فهرس المقالات حلیمه زاهدی راد



  • المقاله

    2 - بررسی رابطه مؤلفه های عصب روان شناختی حافظه فعال دیداری فضایی و بازداری پاسخ با عملکرد باورکاذب کودکان7تا 12سال
    روان شناسی تحلیلی شناختی , العدد 5 , السنة 12 , زمستان 1400
    هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کنش های اجرایی بازداری پاسخ و حافظه فعال با سطح رشد باور کاذب دانش آموزان ابتدایی انجام گرفت.روش: روش پژوهش حاضر همبستگی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان عادی دبستانی شهر بیرجند می باشد که در سال تحصیلی 97-96 در مدار أکثر
    هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کنش های اجرایی بازداری پاسخ و حافظه فعال با سطح رشد باور کاذب دانش آموزان ابتدایی انجام گرفت.روش: روش پژوهش حاضر همبستگی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان عادی دبستانی شهر بیرجند می باشد که در سال تحصیلی 97-96 در مدارس شهرستان بیرجند مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 180 نفر بود. که به شیوه همتاسازی بر اساس سن، جنسیت و پایه تحصیلی به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری داده ها در این پژوهش شامل فرم 38 سؤالی نظریه ذهن(استرمن و همکاران،1994)؛ تکلیف پیچیده استروپ(استروپ،1935) و آزمون حافظه فعال (وکسلر،2003) بود. داده ها با روش همبستگی برای فرضیات پژوهشی و رگرسیون خطی برای سؤال پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند برای بررسی توان پیش بینی توانش های نظریه ذهن از طریق متغیرهای مستقل پژوهش و تبیین واریانس تئوری ذهن از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که روابط مثبت و معنی داری بین کنش های اجرایی بازداری پاسخ و حافظه فعال با سطح رشد نظریه ذهن وجود دارد(01/0≥p). همچنین بازداری پاسخ و حافظه فعال توانایی پیش بینی سطح رشد تئوری ذهن را دارند. نتایج نشان داد که از میان کنش های اجرایی، متغیر حافظه فعال سهم بیشتری در پیش بینی توانش های نظریه ذهن دارد. نتیجه گیری: به طور کلی کنش های اجرایی به خصوص حافظه فعال و بازداری پاسخ نقش تعیین کننده ای در پیش بینی و تحول توانمندی های ذهنی انسان من جمله توانش های نظریه ذهن دارند. بنابراین توجه به ظرفیت و کارآیی حافظه فعال یادگیرندگان بر کارآمدی فرآیند آموزش و طراحی مواد آموزشی که هدف نهایی همه آنها ایجاد، گسترش یا تسهیل عملکردهای شناختی است، اثرات مثبت می گذارد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - نقش اهداف پیشرفت، حافظه فعال و سبک‌های یادگیری شناختی (وابسته به زمینه، ناوابسته به زمینه) در پیش بینی پیشرفت ریاضی دانش آموزان پایه هفتم متوسطه اول شهر مشهد
    پژوهش های یاددهی و یادگیری (پژوهشنامه تربیتی سابق) , العدد 4 , السنة 10 , پاییز 1394
    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اهداف پیشرفت، حافظه فعال و سبکهای شناختی در پیش بینی پیشرفت ریاضی بود. بدین منظور از بین تمامی دانش آموزان پایه هفتم دبیرستانهای منطقه دو شهر مشهد تعداد 264نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه سبک‌های شناختی و أکثر
    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اهداف پیشرفت، حافظه فعال و سبکهای شناختی در پیش بینی پیشرفت ریاضی بود. بدین منظور از بین تمامی دانش آموزان پایه هفتم دبیرستانهای منطقه دو شهر مشهد تعداد 264نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه سبک‌های شناختی وابسته به زمینه و ناوابسته به زمینه، پرسشنامه‌ جهت گیری هدفی میدگلی و همکاران (1998) و پرسشنامه حافظه فعال پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شده. نتایج نشان داد که میان سبک‌های شناختی، اهداف پیشرفت و حافظه فعال با پیشرفت ریاضی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و حافظه فعال بیشترین سهم را در پیش بینی پیشرفت ریاضی دارد. دانش آموزانی که سبک شناختی ناوابسته به زمینه دارند، میزان فراخنای حافظه فعال بیشتری را گزارش کرده‌اند. دانش آموزان با سبک شناختی ناوابسته به زمینه نمره‌ی اهداف تبحری بیشتری دارند. دانش آموزان با سبک شناختی وابسته به زمینه نمره‌ی اهداف اجتنابی بیشتری دارند. اهداف تبحری با حافظه فعال رابطه معنادار دارد. بین میزان فراخنای حافظه فعال و نمره هدف رویکردی ارتباط معناداری در جهت مستقیم وجود دارد. بین میزان فراخنای حافظه فعال و نمره هدف اجتنابی ارتباط معناداری در جهت معکوس وجود دارد. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که پیشرفت تحصیلی ریاضی از طریق اهداف پیشرفت، سبک شناختی و حافظه فعال قابل پیش بینی است ولی نتایج تحلیل رگرسیون همزمان مشخص کرد که سهم فراخنای حافظه فعال پیش از اهداف پیشرفت وسبک شناختی است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - بررسی عملکرد یادگیری دانش آموزان ناتوان یادگیری خاص بر اساس مدل ساختاری مهارت‌های عصب روان شناختی کنش‌های اجرایی مغز
    پژوهش های یاددهی و یادگیری (پژوهشنامه تربیتی سابق) , العدد 2 , السنة 12 , تابستان 1396
    از آنجا که عوامل مؤثر بر سبب شناسی اختلال یادگیری خاص بسیار کم مورد توجه قرار گرفته است، ضرورت شناسایی و مطالعه کنش های اجرایی در اختلال یادگیری خاص بیشتر احساس می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش مهارت های عصب روان شناختی(انتقال، بازداری، بروزرسانی، عملکرد پیوسته و برن أکثر
    از آنجا که عوامل مؤثر بر سبب شناسی اختلال یادگیری خاص بسیار کم مورد توجه قرار گرفته است، ضرورت شناسایی و مطالعه کنش های اجرایی در اختلال یادگیری خاص بیشتر احساس می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش مهارت های عصب روان شناختی(انتقال، بازداری، بروزرسانی، عملکرد پیوسته و برنامه ریزی- سازماندهی) در پیش بینی عملکرد یادگیری دانش آموزان ناتوان یادگیری بود. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است. به همین منظور تعداد 116 دانش آموز ناتوان یادگیری مقطع ابتدایی با روش نمونه گیری تصادفی با استفاده از آزمونهای هوش کودکان و کسلر، ریاضی کی مت، آگاهی واج شناختی، اختلال نگارش انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری مؤلفه های عصب روان شناختی کنش های اجرایی در این پژوهش عبارتند از: آزمون ویسکانسین، تکلیف پیچیده استروپ، آزمون برج لندن، آزمون حافظه فعال و آزمون عملکرد پیوسته. برای بررسی توان پیش بینی عملکرد تحصیلی از طریق متغیرهای مستقل پژوهش و تبیین واریانس عملکرد تحصیلی از مدل ساختاری لیزرل استفاده شد. نتایج نشان داد که از میان کارکردهای اجرایی، متغیر بازداری پاسخ و حافظه فعال سهم بیشتری در پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان ناتوان یادگیری در حوزه خواندن، نوشتن و ریاضی دارند. کارکردهای اجرایی بازداری پاسخ، حافظه فعال به عنوان یک فعالیت شناختی در یادگیری خواندن، نوشتن و ریاضیات ضروری است. بنابراین توجه به ظرفیت و کارایی حافظه فعال و بازداری پاسخ یادگیرندگان بر کارامدی فرآیند آموزش و طراحی و ارائه مواد آموزشی که هدف نهایی همه آنها ایجاد، گسترش یا تسهیل یادگیری است، اثرات مثبت می گذارد. تفاصيل المقالة