تحلیل بنمایۀ اسطورهای کوه آتشفشان در چهار منظومۀ غنایی همای و همایون، گل و نوروز، جمشید و خورشید و مهر و ماه
محورهای موضوعی : زبان و ادب فارسیسمانه عباسی 1 , حسن طباطبایی 2 , عصمت اسماعیلی 3
1 - دانشجوی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سمنان
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سمنان
3 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سمنان
کلید واژه: بنمایۀ اسطورهای, منظومۀ غنایی, کوه آتشفشان, اسطوره, اژدها,
چکیده مقاله :
بنمایههای اسطورهای نامیرا و ماندگار، با ویژگی انعطافپذیری خود و با معانی گسترده، عمیق و شگرفی که در خود دارند، به مقتضای خصوصیات فکری و اجتماعی ادوار مختلف و همچنین متناسب با مضمون روایات گوناگون همواره در این روایات حضور مییابند و به جریانیافتن باورهایی که پایه و اساس شکلگیری آنها محسوب میشوند، تداوم میبخشند. یکی از این بنمایههای ماندگار کوه آتشفشان است که چون اژدها یا اهریمنی جلوه میکند و مبارزۀ شخصیت اصلی روایت با آن در راستای اثبات شجاعت و لیاقت او برای رسیدن به مقصود و همچنین برکتبخشی برای دیگران تعبیر میشود. این بنمایۀ کهن، که قدمتش به اساطیر آریایی میرسد، فقط در روایات حماسی حضور نیافته است، بلکه نمونههای جابهجاشدۀ آن را میتوان در برخی از منظومههای غنایی نیز مشاهده کرد. در این مقاله، به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی بنمایۀ اسطورهای کوه آتشفشان در چهار منظومۀ غنایی همای و همایون، گل و نوروز، جمشید و خورشید و مهر و ماه و همچنین شباهت و تفاوت آن با روایات حماسی پرداخته میشود و جریان پویای اساطیر در متونی غیر از حماسهها اثبات میگردد.
The eternal mythological motifs with flexibility and deep extensive meanings, ever exist in the various narratives according to their contents and also to the intellectual and social characteristics of the different periods. They also maintain that beliefs which are the bases of the narratives forming. Volcano is one of these motifs which transfigures as a dragon or a daemon. Struggle of the main character with this daemon is interpreted as his bravery, his competency to achieve the goal and also as a benediction upon the others. This ancient motif which is related to the Aryan mythology, not only exist in the epic narratives, but also it is possible to see its displaced samples in some of the romantic poems. In this essay, the mythological motif of the volcano has been studied in these four romantic poems: Homay-o-Homayoun, Gol-o-Norooz, jamshid-o-khorshid, Mehr-o-Mah. Also, this motif in the romantic poems is compared with its role in the epic narratives. So, the dynamic current of the myths in the non-epic texts will be proved.
_||_