات، نظریهها و تعاریف مختلف صاحبنظران از هوش هیجانی، بهعنوان متغیر مستقل و نشاط، بهعنوان متغیر وابسته تلاش شده است تا به این سؤال پاسخ داده شود که هوش هیجانی تا چه حدی بر افزایش نشاط بین دانشجویان دانشگاه آزاد تهران و قزوین تأثیرگذار است؟
روش پژوهش: برای سنجش نشاط از مدل راجر مارتین و برای هوش هیجانی از مدل دنیل گلمن استفاده شد. طبق طرح تحقیق و معیارهای اندازهگیری شاخصها، پرسشنامهای با شصت سؤال طراحی گردید. سپس با روش نمونهگیری کوکران، پرسشنامه محقق ساخته بین 347 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران و دانشگاه آزاد اسلامی قزوین، توزیع گردید. پایایی دادهها با ضریب آلفای کرونباخ و روایی آنها با تحلیل عاملی تأییدی سنجیده شد. پس از تجزیه و تحلیل دادهها، با آزمون ضریب رگرسیون به آزمون فرضیات پرداخته شد.
یافتههای پژوهش: یافتههای این تحقیق حاکی از آن است که هوش هیجانی بالای افراد با امنیت در فرضیه جانبی سوم، قوت بیشتری دارد، سپس به ترتیب با سلامت، هویت و ارزش فرد رابطه معناداری دارد؛ اما بین هوش هیجانی و ثروت رابطه معناداری مشاهده نشد که علیرغم تأیید معناداری آن در ادبیات پژوهش، دلیل اصلی آن میتواند تفاوت متغیر ثروت بهعنوان سرمایه مادی و ملموس با دیگر متغیرها باشد که جزو سرمایههای ناملموس هستند و ایجاد رابطه بین این دو بین پرسش شوندهها جاری نبوده است.
نتیجهگیری: در این پژوهش به این نتیجه رسیدیم که هوش هیجانی در افزایش نشاط تأثیر معنادار مثبتی داشته است و میتوان هوش هیجانی سرمایههای انسانی را با آموزش، بهبود و توسعه داد و از این طریق نشاط بیشتری به وجود آورد. نشاط، این عامل معجزه گر با تأثیر ژرف و عمیقی که بر ساختار مغز افراد برجای میگذارد، آنان را بهسوی کامیابی و سلامت سوق داده و جامعه بانشاط، جامعه دانشگر و موفق را میسازد.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف پژوهش: این پژوهش رابطه ارزشهای فرهنگی حسابداری و فرصتطلبی در 239 نفر از حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و مؤسسات خصوصی حسابرسی را بررسی مینماید. هدف این مقاله شناسایی میزان تمایل حسابرسان به ارزشهای فرهنگی حسابداری و هم چنین شناسایی سطح فرصتطلبی میان آن چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: این پژوهش رابطه ارزشهای فرهنگی حسابداری و فرصتطلبی در 239 نفر از حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و مؤسسات خصوصی حسابرسی را بررسی مینماید. هدف این مقاله شناسایی میزان تمایل حسابرسان به ارزشهای فرهنگی حسابداری و هم چنین شناسایی سطح فرصتطلبی میان آنها است. هدف دیگر این آن است تا رابطه بین ارزشهای فرهنگی حسابداری را با میزان فرصتطلبی در حسابرسان شاغل در بخش خصوصی و دولتی مورد بررسی قرار دهد.
روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی بوده و ابزار آن پرسشنامه میباشد. آزمون فرضیه با استفاده از همبستگی پیرسون و آزمون مقایسه میانگین دو جامعه انجام شده است.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان میدهد میزان فرصتطلبی و ارزشهای فرهنگی حرفه گرایی و رعایت یکنواختی در میان حسابرسان شاغل در هر دو بخش سازمان حسابرسی و مؤسسات خصوصی حسابرسی یکسان است؛ اما ارزشهای فرهنگی پنهان کاری و محافظه کاری در هر دو بخش متفاوت است. هم چنین شواهد پژوهش تأیید مینماید که رابطهای مثبت میان ویژگی اخلاقی فرصتطلبی و ویژگی فرهنگی تمایل به پنهان کاری در حسابرسان هر دو بخش وجود دارد. نتایج دیگر این پژوهش نشان داد که میزان تمایل به پنهان کاری در حرفه حسابرسی متأثر از فرصتطلبی و رتبه شغلی حسابرسان است.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش وضعیت نامناسب ارزشهای فرهنگی و اخلاقی حرفه حسابرسی در بازار حسابرسی کشور را نمایان میسازد. شواهد این پژوهش تأیید مینماید که جامعه حسابداران رسمی با چالشهای جدی در حوزه ارزشهای فرهنگی و اخلاقی روبرو است.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف پژوهش: هدف اصلی این طراحی الگو جهت سنجش میزان مسئولیت اجتماعی در رسانه ملی میباشد. سؤال اصلی مقاله آن است که چگونه میتوان الگویی کمی جهت سنجش و اندازهگیری مسئولیت اجتماعی در رسانه ملی طراحی و ارائه نمود؟
سؤالات فرعی مقاله عبارتند از: شناسایی ابعاد و مؤلف چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: هدف اصلی این طراحی الگو جهت سنجش میزان مسئولیت اجتماعی در رسانه ملی میباشد. سؤال اصلی مقاله آن است که چگونه میتوان الگویی کمی جهت سنجش و اندازهگیری مسئولیت اجتماعی در رسانه ملی طراحی و ارائه نمود؟
سؤالات فرعی مقاله عبارتند از: شناسایی ابعاد و مؤلفههای مسئولیت اجتماعی، شناسایی میزان اهمیت هر یک از ابعاد و مؤلفههای مسئولیت اجتماعی و طراحی مدل کمی اندازهگیری مسئولیت اجتماعی در رسانه ملی.
در گام بعدی در پاسخ به سؤالات اصلی تحقیق، فرضیات تنظیم شد. سپس با تعیین شاخص به طراحی پرسشنامهها در راستای سؤالات تحقیق و اهداف تحقیق پرداخته شد. پس از جمعآوری پرسشنامهها با دو روش توصیفی و استنباطی و از طریق تجزیه و تحلیل آماری پرسشنامهها به اثبات و یا رد فرضیهها پرداخته شده است. بنابراین در این تحقیق با استفاده از تکنیکهای آماری، دادههای خام جمعآوری شده از پرسشنامه طبقهبندی و با استفاده آمار توصیفی در جدول و نمودار نشان داده شد و از طریق آمار استنباطی فرضیههای تحقیق مورد بررسی قرار گرفت.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف پژوهش: هدف کلی این تحقیق، بررسی رابطه دبیران واحدهای آموزشی بر اصلاح الگوی مصرف است. در این راستا به نقش دبیر و آموزش و پرورش بهعنوان اولین متولی آموزش و بهعنوان عامل اثرگذار بر القاء فرهنگ بهینه مصرف در منابع قابل دسترس واحدهای آموزشی خواهیم پرداخت و نوع چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: هدف کلی این تحقیق، بررسی رابطه دبیران واحدهای آموزشی بر اصلاح الگوی مصرف است. در این راستا به نقش دبیر و آموزش و پرورش بهعنوان اولین متولی آموزش و بهعنوان عامل اثرگذار بر القاء فرهنگ بهینه مصرف در منابع قابل دسترس واحدهای آموزشی خواهیم پرداخت و نوع رابطه همبستگی مصرف بهینه و آموزش ها را بررسی خواهیم کرد.
روش پژوهش: جمعآوری اطلاعات به روش کتابخانهای و میدانی، ابزار مورد استفاده (پرسشنامه و مصاحبه) در تحقیق، روششناسی تحقیق از نوع توصیفی و استنباطی است و از نرمافزار spss جهت تجزیه تحلیل اطلاعات استفاده خواهد شد. حجم جامعه آماری تحقیق دبیران و مدیران واحدهای آموزشی راهنمایی منطقه 1 تهران میباشد. برای پیدا کردن ضریب همبستگی از فرمول اسپیرمن استفاده شده است.
یافتهها: مدیران آموزشهای مستقیم را موثر ارزیابی میکنند و دبیران تاثیرش را کمتر میدانند. تفاوت معنیداراست؛ معلمان و مدیران اثر آموزشهای غیرمستقیم را همانند هم ارزیابی میکنند؛ توزیع فراوانی سنجش تفاوت آموزشهای مستقیم به تفکیک میزان تحصیلات تفاوت معنا داری با هم ندارند و توزیع فراوانی سنجش تفاوت آموزشهای مستقیم به تفکیک سابقه کاری (تجربه) تفاوت معناداری هست.
نتیجهگیری: برای الگوی مصرف، با رعایت معیارها می توان مصرف دانشآموزان مدارس را اصلاح کرد زیرا در ارتباط با خانواده و جامعه هستند در نتیجه با رعایت معیارهای زیر به اصلاح الگوی مصرف در سطح کل جامعه تأثیر گذار خواهد بود و به اعتدال و میانهروی نزدیک شد.
آموزشهای غیرمستقیم نسبت به آموزشهای مستقیم اثربخشتر هستند بنابراین با قاطعیت میتوان گفت آموزش از طریق فرهنگسازی به عبارت دیگر آموزشهای فرهنگی و آموزش غیرمستقیم مهمتر و غنیترین منبع در آموزش محسوب میشود.
پرونده مقاله
نظام فرهنگی جامعه بر اساس ساختار و عناصر تشکیل دهندهاش، نحوه اشتغال و میزان دستیابی زنان به سطوح مدیریتی را تعیین میکند. نظام فرهنگی جامعه را باورهای عمیق و قالبی، فرهنگسازمانی و فرهنگ خرد اجتماعی تشکیل میدهند. از آنجایی هر کدام از عوامل مزبور از ترکیب دو متغیر ساخت چکیده کامل
نظام فرهنگی جامعه بر اساس ساختار و عناصر تشکیل دهندهاش، نحوه اشتغال و میزان دستیابی زنان به سطوح مدیریتی را تعیین میکند. نظام فرهنگی جامعه را باورهای عمیق و قالبی، فرهنگسازمانی و فرهنگ خرد اجتماعی تشکیل میدهند. از آنجایی هر کدام از عوامل مزبور از ترکیب دو متغیر ساخته شدند در مجموع شش متغیر مستقل از طریق مؤلفهها و شاخصهای خود، مسئله پژوهش را در جامعه آماری شهرداری تهران توصیف، تبیین و تحلیل میکنند. با کشف واقعیت بر اساس یافته علمی پژوهش حاضر، میتوان برنامهریزی فرهنگی کرد تا زنان شرایط مشارکت پویا در فرایند توسعه کشور را کسب و سهم شایستهی خود را در تحقق آن ایفا نمایند و این موضوع بهعنوان دغدغهی جامعه، از ضرورتها و اهداف پژوهش حاضر هم است. از ترکیب نظریههای فرهنگی توسعه، فرهنگ و شبکهی سازمانی با نظریههای روانشناسی اجتماعی و جامعهشناسی خرد مرتبط با ساختار شخصیتی و مهارتهای فردی و اجتماعی، چهارچوب نظری ساخته شده است که موضوع و مسئله پژوهش را پشتیبانی نظری و مفهومی مینماید.
فرضیههای برآمده از دل چهارچوب نظری پژوهش حاضر با گزینش 300 نمونه از جامعه آماری 4347 نفری شهرداری تهران و با بهرهمندی از روشها و تکنیکهای کارآمد پژوهش، بررسی و آزمون شدند. نتایج و یافتههای پژوهشی در قالب، توصیف بافت جمعیت نمونه پژوهش، تشریح فرضیههای توصیفی، تبیین فرضیههای مقایسهای ترجیحی، فرضیههای ترجیحی جنسیتی، فرضیههای ترجیحی دو وجهی و بالاخره تبیین فرضیهی اصلی پژوهش، گزارش و تأیید میگردد. نتایج نشان میدهد که فرهنگ، شبکه و ساختار سازمانی از اولویت بیشتری در دستیابی زنان ایرانی به سطوح مدیریتی برخوردار است. همچنین باور و ایمان فرهنگی زنان و مردان در مورد موانع و چالشهای فرهنگی مرتبط با مسئله پژوهش متفاوت است.
پرونده مقاله