محوطه شماره ۱۱ سد تالوار به منظور مطالعات باستانشناختی و با هدف نجات بخشی در سال ۱۳۸۹ مورد کاوش قرار گرفت. مطالعات مقدماتی نشاندهنده محوطه ای کوچنشینی با سفالهای مسسنگی بود.بر همین اساس، نیاز به مطالعه مواد فرهنگی (عمدتاً سفال) بدست آمده از محوطه احساس میشد. در ا أکثر
محوطه شماره ۱۱ سد تالوار به منظور مطالعات باستانشناختی و با هدف نجات بخشی در سال ۱۳۸۹ مورد کاوش قرار گرفت. مطالعات مقدماتی نشاندهنده محوطه ای کوچنشینی با سفالهای مسسنگی بود.بر همین اساس، نیاز به مطالعه مواد فرهنگی (عمدتاً سفال) بدست آمده از محوطه احساس میشد. در این نوشتار ابتدا سفالهای مربوط به دوره مسسنگی محوطه به صورت کلی توصیف و معرفی شدهاند؛ سپس یافتههای سفالی طبقهبندی و گونه شناسی شده و به منظور ارائه تاریخ نسبی با یافتههای سفالی محوطههای همافق در مناطق همجوار مقایسه شده اند. بر اساس گاهنگاری مقایسه ای انجام شده، محوطه تل ۱۱ در بازه زمانی نیمه اول هزاره چهارم قبل از میلاد (۴۰۰۰ تا ۳۷۰۰ پ.م) قرار داشته و همزمان با سنت سفالی دالما (مسسنگی میانی) است. تل ۱۱ علاوه بر داشتن فرهنگ بومی و تشابهات سفالی در خود حوضه رودخانه تالوار با تل ۱۲ و تپه کلنان، لااقل از منظر سنت سفالی با غرب مرکز فلات و منطقه زنجان دارای مشابهت هایی نیز هست. با توجه به گونههای سفالی و نیز نبود آثار معماری و کمبود نهشته های فرهنگی میتوان استقرار این محوطه را از نوع موقت و کوچنشینی دانست.
تفاصيل المقالة
در اوایل هزاره سوم پ.م منطقه زاگرس مرکزی با یک تغییر عمده فرهنگی که حاکی از حضور فرهنگی جدید در منطقه بود، مواجه شد. تحقیقات باستانشناسی منشأ این فرهنگ را منطقه ماوراء قفقاز میداند که نواحی وسیعی از شمال غرب و غرب ایران را در برگرفت. دشتهای واقع در دامنههای جنوب و جن أکثر
در اوایل هزاره سوم پ.م منطقه زاگرس مرکزی با یک تغییر عمده فرهنگی که حاکی از حضور فرهنگی جدید در منطقه بود، مواجه شد. تحقیقات باستانشناسی منشأ این فرهنگ را منطقه ماوراء قفقاز میداند که نواحی وسیعی از شمال غرب و غرب ایران را در برگرفت. دشتهای واقع در دامنههای جنوب و جنوب غربی رشته کوه الوند یکی از مهمترین مناطق زاگرس مرکزی محسوب میگردند که تمرکز این فرهنگ بیش از دیگر مناطق غرب در آن دیده میشود. در این پژوهش بر اساس بررسی باستانشناختی به ارایه تصویری از توزیع این استقرارها پرداخته شده است.
تفاصيل المقالة
در حدود پنچ هزار سال پیش از این، فرهنگی در غرب ایران گسترش یافت که از نظر زمانی، با شروع عصر مفرغ (۳۰۰۰- ۲۶۰۰ ق.م) در ایران همزمان است. این فرهنگ جدید با دو مشخصه اصلی آن یعنی ایجاد معماری مدور و ساخت سفالهای سیاه براق از دوره قبل از خود به سادگی قابل تمیز است. تا پیش أکثر
در حدود پنچ هزار سال پیش از این، فرهنگی در غرب ایران گسترش یافت که از نظر زمانی، با شروع عصر مفرغ (۳۰۰۰- ۲۶۰۰ ق.م) در ایران همزمان است. این فرهنگ جدید با دو مشخصه اصلی آن یعنی ایجاد معماری مدور و ساخت سفالهای سیاه براق از دوره قبل از خود به سادگی قابل تمیز است. تا پیش از این زمان سفالهای رایج در غرب ایران، سفالهای نخودی و قرمز منقوش بود، ولیکن با برآمدن این فرهنگ جدید ساخت سفالهای سیاه براق با نقوش کنده جای آنها را گرفت. نقوش کنده این سفالها تداعی کننده تکنیک خراطی روی چوب و اشیاء چوبی است. در سالهای اخیر مطالعات گستردهای در خصوص این فرهنگ در غرب ایران و کشورهای همسایه انجام شده است. این مقاله برآیند طبقهبندی و مطالعه سبکشناختی سفالهای مکشوفه از کاوش عمودی در تپه پیسا همدان است. در طبقهبندی نقوش سفالها میتوان اذعان کرد که این نقوش سمبل و نمادی خاص تلقی می گردیدند. بر این اساس، میتوان یک سابقه پنج هزار ساله را برای بهکارگیری این نقوش در فلات ایران با اتکای به مدارک مستقیم ارائه نمود. نقوشی که بعدها با ترکیبات بیشتر بنمایه و ریشه بسیاری از نقوش هندسی و انتزاعی در دورههای تاریخی و اسلامی بودند.
تفاصيل المقالة
بر پایه منابع تاریخی در زمان سلطنت سلطان ابوسعید، از ایلخانان مغول در ایران، شهری با شکوه در مسیر جاده عتبات عالیات در محل دشت چمچمال واقع در حد فاصل بیستون تا صحنه، ایجاد گردیده که از آن با عنوان سلطان آباد کوچک یا بغدغد کوچک نام برده شده است. در طی دو فصل بررسی های أکثر
بر پایه منابع تاریخی در زمان سلطنت سلطان ابوسعید، از ایلخانان مغول در ایران، شهری با شکوه در مسیر جاده عتبات عالیات در محل دشت چمچمال واقع در حد فاصل بیستون تا صحنه، ایجاد گردیده که از آن با عنوان سلطان آباد کوچک یا بغدغد کوچک نام برده شده است. در طی دو فصل بررسی های باستان شناسی در طی سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۲ در دشت چمچمال، کلیه آثار باستانی منطقه به روش پیمایشی شناسایی و بررسی شده اند. در میان محوطه های دشت چمچمال، تپهای به نام گرگوند واقع در پنج کیلومتری شرق بیستون و با وسعتی معادل ۲۰ هکتار، بیش از هر محوطه دیگری قابلیت انطباق با شهر سلطانآباد را دارد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications