• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بررسى مقایسه اى تحولات شعر معاصر عربى از عصر نهضت به بعد و تحولات شعر معاصر فارسى از عصر مشروطیت به بعد
        زهرا خسروى
        مقاله حاضر مشتمل بر سه بخش است:در بخش نخست، تحولات شعر معاصر عربى از عصر نهضت به بعد بررسى و پس از ذکرعوامل تحول ادبى، دگرگونى هاى پدیدآمده در شعر عربى و تأثیرپذیرى آن از ادب غربىبیان شده است. بخش دوم مقاله، به بررسى عوامل جامعه شناختى تحوّل ادبى در کشور ما که به بیدارى چکیده کامل
        مقاله حاضر مشتمل بر سه بخش است:در بخش نخست، تحولات شعر معاصر عربى از عصر نهضت به بعد بررسى و پس از ذکرعوامل تحول ادبى، دگرگونى هاى پدیدآمده در شعر عربى و تأثیرپذیرى آن از ادب غربىبیان شده است. بخش دوم مقاله، به بررسى عوامل جامعه شناختى تحوّل ادبى در کشور ما که به بیدارىاجتماعى فکرى مردم ایران منجر شد و درنهایت، زمینه ایجاد انقلاب مشروطه را فراهم ساخت، اختصاص دارد. در این مورد، دیدگاه هاى جامعه شناختى باختین و لوتمان مدنظرقرار گرفته و درپى آن، ویژگى هاى شعر این دوره بیان شده است. در بخش سوم مقاله، اشتراکات ادبى شعر پارسى پس از عصر مشروطه و شعر عربى پساز عصر نهضت بررسى شده که این اشتراکات، هم در بیان عوامل تحول و هم در تحولات ادبى پدیدآمده در شعر هر دو ملت یکسان است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسى جنبه هاى نفوذ واژگان زبان فارسى در زبان هاى شبه قارۀ هند و پاکستان
        ابوالقاسم رادفر
        از آنجا که زبان پدیده اى زنده و نهادى اجتماعى است، همواره در سیر تحولى خود، به ویژه در برخورد با زبان هاى هم خانواده، تحت تأثیرعوامل سیاسى، اجتماعى، دینى و فرهنگى قرار مى گیرد و بنا به جایگاه و موقعیت خود، حالتى تأثیرگذار یا تأثیرپذیرنده پیدا مى کند.براثر این برخورد است چکیده کامل
        از آنجا که زبان پدیده اى زنده و نهادى اجتماعى است، همواره در سیر تحولى خود، به ویژه در برخورد با زبان هاى هم خانواده، تحت تأثیرعوامل سیاسى، اجتماعى، دینى و فرهنگى قرار مى گیرد و بنا به جایگاه و موقعیت خود، حالتى تأثیرگذار یا تأثیرپذیرنده پیدا مى کند.براثر این برخورد است که عناصرى از زبانى به زبان دیگر راه مى یابد و در موارد بسیارى سبب غناى زبان وام گیرنده می شود.البته این امر به زبان یا دوره اى خاص محدود نیست، بلکه مى توان گفت که این دادوستد زبانى و به ویژه واژگانى، تقریبا در تمامى زبان هاى زنده از قدیم ترین ایام رایج بوده و در علم زبان شناسى، به پدیده وام گیرى یا قرض گیرى معرف است. در مقاله حاضر، کوشش شده است ضمن بیان اجمالى روند تأثیر و تأثّر قاموسى بین زبان ها به طور عام، نحوه ورود واژه هاى فارسى در زبان هاى رایج امروز شبه قارّه تا آنجا که حدود مقاله اجازه مى دهد و درنهایت، میزان دامنه نفوذ کلمات فارسى در زبان هاى متداول سرزمین بزرگ هند و پاکستان بررسى شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - طرح تطبیق عرفانى سورۀ مبارکۀ یوسف
        عبداللهّ رضایى
        در این مقاله، سوره یوسف با دقت تمام مورد بحث و تحقیق قرار گرفته و بیشتر براساس تئورى هفت مرحله اى عطار نیشابورى درخصوص سیر و سلوک عرفانى و رسیدن به قرب پروردگار و اتصال با معشوق حقیقى تطبیق داده شده است. مراحل و منازل هفتگانه ترتیب عبارت اند از: طلب، عشق، معرفت، استغنى، چکیده کامل
        در این مقاله، سوره یوسف با دقت تمام مورد بحث و تحقیق قرار گرفته و بیشتر براساس تئورى هفت مرحله اى عطار نیشابورى درخصوص سیر و سلوک عرفانى و رسیدن به قرب پروردگار و اتصال با معشوق حقیقى تطبیق داده شده است. مراحل و منازل هفتگانه ترتیب عبارت اند از: طلب، عشق، معرفت، استغنى، توحید، حیرت، فقر و فنا. اما در اثناى کار، از رموز و اصطلاحات خاص عرفا که در این گونه مسائل کاربرد مى یابند، استفاده شده است. سالک و قهرمان این منازل، یوسف (ع) است که گردنه ها و دشوارى هاى دریاى پرتلاطم سیر و سلوک را با ارشادات پدر و اشارات معشوق پس پشت مى نهد. این عقبه ها و دشوار یها، خدعه هاى برادران و داستان گرگ و بردگى یوسف (ع) و حیله هاى زلیخا است. اما یوسف (ع) با سرافرازى مى کوشد سر از چاه طبیعت برآورد و به عرش عظیم الهى در قرب معشوق ازلى به مرتبه اتصال و فناء فى الّله برسد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - یک حکایت، چند روایت نقد و نظرى تطبیقى بر داستان «نگریستن عزراییل بر مردى...» در مثنوى و الهى نامه، با نگاهى به چند مأخذ دیگر
        کریم بخش سجّادى
        توضیح و تفسیر قصه ها و تمثیل ها در مثنوى مولانا، کلید شناخت این حماسه عرفانى بزرگ است؛ زیرا مولوى، قصه و تمثیل را براى اثبات دعاوى و آشنایى ذهن مخاطب با عقیده و نظر حکمى و عرفانى خود به کار می برد. در مقاله حاضر سعى شده است با مقایسه یکى از حکایات مثنوى به نام نگریستن ع چکیده کامل
        توضیح و تفسیر قصه ها و تمثیل ها در مثنوى مولانا، کلید شناخت این حماسه عرفانى بزرگ است؛ زیرا مولوى، قصه و تمثیل را براى اثبات دعاوى و آشنایى ذهن مخاطب با عقیده و نظر حکمى و عرفانى خود به کار می برد. در مقاله حاضر سعى شده است با مقایسه یکى از حکایات مثنوى به نام نگریستن عزراییل بر مردى... با چند مأخذ دیگر قبل از مثنوى، وجوه برترى قصه پردازى مولانا بر سایرینتبیین شود. ب ههمین منظور، این حکایت از دفتر اول مثنوى با همین حکایت در آثارى مانند کیمیاى سعادت غزالى، الهى نامه شیخ عطار، کشف الاسرار میبدى، ترک الاطناب فى شرح الشهاب ابن قضاعى و جوامع الحکایات عوفى، به شیوه نقد تطبیقى مقایسه شده است. مخاطب با مطالعه این آثار درمى یابد این حکایت در مثنوى، طرب انگیزتر و جامع تر از سایر آثار است و رابطه منطق ىترى میان اجزاى آن وجود دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - دراسه التَّخْمیس و أنواعه بوصفه قالبا أدبیا مشترکا بین الأدبَین الفارسىّ والعربىّ
        على صابرى
        إن القوالب الأدبیه بکونها وسیله لتنظیم عناصرالأدب و سببا للوحده العضویهْ فى الأعمال الفنیهْ قد نجدها کعنصر مشترک بین آداب الأمم المختلفهْ ، و بما أن العلاقا تالموجودهْ بین الأدبین الفارسى والعربى عریقهْ جدا بالنسبهْ إلى الآدا بالأخرى فنرى هذه الصلات المتبادلهْ والقوالب چکیده کامل
        إن القوالب الأدبیه بکونها وسیله لتنظیم عناصرالأدب و سببا للوحده العضویهْ فى الأعمال الفنیهْ قد نجدها کعنصر مشترک بین آداب الأمم المختلفهْ ، و بما أن العلاقا تالموجودهْ بین الأدبین الفارسى والعربى عریقهْ جدا بالنسبهْ إلى الآدا بالأخرى فنرى هذه الصلات المتبادلهْ والقوالب المشترکهْ بینهما أوثق و أوسع منها بین الآدا بالأخرى؛ و من هذه القوالب المتبادلهْ قالب التخمیس الذى استخدمه الأدباء فى الأدبین مشترکا، رغم ما من خلاف فیه لدى الشعراءالفرس والعرب، و هو یعد أحدالعلاقات المشترکهْ عبرالعصور، کما أن کلاالأدبین یشترکان فى عوامل ظهور هذاالقالب و نشأته، و إننا عالجناه فى هذاالمقال بوصفه صلهْ من الصلات المشترکهْ بین الأدبین الفارسى والعربى. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - بررسى تطبیقى «سبب نظم کتاب» در مصباح الارواح و چند اثر عرفانى دیگر
        داریوش کاظمى
        در مقاله حاضر، بخشى از کتب عرفانى تحت عنوان سبب نظم کتاب بررسى شده است. بررسى همسانى و همگونى این بخش ها به دقت و توجه فراوان نیاز دارد؛ چنان که در این پژوهش نیز یکسانى آنها در مصباح الارواح تألیف شمس الدین محمد بردسیرى و دیگر آثار عرفانى به چشم می خورد. این بخش از آثار چکیده کامل
        در مقاله حاضر، بخشى از کتب عرفانى تحت عنوان سبب نظم کتاب بررسى شده است. بررسى همسانى و همگونى این بخش ها به دقت و توجه فراوان نیاز دارد؛ چنان که در این پژوهش نیز یکسانى آنها در مصباح الارواح تألیف شمس الدین محمد بردسیرى و دیگر آثار عرفانى به چشم می خورد. این بخش از آثار معمولاً با صبحى مبارک، شبى نورانى یا سحرى فرخنده آغاز می شود که نماد لحظه تفکر و مراقبه است. مشخصه هاى این لحظه مبارک، نورانیت، سکون و سکوت، زیبایى و ماورایى بودن آن است. در لحظه اى دیگر، عارف با حالتى قدسى تصویر می شود که دست از همه مادیات شسته، سر بر زانوى تفکر نهاده و در بحر مکاشفت مستغرق شده است. در این لحظات، او غرق شعف و شادى است و آسمان ها زیر پاى او رار دارند. هم در این لحظه است که شخصى نورانى و خوش سیما بر او ظاهر می شود. او را به نام هاى مختلف می خوانند: یار، دوست، انس جلیس، معشوق پر یچهره، پیر نورانى و... او صفاتى قدسى دارد. او دنیایى نیست و از زمان و مکان برتر است؛ همه چیز مى داند و بر هر سرّى آگاه است. او عارف را خطاب مى کند و از او می خواهد به باغ و گلستان یا صحرایى که او مى نمایاند، پاى نهد. عارف همراه او به گلشن قدسى می رود و دیدنى ها مى بیند؛ آنچه که با چشم سر امکان دیدنش نیست. سپس پیر رهنما که در عمق وجود عارف خانه کرده است و کسى جز خرد برتر نیست، او را به تحریر آنچه دیده است، تشویق مى کند و عارف چنین مى کند و آنچه که خرد برتر به او تلقین کرده است، مى نویسد و این اثر او است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - بررسى تطبیقى اندیشه هاى ولتر و آخوندزاده (بررسى چگونگى ورود آراى ولترى به مرزهاى ایران ازطریق آخوندزاده)
        سعید گنج بخش زمانى
        آخوندزاده متأثر از ادبیات غرب، ب هخصوص فرانسه، با جریان نوگرایى آشنا شد و با نگارش آثارى انتقادى و ادبى، در تحول اجتماعى ایران کوشید. او که به زبان روسى آشنایى کامل داشت، با مطالعة آثار پوشکین ، بلینسکى ، گوگول و...، با اندیشه هاى ولتر به صورت غیرمستقیم آشنا شد، و در چکیده کامل
        آخوندزاده متأثر از ادبیات غرب، ب هخصوص فرانسه، با جریان نوگرایى آشنا شد و با نگارش آثارى انتقادى و ادبى، در تحول اجتماعى ایران کوشید. او که به زبان روسى آشنایى کامل داشت، با مطالعة آثار پوشکین ، بلینسکى ، گوگول و...، با اندیشه هاى ولتر به صورت غیرمستقیم آشنا شد، و در خلق نمایشنامه هایى کمیک از مولیر تأثیر پذیرفت و توانست با خلق نمایشنامه هایش، تحولى در ادبیات فارسى و نقد تاریخى و ادبى ب هوجود آورد. این تحول، سرآغازى براى نویسندگان نوگراى ایرانى شد، تا با تغییر در نگره هاى خود، ادبیات را در مسیر تازه و پویایى هدایت کنند که فرد را روى زمین درکنار سایر عوامل طبیعى مورد بررسى قرار دهد، نه به عنوان موجودى انتزاعى در عالم علوى و کسى که دست یافتن به آن تنها ازطریق صیرورت در خلق خیال صورت مى گرفت. خیال در منظر جدید خود، در محتواى انسان اجتماعى با نگره هاى جدید خلاصه مى شد و این مهم را آخوندزاده با تحلیل آرا و عقاید متفکران اروپایى به ویژه ولتر انجام داد. مقاله حاضر،تحلیلى از ورود نگره هاى ولترى ازطریق مسیر روسیه به قفقاز و اثرپذیرى آخوندزاده از آن اندیشه ها است که از درون شناسى آثار این دو نویسنده، به ویژه داستان کاندید ولتر و تمثیلات آخوندزاده شکل گرفته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - بررسى تطبیقى اندیشه هاى نقدى قدامه بن جعفر، ارسطو و افلاطون
        عبّاس مدنى
        سیر نقد یونانیان، شکوفایى علمى عظیمى را میان منتقدان عرب عصر عباسیان به سبب شیوع کارهاى ترجمه و نقل تمامى آثار عملى باقیمانده از آثار یونانیان که محفوظ مانده بودند، به ویژه کتاب شعر و سخنورى، موجب شد. کمترین شکى وجود ندارد که اعراب این دو کتاب را مى شناختند و از محتویات چکیده کامل
        سیر نقد یونانیان، شکوفایى علمى عظیمى را میان منتقدان عرب عصر عباسیان به سبب شیوع کارهاى ترجمه و نقل تمامى آثار عملى باقیمانده از آثار یونانیان که محفوظ مانده بودند، به ویژه کتاب شعر و سخنورى، موجب شد. کمترین شکى وجود ندارد که اعراب این دو کتاب را مى شناختند و از محتویات آنها که آرا و نظریات ارسطو را درباب شعر یونانى و سخنورى یونانى دربر مى گرفت آگاهى داشتند. به نظر مى رسد که ادبیات عرب به خصوص در دوره عباسیان، تح تتأثیر یونانیان، به ویژه در فلسفه و منطق، باعث ایجاد بعضى جه تگیرى هاى فکرى در زندگى عقلى اعراب شد، که در شکوفایى علم کلام نزد اعراب و نیز پیدایش فلسفه اسلامى سهیم بود. بر همین اساس، به طور حتم،عرصه ادبیات عرب در محاصرة تأثیر فرهنگى اى قرار داشت که در محیط هاى فکر عربى و اسلامى رواج یافته بود و آن فرهنگى بود که تنها به آثار فکرى عربى یا اسلامى اکتفا نمی کرد، بلکه تمامى آنچه اعراب از آثار یونانیان و دیگران بهدست آورده بودند را دربر مى گرفت و این گونه بود که ادبیات عرب توانست حیات فکرى جدیدى را به تصویر بکشد. قدام به نجعفر یکى از منتقدان برجستة عصر عباسى اول است که در افکار نقادانة خود از اندیشه هاى ارسطو، افلاطون و نیز نقادان دیگر عصر خویش بهره برده است. در مقاله حاضر، اندیشه هاى مهمى که باعث شد بسیارى از علماى بزرگ بلاغت بعد از وى از او تبعیت کنند، بررسى می شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - بازتاب کمرنگ شدن جایگاه شعر و ارزش هاى معنوى در شعر تى. اس. الیوت، شاعر انگلیسى (آمریکایى تبار)، و مهدى اخوان ثالث
        رحمن مکوندى
        از آغاز رنسانس تا به امروز، مسیر اندیشۀ بیشتر دانشمندان به ویژه در جهان غرب بر این تفکر که علم، خاصّه علوم تجربى، یگانه چاره بخش گرفتارى هاى انسان است، استوار بوده است. براساس این شیوه تفکر، هر پدیده و یا باورى که با ترازوى علم قابل اندازه گیرى نبود، بى اعتبار شمرده مى چکیده کامل
        از آغاز رنسانس تا به امروز، مسیر اندیشۀ بیشتر دانشمندان به ویژه در جهان غرب بر این تفکر که علم، خاصّه علوم تجربى، یگانه چاره بخش گرفتارى هاى انسان است، استوار بوده است. براساس این شیوه تفکر، هر پدیده و یا باورى که با ترازوى علم قابل اندازه گیرى نبود، بى اعتبار شمرده مى شد. این شیوۀ تفکر به کمرنگ شدن امور معنوى و اخلاقى و نیز هنر و شعر منجر شد. یکى از نتایج تحولات مذکور، تنهایى و سرگشتگى انسان بوده است. در مقالۀ حاضر تلاش شده است بازتاب این شیوة تفکر و نیز تحولات حاصل از آن در شعر تى. اس. الیوت و مهدى اخوان ثالث بررسى شود پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - مقایسة تطبیقى وصف طبیعت در دیوان صنوبرى و منوچهرى دامغانى
        هدى مهربان
        در مقالة حاضر، وصف طبیعت در دیوان دو شاعر، صنوبرى و منوچهرى دامغانى، در چند قسمت، مقایسه و بررسى شده است: در قسمت اول، جایگاه و رسالت ادبیات تطبیقى بررسى و در قسمت دوم، مختصرى از زندگینامه صنوبرى و منوچهرى بیان شده است. در بخش بعدى، ویژگى هاى ادبى، فرهنگى و محیطى عصر صن چکیده کامل
        در مقالة حاضر، وصف طبیعت در دیوان دو شاعر، صنوبرى و منوچهرى دامغانى، در چند قسمت، مقایسه و بررسى شده است: در قسمت اول، جایگاه و رسالت ادبیات تطبیقى بررسى و در قسمت دوم، مختصرى از زندگینامه صنوبرى و منوچهرى بیان شده است. در بخش بعدى، ویژگى هاى ادبى، فرهنگى و محیطى عصر صنوبرى و منوچهرى به طور جداگانه آورده شده است. براى آشنایى با محیط و شرایط زندگى این دو شاعر، شخصیت آنها و انعکاس آن در دیوانشانبررسى و در ادامه، اغراض و ویژگ ىهاى ادبى صنوبرى و منوچهرى مطالعه می شود. وصف طبیعت، مهم ترین موضوع ادبى در دیوان دو شاعر است که صنوبرى آن را در ادبیات عربى به یک نوع ادبى مستقل تبدیل ساخت. در پایان این قسمت، باتوجه به تأثیر بسیارى که ادبیات عربى و شعراى عرب بر اشعار منوچهرى داشته اند، تأثیر ادبیات عربى به طور عام و صنوبرى ب هطور خاص در دیوان منوچهرى بررسى شده است. پرونده مقاله