فهرس المقالات سید احمد پارسا


  • المقاله

    1 - بررسى و تحلیل غزلى از مولانا با رویکرد نشانه‌شناسى
    زبان و ادب فارسی واحد سنندج , العدد 2 , السنة 6 , تابستان 1393
    نشانه‌شناسى به عنوان رویکردى جدید در نقد ادبى، براى تحلیل آثار مختلف به کار می‌رود و در پنجاه سال گذشته (1964) براى تحلیل متون گوناگون محل رجوع منتقدان ادبی بوده‌ است. این نوع تحلیل با توجه به گستره آن در دانش های مختلف و متون گوناگون به کار رفته که در این میان شعر و مت أکثر
    نشانه‌شناسى به عنوان رویکردى جدید در نقد ادبى، براى تحلیل آثار مختلف به کار می‌رود و در پنجاه سال گذشته (1964) براى تحلیل متون گوناگون محل رجوع منتقدان ادبی بوده‌ است. این نوع تحلیل با توجه به گستره آن در دانش های مختلف و متون گوناگون به کار رفته که در این میان شعر و متون خلاقه به دلیل بهره گیری از نشانه های ویژه بیشتر محل تامل بوده است. با این توجه باید گفت که تحلیل نشانه‌شناختى شعر (شعر نو و کلاسیک) زمینه‌ساز خوانشى نو از آن می‌شود و درک بهتر متون ادبى را در پی دارد. در پ‍‍‍‍ژوهش حاضر سعی می شود یکی از غزل‌هاى مولانا جلال الدین محمد بلخى انتخاب‌‌ و نشانه‌هاى ادبى و عرفانی موجود در آن تحلیل و رابطه‌ی میان دال‌ها و مدلول‌ها (دلالت) نشان داده شود. برای این منظور ابتدا نشانه‌شناسی ادبی معرفى گردیده و سپس غزلى از کلیات شمس، براساس این رویکرد تجزیه و تحلیل شده ‌است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلى است و داده‌ها با استفاده‌ از تکنیک تحلیل محتوا تحلیل شده‌است. بررسی تحلیلی این غزل‌ها با توجه به دانش نشانه‌شناسی نشان می دهد که مولانا، واژه‌ها (نشانه‌ها) را در معنا‌ی قراردادی آنها به کار نمی‌گیرد؛ بلکه برخی را در معنای عرفانی و برخی را در معنای ادبى به کار می‌برد. در این غزل ده بیتی، بیست و یک نشانه‌ ادبى و یازده نشانه‌ عرفانی شناسایی و تحلیل شده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تحلیلی بر اثرات خشکسالی در ناپایداری سکونتگاه های روستاییِ شهرستان داراب
    فصلنامه علمی برنامه ریزی منطقه ای , العدد 1 , السنة 6 , بهار 1395
    هدف از انجام این پژوهش تحلیل اثرات خشکسالی بر ناپایداری سکونتگاه­های روستاییِ شهرستان داراب در طی دوره آماری1390-1376 می­باشد. جمع­آوری داده­های مورد نیاز به دو روش میدانی و کتابخانه­ای انجام شده است. در روش اسنادی داده­های هواشناسی مورد نیاز از أکثر
    هدف از انجام این پژوهش تحلیل اثرات خشکسالی بر ناپایداری سکونتگاه­های روستاییِ شهرستان داراب در طی دوره آماری1390-1376 می­باشد. جمع­آوری داده­های مورد نیاز به دو روش میدانی و کتابخانه­ای انجام شده است. در روش اسنادی داده­های هواشناسی مورد نیاز از اداره کل هواشناسی استان فارس و داده­های تولید محصولات از سازمان جهاد کشاورزی استان تهیه شده است. جهت تعیین وقوع یا عدم وقوع خشکسالی، اطلاعات جمع­آوری شده به روش اسنادی با استفاده از شاخص­های SIAP و PNPI مورد تحلیل قرار گرفته است. سپس در روش میدانی جهت تحلیل اثرات خشکسالی بر ناپایداری سکونتگاه­های روستایی از نگاه روستاییان به طراحی و تکمیل پرسشنامه از 140 روستای دارای سکنه اقدام گردید که اطلاعات جمع­آوری شده از طریق پرسشنامه جهت تأیید یا رد فرضیات تحقیق، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می­دهد که خشکسالی و کاهش بارندگی موجب کاهش عملکرد محصولات کشاورزی به خصوص محصول گندم معادل 38/0 کیلوگرم به ازای هر میلیمتر کاهش بارندگی در واحد هکتار شده است. این کاهش تولید منجر به کاهش درآمد ساکنان نواحی روستایی و مهاجرت آنها و سرانجام باعث ناپایداری سکونتگاه­های روستایی شده است. همچنین بررسی­ها نشان می­دهد که در طول دوره مورد مطالعه، تعداد 14 روستا متروک و خالی از سکنه شده و 32 روستا نیز در معرض متروک شدن قرار گرفته­اند. تفاصيل المقالة