هدف از این مقاله طراحی مدل انتخاب مؤدیان در نظام مالیات بر ارزش افزوده در شرکتهای ریسک بالا با روش تلفیقی دلفی و فرآیند تحلیل شبکهای بوده است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف از نوع توسعهای و کاربردی و در حیطه پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل 27 شرکت از بین 42 شرکت (مو أکثر
هدف از این مقاله طراحی مدل انتخاب مؤدیان در نظام مالیات بر ارزش افزوده در شرکتهای ریسک بالا با روش تلفیقی دلفی و فرآیند تحلیل شبکهای بوده است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف از نوع توسعهای و کاربردی و در حیطه پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل 27 شرکت از بین 42 شرکت (مودی) با در نظر گرفتن مودیان اشخاص حقوقی موضوع تبصره 2 ماده 27 قانون مالیات بر ارزش افزوده مصوب 17/02/1387 در کل کشور با داشتن اظهارنامه مالیاتی در طی سالهای شمسی 1387 تا 1397، به عنوان شرکت های ریسک بالا بودند. به منظور طراحی و اعتبارسنجی مدل انتخاب مودیان از تکنیک دلفی و فرایند تحلیل شبکهای ANP استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد شاخصهای ثبتنام، تسلیم به موقع اظهارنامه، سوابق حسابرسی (عدم تطابق اطلاعات خرید و فروش فصلی)، سوابق حسابرسی و پرداخت، به عنوان شاخص های ریسک عدم تمکین مؤدیان در نظام مالیات بر ارزش افزوده ایران در شرکت های با ریسک بالا، در مدل انتخاب مودیان می باشند که اولویت این شاخص ها به ترتیب تسلیم اظهارنامه، سوابق حسابرسی (عدم ارائه فهرست خرید و فروش فصلی)، سوابق حسابرسی (عدم تطابق فهرست خرید و فروش فصلی)، پرداخت و ثبت نام می باشد. بنابراین باید اذعان داشت که اظهارنامه مالیاتی در انتخاب مودیان پر ریسک در نظام مالیات ارزش افزوده می بایست بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
تفاصيل المقالة
امروزه افشای اطلاعات نهادهای نظارتی در بابِ تقلبهای حسابداری و رفتارهای تحریفسازِ شرکتها در سطح بازار سرمایه، سطحی از آنومیِ فشارهای اجتماعی بر این بازار گسیل داشته است و به دلیل عدم توسعه زیرساختهای بازخوردِ جریان اطلاعات، حتی در صورت وجود آنومی فشارهای اجتماعی، عد أکثر
امروزه افشای اطلاعات نهادهای نظارتی در بابِ تقلبهای حسابداری و رفتارهای تحریفسازِ شرکتها در سطح بازار سرمایه، سطحی از آنومیِ فشارهای اجتماعی بر این بازار گسیل داشته است و به دلیل عدم توسعه زیرساختهای بازخوردِ جریان اطلاعات، حتی در صورت وجود آنومی فشارهای اجتماعی، عدم نظارتهای نهادی باعث میشود تا سطح بالایی از بروز تحریف در گزارشگری مالی، همچون گزارشگری مالی متهورانه اتفاق بیفتد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر آنومیِ فشارهای اجتماعی بر گزارشگری مالی متهورانه با اتکاء به تحلیلِ نظریه برداشتِ نقدگرایانه مدیر میباشد. بنابراین پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل حداقل مربعات جزئی ( ) ضمن برازش مطلوبیت مدل، تاثیر آنومیِ فشارهای اجتماعی بر گزارشگری مالی متهورانه را مورد بررسی قرار داد. در این پژوهش به منظور سنجش متغیر برونزار یعنی آنومیِ فشارهای اجتماعی، از طریق تحلیل فراترکیب با مشارکت ۱۵ نفر از خبرگان پژوهش اقدام به ایجاد پرسشنامه محقق ساخت شد. سپس از دو معیار محافظهکاری خان و واتز (۲۰۰۹) و تفاوت اقلام تعهدی اختیاری شرکت با میانه اقلام تعهدی اختیاری سایر شرکتهای مورد بررسی هلتزِر و همکاران (۲۰۱۲) وکوتاری و همکاران (۲۰۰۵) برای سنجش گزارشگری مالی متهورانه استفاده شد. پرسشنامه مذکور برای ۱۴۲ مدیر عامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارسال گردید و که در نهایت پس از پیگیریهای فراوان، ۱۰۵ پرسشنامه تکمیل و برگشت داده شد و به عنوان نمونه نهایی برای تجزیه و تحلیل استفاده گردید. پس از اطمینان یافتن از برازش قابل قبول مدلهای اندازهگیری و ساختاری پژوهش، مطابق با برداشتِ نقدگرایانه مدیر، نتایج نشان داد، آنومیِ فشار اجتماعی بر گزارشگری مالی متهورانه تاثیر مثبت و معناداری دارد.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر به بررسی عوامل تعیینکننده نسبت پرداخت سود سهام و مقایسه دقت پیشبینی مدل شبکه عصبی و رگرسیونی با استفاده از دادههای شرکتهای پذیرفتهشده در فرابورس ایران میپردازد.
در این پژوهش رابطه بین نسبت پرداخت سود سهام سال قبل، نسبت دارایی ثابت بهکل دارایی، نسبت جا أکثر
پژوهش حاضر به بررسی عوامل تعیینکننده نسبت پرداخت سود سهام و مقایسه دقت پیشبینی مدل شبکه عصبی و رگرسیونی با استفاده از دادههای شرکتهای پذیرفتهشده در فرابورس ایران میپردازد.
در این پژوهش رابطه بین نسبت پرداخت سود سهام سال قبل، نسبت دارایی ثابت بهکل دارایی، نسبت جاری، نسبت دارایی به بدهی، رشد درامد، نسبت کیفیت سود حسابداری و نسبت بازده نقدی داراییها بهعنوان متغیر مستقل و نسبت پرداخت سود سهام بهعنوان متغیر وابسته بررسیشده است. برای آزمون فرضیههای پژوهش از مدل رگرسیون چندگانه مرتبه دوم با بهکارگیری نمونهای شامل 50 شرکت عضو فرابورس طی 5 سال که پایان سال مالی آنها از 29 اسفندماه 1389 لغایت 31 شهریورماه 1394 بوده استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین نسبت پرداخت سود سهام سال قبل، نسبت دارایی ثابت بهکل دارایی، نسبت جاری، نسبت دارایی به بدهی و نسبت کیفیت سود حسابداری با متغیر وابسته رابطه معناداری وجود ندارد ولی بین رشد درامد و نسبت بازده نقدیداراییها با نسبت پرداخت سود سهام رابطه مثبت و معنادار وجود دارد همچنین یافتههای پژوهش حاکی از آن است که خطای پیشبینی مدل شبکه عصبی کوچکتر از مدل رگرسیون بوده و این مدل پیشبینی بهتری را در اختیار قرار میدهد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications