عنصر روایت یکی از مهمترین جنبههای ادبیات است که در چند دهة اخیر ذهن بسیاری از پژوهشگران حوزة نقد ادبی را به خود مشغول داشته است. اما در تاریخ ادبیات ایران تاریخ نگاری و آثار تاریخی فی النفسه اثر ادبی محسوب میشده، چراکه منشیان و ارباب رسایل و کارمندان دیوان انشاء و علم چکیده کامل
عنصر روایت یکی از مهمترین جنبههای ادبیات است که در چند دهة اخیر ذهن بسیاری از پژوهشگران حوزة نقد ادبی را به خود مشغول داشته است. اما در تاریخ ادبیات ایران تاریخ نگاری و آثار تاریخی فی النفسه اثر ادبی محسوب میشده، چراکه منشیان و ارباب رسایل و کارمندان دیوان انشاء و علما و ادیبان به کار نوشتن تاریخ مشغول بودهاند و یکی از مهمترین بنیانهای تاریخ نگاری برای آنان آشنایی به فن انشاء و دبیری و مهارت در فنون ادبی بوده است. از نیمههای قرن چهارم به بعد رفته رفته کتابهای بلاغت فارسی، مستقل از رسالات بلاغت عربی، به نگارش درمیآید و بنابراین رسالات تاریخی نیز مورد نقد ادبی قرار میگیرد.دو کتاب مهم تاریخ بلعمی مربوط به قرن چهارم که به دست بلعمی دبیر نگارش یافته و تاریخ ثعالبی که ظاهراً به قلم یک عالم علوم دین نوشته شده به لحاظ نوع روایت و سبک و سیاق به کارگیری مولفههای روایی نمونهایی روشن از تغییر یا چگونگی روند تغییردر کاربری صنایع بلاغی در این یک قرن است. نوشتة حاضر به تحلیل تفاوت روایت در این دو اثر از نظر ارکان روایت، همچون زاویة دید، میزان استفاده از گفتگو به عنوان عنصر پیش برندة پیرنگ و جان بخشی به خوانش روایت، و دیگر مولفه های روایت بر مبنای آرای ناقدان جدید در حوزة روایت می پردازد.
پرونده مقاله
ملتهای اهل ادب در پی ارتباطات فکری و فرهنگی ناگزیر از تأثیر و تأثرند. یکی از جلوههای تأثیرپذیری در گستره فرهنگ اسلامی، بیگمان در حوزه بلاغت نمایان است. نظریه بینامتنیت درباره روابط و تأثیر و تأثرات متون از یکدیگر بحث میکند؛ بر اساس این نظریه، هیچ متنی متکی به خود نب چکیده کامل
ملتهای اهل ادب در پی ارتباطات فکری و فرهنگی ناگزیر از تأثیر و تأثرند. یکی از جلوههای تأثیرپذیری در گستره فرهنگ اسلامی، بیگمان در حوزه بلاغت نمایان است. نظریه بینامتنیت درباره روابط و تأثیر و تأثرات متون از یکدیگر بحث میکند؛ بر اساس این نظریه، هیچ متنی متکی به خود نبوده و به نحوی با متون پیش از خود ارتباط دارد. کتاب ترجمان البلاغه یکی از آثار برجسته بلاغت زبان فارسی است که طبق شواهد موجود، به عنوان اولین اثر بلاغی مطرح شده و تا به امروز باقی مانده است. این اثر ارزشمند جایگاه ویژهای در بلاغت فارسی دارد و اغلب کتب بلاغی نیز متأثر از این کتاب شدهاند. هرچند مؤلف در نگارش ترجمان البلاغه، صاحبنظر و نوآور است، اما این کتاب از حیث نامگذاری و غالب تعاریف ترجمهای از کتاب محاسن الکلام است. روش پژوهش رادویانی در کتاب خود، دقیقتر از منبع اصلیاش بوده و فهرستی از آرایهها را در ابتدای کتاب ارائه داده است. تعداد آرایههای آن بیش از تعداد آنها در محاسن الکلام است. رادویانی در ترجمه کتاب سعی کرده است روح زبان فارسی را در آن بدمد.
پرونده مقاله