انتخاب و تشکیل سبد سهام بهینه، یکی از مهمترین مسائل در حوزه تحقیقات مالی است که موجب میشود ترکیب بهینهای از داراییها را انتخاب شود تا با توجه به محدودیتها، بیشینه مطلوبیت برای سرمایهگذار ایجاد شود. با توجه به آنکه بازده اوراق بهادار در دنیای واقعی معمولاً مبهم و أکثر
انتخاب و تشکیل سبد سهام بهینه، یکی از مهمترین مسائل در حوزه تحقیقات مالی است که موجب میشود ترکیب بهینهای از داراییها را انتخاب شود تا با توجه به محدودیتها، بیشینه مطلوبیت برای سرمایهگذار ایجاد شود. با توجه به آنکه بازده اوراق بهادار در دنیای واقعی معمولاً مبهم و نادقیق است، یکی از مهمترین چالشهای سرمایهگذاری، عدماطمینان نسبت به آینده و پیامدهای آنها میباشد. بر این اساس، در این مقاله، با استفاده از گشتاورهای مراتب بالا و تئوری فرامدرن پرتفوی، و با استفاده از منطق فازی و بهینهیابی تکاملی چندهدفه، مسأله انتخاب و بهینهیابی پرتفوهای اوراق بهادار با اهداف مختلف مدلسازی، حل و مقایسه گردیده است. مدلهای طراحی شده هم طبیعت مسأله انتخاب پرتفو را در نظر گرفته و هم ملاحظات مدنظر سهامدار را در انتخاب پرتفو دخیل نموده است. کیفیت عدم اطمینان بازده آتی پرتفوی داده شده با استفاده از اعداد LR فازی تخمین زده شده در حالیکه گشتاورهای بازدهی آن با استفاده از تئوری امکانی سنجیده شده است. مهمترین هدف این مقاله حل مسأله و مقایسه مدلهای انتخاب پرتفوی به صورت بهینهسازی همزمان دو، سه و چهار هدفه است. برای این هدف، از الگوریتم ژنتیک با مرتبسازی نامغلوب (NSGA-II)استفاده شده و عملگرهای جهش و تقاطع به طور اختصاصی برای تولید راهحلهای ممکن محدودیت کاردینالیتی مسأله طراحی شده است. در نهایت عملکرد مدلها در صورت استفاده از منطق فازی و عدم استفاده از آن مقایسه شده است و مشخص گردیده است که استفاده از منطق فازی و تئوری امکانی، باعث تشکیل پرتفوهای با عملکرد بالاتر و مطلوببیت بیشتر میگردد.
تفاصيل المقالة
در انتخاب پرتفوی بهینه، باید معیارهای مختلفی را در نظر گرفت که قسمتی آنها بر اساس ماهیت بهینهسازی تعیین میشود و قسمتی نیز بر اساس خواست سرمایهگذار مشخص میگردد. لذا در این مقاله، مدلهایی مبتنی بر برنامه ریزی چندهدفه طراحی و در محیط نرمافزار متلب حل شده است. این مد أکثر
در انتخاب پرتفوی بهینه، باید معیارهای مختلفی را در نظر گرفت که قسمتی آنها بر اساس ماهیت بهینهسازی تعیین میشود و قسمتی نیز بر اساس خواست سرمایهگذار مشخص میگردد. لذا در این مقاله، مدلهایی مبتنی بر برنامه ریزی چندهدفه طراحی و در محیط نرمافزار متلب حل شده است. این مدلها به گونهای طراحی شده که هم طبیعت چندهدفة انتخاب پرتفو، هم ملاحظات مورد نظر سرمایهگذار و هم ماهیت غیرقطعی بازدهی آتی دارایی ها را نیز در نظر بگیرد. پس از طراحی مدلها در دو وضعیت فازی و غیرفازی، به دلیل ماهیت NP-HARD آنها، از الگوریتم اختصاصی طراحی شده NSGA-II برای حل استفاده شده است. پس از حل مدلها، بهترین پرتفو از جبهة پارتوی تشکیل شده، بر اساس نسبت سورتینو، استخراج شده و پرتفوهایی که با این روش بدست آمده، بر اساس نسبت ترینر مقایسه گردیدند. نتایج آزمونهای آماری به صراحت نشان می دهد که مدل های ارائه شده قدرت بالایی در انتخاب پرتفوی با بازدهی بالا و ریسک متعادل دارند. همچنین نتایج بیانگر آن است که در میان مدل های طراحی شده، استفاده از منطق فازی در مدلهای چهارهدفه، نسبت به وضعیتی که از منطق فازی در طراحی و استفاده از این مدلها استفاده نشود، نتایج مطلوبتری را ایجاد را مینماید.
تفاصيل المقالة
هدف از نگارش مقاله پیشرو، آزمون رابطه عوامل حاکمیت شرکتی و ریسک نکول در نمونهای متشکل از 60 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1389 تا 1393 است. در این پژوهش، برای اندازهگیری ریسک نکول از یک معیار مبتنی بر مدل قیمتگذاری اختیار معامله بلک- شولز- أکثر
هدف از نگارش مقاله پیشرو، آزمون رابطه عوامل حاکمیت شرکتی و ریسک نکول در نمونهای متشکل از 60 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1389 تا 1393 است. در این پژوهش، برای اندازهگیری ریسک نکول از یک معیار مبتنی بر مدل قیمتگذاری اختیار معامله بلک- شولز- مرتون (BSM) استفاده شد که در آن ریسک نکول شرکت از قیمتهای بازاری سهم آن نشأت میگیرد. این روش برخی از مشکلات مرتبط با معیارهای اندازهگیری ریسک نکول مورداستفاده در مطالعات پیشین را رفع میکند. عوامل حاکمیت شرکتی نیز در چهار طبقه شامل حقوق سهامداران و ذینفعان، هیئت مدیره و کمیتههای آن، حسابرسی و افشا عمومی و شفافسازی قرار گرفت. از هر یک از این طبقات، یک شاخص معرف و از مجموع آنها یک شاخص ترکیبی حاکمیت شرکتی ساخته شد. سپس رابطه بین این شاخصها و ریسک نکول مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان میدهد از بین عوامل حاکمیت شرکتی، صرفاً عوامل مرتبط با افشا عمومی و شفافسازی در سطح اطمینان 95 درصد، رابطه معنیداری با ریسک نکول شرکتهای پذیرفتهشده در بورس تهران دارند. اما در ترکیب عوامل مزبور با عوامل منتسب به حقوق سهامداران و ذینفعان، هیئت مدیره و کمیتههای آن، و حسابرسی، که در مجموع ساختار حاکمیتی شرکت را تشکیل میدهند، شواهدی پیرامون تأثیرگذاری بر ریسک نکول در بورس اوراق بهادار تهران مشاهده نشد
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications