اشتراکات مصادیق فضیلت در اندیشه مولانا و لیندا زاگزبسکی
محورهای موضوعی : متون زبان و ادبیات فارسیمهسا کمارج حاجی 1 , ملک محمد فرخ زاد 2
1 - دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران.
2 - استادیار زبان و ادبیات فارسی، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران.
کلید واژه:
چکیده مقاله :
مؤلفة فضیلت و اخلاق فضیلت گرا، یکی از مهم ترین مسائلی است که در تفکر مولوی و زاگزبسکی جایگاه ویژه ای دارد. مولوی در نشان دادن و ترویج این امر، با الگو قرار دادن اخلاق فضیلت سعی در تفهیم این اخلاق برای مخاطب خود دارد. در این بین و با توجه به تطبیق آرای زاگزبسکی با مولانا می توان به این امر رسید که اخلاقیات و فضیلت در نزد مولوی در تطابق با نظریات زاگزبسکی قرار گرفته است.این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای داده های کتابخانه ای صورت گرفته است نشان میدهد که مولانا و زاگزبسکی هر دو بر این باور هستند که فضیلت تحسین آمیز است و خیری دائمی در آن نهفته است. در واقع فضایل اخلاقی در نزد مولانا عواطف و احساسات وی را به سمت راستی و درستی هدایت می کند و باعث می شود که این شاعر، اهداف خود را بر طبق این فضایل هدایت کند. و این عمل با نظریة زاگزبسکی در تعامل است که معتقد است، فرآیندها و عادت هایی که عواطف و امیال ما را مدیریت می کنند، فضایل اخلاقی نام دارند. زاگزبسکی انگیزه بنیادین فضایل اخلاقی را عشق به هستی و انگیزه بنیادین فضایل فکری را عشق به حقیقت معرفی می کند. زاگزبسکی و مولوی در اندیشه های خود، خداوند را بنیان نهایی تمام اوصاف و ارزش های اخلاقی می دانند و بر این باورند که خدا دارای انگیزه های عالی است و فضایل وی نمونة اعلای ملکات خوب هستند.
One of the most pivotal issues in Rumi and Zagzebski’s thoughts is the components of virtue and morals virtuosity. Patterning virtue morality by promoting and demonstrating the issue, Rumi endeavours to make his audience comprehend the morality. According to Zagzebski’s comparison with Rumi, it is believed that Rumi’s morality and virtue are as identical as Zagzebski’s. Rumi and Zagzebski concur with the view that virtue is admirable, furthermore prosperity lies in it. In fact, Rumi’s emotions and feelings are led to honesty and loyalty by his moral values, thus it gets Rumi to guide his objectives. And it meets the Zagzebski’s theory saying that processes and practices managing our emotions and desires are called moral values. Zagzebski introduces moral values’ fundamental motive as loving existence and intellectual values’ fundamental motive as loving truth. In Rumi and Zagzebski’s thoughts God is the ultimate foundation of moral values and attributes. It is also believed that God has great motivation and his virtue is the most excellent one in the universe.
بکر، لارنس سی (1378) تاریخ فلسفه اخلاق در غرب، ترجمۀ گروهی از مترجمان، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره).
پینکافس، ادموند (1382) از مسأله محوری تا فضیلت گرایی، ترجمۀ حمیدرضا حسنی و مهدی علیپور، تهران: معارف.
زاگزبسکی، لیندا (1392) معرفت شناسی، کاوه بهبهانی، تهران: نی.
زرینکوب، عبدالحسین (1372) پله پله تا ملاقات خدا، چ پنجم، تهران: علمی.
فرانکنا، ویلیامکی (1376) فلسفه اخلاق، ترجمۀ هادی صادقی، قم: مؤسسۀ فرهنگی طه.
مطهری، مرتضی (1369) انسان کامل، تهران: انتشارات صدرا.
محمدی، احسان (1380) گفتگوی تمدن ها، تهران: زهد.
مولانا، جلال الدین محمد بلخی(383) مثنوی معنوی، تصحیح: ر. آ. نیکلسون، تهران: نگاه.
Zagzebski, linda (2009), on epistemology, wadsworth cengage learning
مقالات
آزادبخت، فرید و آزادبخت، مجید (1393) تحلیل عناصر گفتمان اخلاقی مولوی در مثنوی معنوی، پژوهش های اخلاقی، سال چهارم، شماره سوم، بهار، صص 142-121.
اترک، حسین (1393) فضیلت گرایی اخلاقی ابنسینا، فصلنامۀ علمی- پژوهشی پژوهشنامۀ اخلاق، سال هفتم، شماره 24، تابستان، صص 44-25.
اکبرنژاد، مهدی و همکاران (1394) رهیافت تربیت فضایل اخلاقی بر تحکیم جامعه در قرآن کریم با رویکردی بر نظریات علامه طباطبایی، دو فصلنامۀ آموزه های تربیتی در قرآن و حدیث، بهار و تابستان، صص 108-93.
باقری، محمدرضا و ملایوسفی، مجید (1394) معرفت شناسی فضیلت محور: نقد و بررسی دیدگاه لیندا زاگزبسکی، دو فصلنامه علمی- پژوهشی تأملات فلسفی، سال پنجم، شماره چهاردهم، بهار و تابستان، صص 79-43.
تقییاره، فاطمه و اعوانی، غلامرضا (1392) سلامت و بیماری آدمی از منظر جلالالدین محمد مولوی: رویکردی وجودگرایانه، روانشناسی و دین، سال ششم، شماره چهارم، پیاپی 44، زمستان، صص 62-39.
حسین زاده یزدی، محمد و لگنهاوزن، محمد و شکری، مهدی (1394) تبیین و نقد چیستی فضیلت از منظر لیندا زاگزبسکی، فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز، دوره 15، شماره 1، پیاپی 54، صص 28-1.
خانیکی، هادی (1395) زبان و اخلاق ارتباطی در اندیشة مولانا، فصلنامه اخلاق در علوم و فناوری، سال یازدهم، شماره 2، صص18-11.
شاکر، محمدرضا (1388) اخلاق و هستی انسان، فصلنامۀ نظری در کتاب اخلاق در نگاه مولانا، شماره 146، آذر، صص 17-11.
شهریاری، شیما و نواب، محمدحسین (1394) نظریة اخلاقی زاگزبسکی: نظریة فضیلت مدار الگوگرا، نشریه فلسفه، سال 43، شماره 1، بهار و تابستان، صص 58-41.
عسکرزاده مزرعه، اکرم (1396) درجۀ اعتمادپذیری فرآیند معرفتی در فلسفة ملاصدرا و معرفت شناسی فرآیندی فضیلت گرا، دو فصلنامۀ علمی- پژوهشی حکمت صدرایی، سال پنجم، شماره 2، بهار و تابستان، صص 152-139.
کشفی و امیری (1393) بررسی تطبیقی، آرای لیندا زاگزبسکی و استاد مرتضی مطهری در باب علم پیشین الاهی و اختیار انسان، فصلنامۀ اندیشۀ دینی دانشگاه شیراز، شماره 52، پاییز، صص1-30.
مصطفیمنتقمی، فروزان و خزاعی، زهرا (1390) محبت، فضیلت برتر در اندیشة اخلاقی توماس آکوئیناس، فصلنامة علمی- تخصصی اخلاق، س1، شماره 3، پاییز، صص 196-171.
منوچهری، عباس و هنری، یدالله (1393) فضیلت مدنی در اندیشة عرفانی مولانا جلالالدین محمد بلخی، فصلنامة سیاست، مجلة دانشکدة حقوق و علوم سیاسی، دورة 44، شماره 2، تابستان، صص 429-407.
میراحمدی، صادق و دهباشی مهدی (1395) تمایز فضیلت از مهارت از نظر زاگزبسکی، دو فصلنامه فلسفی شناخت، پژوهشنامۀ علوم انسانی، شماره 1/75، پاییز و زمستان، صص 232-219.