فهرس المقالات پرستو خسروی


  • المقاله

    1 - ارائه مدل سواد سلامت برای بیماران فشارخون در بیمارستان قلب شهید رجایی
    مدیریت بهداشت و درمان , العدد 39 , السنة 12 , بهار 1400
    مقدمه: پرفشاری خون سومین علت مرگ و میر در دنیاست. یکی از راهکارهای کنترل بیماری‌های مزمن بالابردن میزان آگاهی بیماران ‌می‌باشد که این امر مستلزم بهبود سواد سلامت آنان ‌می‌باشد. بدین منظور در این تحقیق به ارائه مدل سواد سلامت برای بیماران فشارخون در بیمارستان قلب شهید رج أکثر
    مقدمه: پرفشاری خون سومین علت مرگ و میر در دنیاست. یکی از راهکارهای کنترل بیماری‌های مزمن بالابردن میزان آگاهی بیماران ‌می‌باشد که این امر مستلزم بهبود سواد سلامت آنان ‌می‌باشد. بدین منظور در این تحقیق به ارائه مدل سواد سلامت برای بیماران فشارخون در بیمارستان قلب شهید رجایی پرداخته می شود. روش پژوهش: این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش انجام پیمایشی و ترکیب روش‌های کیفی و کمی است. جامعه آماری بخش کیفی تمامی خبرگان حوزه بهداشت، درمان و سلامت و در بخش کمی کارکنان دارای مدرک کارشناسی و بالاتر بیمارستان قلب شهید رجایی می باشند. در بخش کیفی بعد از انجام 23 مصاحبه اشباع نظری صورت گرفت و در بخش کمی تحقیق 122 نفر از کارکنان بیمارستان قلب شهید رجایی با روش تمام شماری انتخاب شد. علاوه بر مطالعات کتابخانه ای از روش میدانی و از طریق مصاحبه در بخش کیفی و پرسشنامه در بخش کمی استفاده شده است. روایی پرسشنامه با ضریب CVR و پایایی آن با ضریب آلفای کرنباخ مورد تایید قرار گرفته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش کدگذاری باز در بخش کیفی و معادلات ساختاری در بخش کمی استفاده شده است. یافته‌ها:نتایج نشان داد که سواد پایه با ضریب 0.923، سواد شناختی با ضریب 0.648، سواد اجتماعی با ضریب 0.585 و سواد فرهنگی با ضریب 0.483 به ترتیب از اهمیت بالایی در سواد سلامت بیماران فشار خون در بیمارستان شهید رجایی دارند. نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که وجود 4 عامل سواد پایه با مولفه‌های خواندن و نوشتن و دانش، سواد فرهنگی با مولفه‌های نگرش، ارزش‌ها و هنجارها، سواد شناختی با مولفه‌های کاربرد، ارزیابی، درک و دسترسی، و سواد اجتماعی با مولفه‌های ارتباطات و تعاملات می توانند سواد سلامت بیماران فشارخون را تحت تاثیر قرار دهد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - بررسی رابطه بین رهبری تحول‌آفرین و سرمایه روان‌شناختی با تعالی سازمانی (مطالعه موردی: سازمان آموزش‌وپرورش منطقه 1 شهر تهران)
    مطالعات مدیریت و رهبری در سازمان های آموزشی , العدد 4 , السنة 1 , پاییز 1400
    هدف این تحقیق بررسی رابطه بین رهبری تحول‌آفرین و سرمایه روان‌شناختی با تعالی سازمانی سازمان آموزش‌وپرورش منطقه 1 شهر تهران بوده است. این تحقیق کاربردی، روش گردآوری داده‌ها میدانی و از نظر روش اجرا توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل کارکنان سازمان آموزش‌و‌پ أکثر
    هدف این تحقیق بررسی رابطه بین رهبری تحول‌آفرین و سرمایه روان‌شناختی با تعالی سازمانی سازمان آموزش‌وپرورش منطقه 1 شهر تهران بوده است. این تحقیق کاربردی، روش گردآوری داده‌ها میدانی و از نظر روش اجرا توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل کارکنان سازمان آموزش‌و‌پرورش منطقه 1 شهر تهران به تعداد 600 نفر بودند، که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای نسبی 234 نفر به‌عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه‌های استاندارد رهبری تحول-آفرین باس و آولیو (2000)، سرمایه روان‌شناختی لوتانز (۲۰۰۷)، تعالی سازمانی دمینگ (1979) بود. روایی این پرسشنامه‌ها توسط متخصصان مورد تأیید و پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ (رهبری تحول‌آفرین برابر 92/0 سرمایه روان‌شناختی برابر 91/0 تعالی سازمانی برابر 89/0 صدم) محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها نیز از بخش توصیفی (محاسبه فراوانی و درصد) و استنباطی (کولموگروف- اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره) با استفاده از نرم‌افزار Spss26 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین رهبری تحول‌آفرین و سرمایه روان‌شناختی با تعالی سازمانی آموزش‌وپرورش رابطه وجود دارد. هم‌چنین نشان داد بین ابعاد رهبری تحول‌آفرین (ملاحظه‌فردی، ترغیب‌ذهنی، انگیزش ‌الهام‌بخش و نفوذ آرمانی) با تعالی سازمانی و بین ابعاد سرمایه روان‌شناختی (امیدواری، تاب‌آوری، خوش‌بینی و خودکارآمدی) با تعالی سازمانی رابطه وجود دارد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - شناسایی عوامل سواد سلامت برای بیماران فشارخون با رویکرد دیمتل و تحلیل مضمون
    تحقیقات مدیریت آموزشی , العدد 5 , السنة 13 , زمستان 1400
    پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی پیمایشی و ترکیبی(کیفی-کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل افراد آگاه یا صاحبنظر متخصصین حوزه علوم پزشکی و مدیریت آموزشی که در واقع درگیر با ابعاد و موضوع پژوهش درزمینه بیماری فشارخون و سواد سلامت بودند تشکیل می دهد. ب أکثر
    پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی پیمایشی و ترکیبی(کیفی-کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل افراد آگاه یا صاحبنظر متخصصین حوزه علوم پزشکی و مدیریت آموزشی که در واقع درگیر با ابعاد و موضوع پژوهش درزمینه بیماری فشارخون و سواد سلامت بودند تشکیل می دهد. برای تعیین نمونه‌های این بخش و تعیین این گروه از خبرگان از روش نمونه‌گیری غیر تصادفی هدفمند استفاده شد که تعداد 23 نفر به‌عنوان مصاحبه‌شونده با توجه به اصل اشباع در نظر گرفته شد. در بخش کمی نیز جامعه آماری خبرگان و صاحب نظران علوم پزشکی هستند که از روش نمونه گیری غیرتصادفی و هدفمند استفاده و پرسشنامه ها در اختیار 21 خبره این حوزه قرار گرفت. در بخش کیفی تحقیق از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه ماتریسی استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده در بخش کیفی از روش سه مرحله ای کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی استفاده شده است. در بخش کمی نیز از تصمیم گیری مقایسات زوجی استفاده شده است. بر اساس یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که وجود 4 عامل سواد پایه با مولفه های خواندن و نوشتن و دانش، سواد فرهنگی با مولفه های نگرش، ارزش ها و هنجارها، سواد شناختی با مولفه های کاربرد، ارزیابی، درک و دسترسی، و سواد اجتماعی با مولفه های ارتباطات و تعاملات می توانند سواد سلامت بیماران فشارخون را تحت تاثیر قرار دهد. تفاصيل المقالة