فهرس المقالات علی حسن پور


  • المقاله

    1 - بررسی سرولوژیکی میزان آلودگی به ویروس کم خونی عفونی اسب ها در منطقه تبریز
    آسیب‌شناسی درمانگاهی دامپزشکی , العدد 2 , السنة 4 , تابستان 1389
    چکیده کم خونی عفونی اسب یک بیماری ویروسی با عامل لنتی ویروس در تک سمیان است که منجر به تب، کم خونی همولیتیک، زردی، افسردگی و کاهش وزن مزمن می‌شود. این مطالعه به منظور ارزیابی میزان آلودگی سرمی به این ویروس در اسب‌های منطقه تبریز انجام گرفت. از 287 رأس اسب (200 رأس نریا أکثر
    چکیده کم خونی عفونی اسب یک بیماری ویروسی با عامل لنتی ویروس در تک سمیان است که منجر به تب، کم خونی همولیتیک، زردی، افسردگی و کاهش وزن مزمن می‌شود. این مطالعه به منظور ارزیابی میزان آلودگی سرمی به این ویروس در اسب‌های منطقه تبریز انجام گرفت. از 287 رأس اسب (200 رأس نریان و 87 رأس مادیان) نمونه سرمی اخذ شد و پس از سانتریفوژ سرم جدا گردید. جهت جستجوی آنتی بادی‌های سرمی بر علیه این ویروس از روش ELISA و کیت IDEXX استفاده شد. میانگین میزان تراکم نوری (OD) در این نمونه‌ها 016/0± 372/0 بود که کمترین آن 273/0 و بالاترین آن 511/0 بود و بر اساس تفسیر نتایج هیچ موردی مثبتی وجود نداشت. میانگین OD در اسب‌های نر 014/0± 381/0 و در اسب‌های ماده 010/0 ± 387/0 بود که اختلاف آماری معنی‌داری در بین دو گروه وجود نداشت (356/0p=). اسب‌های تحت بررسی در 4 گروه سنی 3-1 (54 رأس)، 6-3 سال (125 رأس)، 9-6 سال (70 راس) و بالای 9 سال (38 رأس) تقسیم شدند که میانگین OD ثبت شده در این نمونه ها به ترتیب 011/0 ± 373/0، 012/0 ± 381/0، 009/0 ± 383/0 و 017/0 ± 388/0 بود. نتیجه نهایی اینکه بر اساس تست الایزا آلودگی سرمی به ویروس کم خونی عفونی اسب در اسب‌های تحت بررسی سطح منطقه تبریز وجود نداشت. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - مطالعه کشتارگاهی و باکتری شناختی آبسه‌های کبدی در گوسفندان کشتاری کشتارگاه شهرستان ارومیه
    آسیب‌شناسی درمانگاهی دامپزشکی , العدد 5 , السنة 4 , زمستان 1389
    آبسه های کبدی به دلیل ضبط کبد های آلوده، کاهش کارآیی حیوان و بازدهی لاشه، ضررهای اقتصادی فراوانی را به صنعت دامپروری وارد می سازد. هدف از تحقیق حاضر تعیین میزان وقوع آبسه های کبدی و علل باکتریایی آن در گوسفندان کشتار شده در کشتارگاه ارومیه می باشد. در بازرسی پس از کشتار أکثر
    آبسه های کبدی به دلیل ضبط کبد های آلوده، کاهش کارآیی حیوان و بازدهی لاشه، ضررهای اقتصادی فراوانی را به صنعت دامپروری وارد می سازد. هدف از تحقیق حاضر تعیین میزان وقوع آبسه های کبدی و علل باکتریایی آن در گوسفندان کشتار شده در کشتارگاه ارومیه می باشد. در بازرسی پس از کشتار 3260 لاشه گوسفند، در 48(47/1%) مورد آبسه کبدی مشاهده گردید. تعداد 26 (99/1%) کبد از جنس ماده و 22 (12/1%) کبد از جنس نر واجد آبسه بودند. ارتباط معنی داری بین بروز آبسه و جنس گوسفندان وجود ندارد. اکثریت آبسه ها در لب های راست (8/45%) و سطوح دیافراگمی(9/47%) کبد ها قرار داشتند. اختلاف موجود در تعداد آبسه ها، مابین سطوح مختلف از لحاظ آماری معنی دار بود(05/0p<). از تمامی آبسه ها کشت هوازی و بی هوازی انجام گرفت و 71 باکتری از 6 جنس به شرح زیر جدا گردید: فوزوباکتریوم نکروفوروم (14 مورد به طور خالص و 9 مورد مخلوط با دیگر باکتری ها)، کورینه باکتریوم پزودوتوبرکلوزیس (5 مورد به طور خالص و 14 مورد مخلوط با دیگر باکتری ها)، آرکانوباکتریوم پیوژنز (4 مورد به طور خالص و 10 مورد مخلوط با دیگر باکتری ها)، اشریشیا کلی (2 مورد به طور خالص و 5 مورد مخلوط با دیگر باکتری ها)، پزودوموناس ایروژنوزا و استافیلوکوک ها (هر دو فقط به صورت مخلوط از 4 مورد). نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که فوزوباکتریوم نکروفوروم با فراوانی 7/49%، مهم ترین عامل باکتریایی و کورینه باکتریوم پزودوتوبرکلوزیس با فراوانی 6/39%، دومین عامل باکتریایی مهم در ایجاد آبسه های کبدی در گوسفندان شهرستان ارومیه می باشند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - بررسی سطوح سرمی هورمون‌های تیروئیدی، انسولین و منیزیم در گاوهای شیری مبتلا به کتوز تحت بالینی
    آسیب‌شناسی درمانگاهی دامپزشکی , العدد 2 , السنة 5 , تابستان 1390
    کتوز یک بیماری شایع در گاو می باشد که در اثر کمبود انرژی رخ می دهد. بررسی برخی تغییرات هورمونی و متابولیتی در سرم می تواند در پیشگویی و تشخیص این بیماری که بیشتر مواقع تحت بالینی می باشد، مفید واقع شود. این تحقیق به منظور بررسی سطح سرمی هورمون های تیروئیدی و انسولین و م أکثر
    کتوز یک بیماری شایع در گاو می باشد که در اثر کمبود انرژی رخ می دهد. بررسی برخی تغییرات هورمونی و متابولیتی در سرم می تواند در پیشگویی و تشخیص این بیماری که بیشتر مواقع تحت بالینی می باشد، مفید واقع شود. این تحقیق به منظور بررسی سطح سرمی هورمون های تیروئیدی و انسولین و منیزیم در گاوهای مبتلا به کتوز تحت بالینی و مقایسه آن با گاوهای سالم انجام گرفت. از تعداد 200 رأس گاو شیری 2 ماه بعد از زایمان خونگیری انجام شده و مقادیر سرمی بتاهیدروکسی بوتیریک اسید وگلوکز اندازه گیری گردید. بر اساس نقطه برش mmol/l 4/1 برای بتاهیدروکسی بوتیریک اسید سرم، گاوها در دو گروه مبتلا به کتوز تحت بالینی و سالم (بالای این مقدار در گروه بیمار) قرار گرفتند. پس از اندازه گیری مقادیر موارد فوق در سرم مشخص گردید که میانگین مقادیر سرمی هورمون T3 و T4 در گاوهای بیمار به طور معنی داری بیشتر از گاوهای سالم است (05/0p<). میانگین مقادیر سرمی منیزیم و انسولین در گاوهای بیمار کمتر از گاوهای سالم می باشد (به ترتیب 01/0p< و 05/0p<). در گاوهای مبتلا به کتوز تحت بالینی بررسی ضریب همبستگی نشان داد که فقط همبستگی بین بتاهیدروکسی بوتیریک اسید و انسولین معنی دار بود(37/0-=r و 05/0p<). نهایی اینکه سطح سرمی هورمون های تیروئیدی در گاوهای مبتلا به کتوز تحت بالینی افزایش می یابد ولی از میزان سرمی انسولین و منیزیم کاسته می شود و این یافته ها می توانند در تشخیص و پیشگویی این بیماری حائز اهمیت باشند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - بررسی فاکتورهای خطر شیوع لپتوسپیروز در گله‌های گوسفندی
    آسیب‌شناسی درمانگاهی دامپزشکی , العدد 5 , السنة 5 , زمستان 1390
    لپتوسپیروز یک بیماری باکتریایی مشترک بین انسان و دام و با انتشار جهانی است که منبع اصلی آن جوندگان و حیوانات وحشی می باشند که لپتوسپیراها را در ادرار خود دفع می کنند. این بیماری در انسان و در تمام پستانداران اهلی و وحشی بروز می کند. این بیماری در گاو موجب تب، هموگلوبینو أکثر
    لپتوسپیروز یک بیماری باکتریایی مشترک بین انسان و دام و با انتشار جهانی است که منبع اصلی آن جوندگان و حیوانات وحشی می باشند که لپتوسپیراها را در ادرار خود دفع می کنند. این بیماری در انسان و در تمام پستانداران اهلی و وحشی بروز می کند. این بیماری در گاو موجب تب، هموگلوبینوری، زردی، سقط جنین، ورم پستان، کاهش تولید شیر، اختلالات تولیدمثلی و مرگ می گردد و مهمترین عوارض آن در گوسفند، سقط جنین و پیلونفریت است. هدف از این مطالعه، بررسی فاکتورهای خطر ایجادکننده بیماری لپتوسپیروز و ارتباط آن با میزان شیوع بالای این عفونت در گله های گوسفندی بود. بر همین اساس تعداد ۲۶۰ نمونه سرمی از بین 20 گله گوسفندی جمع آوری گردید. سپس با آزمایش آگلوتیناسیون میکروسکوپی (Microscopic agglutination test) و با استفاده از ۶ نوع آنتی ژن زنده لپتوسپیرا اینتروگانس شامل: پومونا- کنیکولا- ایکتروهموراژیه- گریپوتیفوزا- هارجو و بالوم مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج به دست آمده از آزمایش MAT حاکی از آلودگی 46/28 درصدی نمونه های سرمی بود. عمده آلودگی مربوط به نمونه ها به گوسفندانی اختصاص داشت که در محیط های باتلاقی زندگی می کردند، طوری که 28/۷۰ درصد نمونه های مثبت را شامل می شد. در بین نمونه های مثبت 25/56 درصد نمونه ها با سروتیپ کنیکولا واکنش مثبت نشان دادند. از سوی دیگر، ۵۶/۷۶ درصد از نمونه های مثبت به گوسفندانی تعلق داشت که جوندگان به خصوص موش در محیط زندگی آنها به تعداد بسیار زیاد مشاهده شده بود. در مورد گوسفندانی که بستر نگهداری آنها مرطوب و خیس بود، ۶۰درصد از نمونه های مثبت را به خود اختصاص دادند و در نهایت اینکه بیشترین فراوانی نمون های مثبت دامی در محدوده سنی ۳ تا ۶ سال قرار داشتند، به عبارتی دیگر با افزایش سن حیوانات، میزان شیوع این بیماری هم افزایش یافته است. پس با توجه به نتایج به دست آمده، افزایش سن حیوانات، زندگی در محیط های باتلاقی با بستر مرطوب، وجود سگ نگهبان آلوده در کنار گله و نیز وجود تعداد زیاد جوندگان در محیط را می توان به عنوان برخی فاکتورهای خطر رخداد شیوع سرولوژیک لپتوسپیروز مورد اهمیت و تأکید قرار داد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - بررسی تاثیر افزودن مکمل حاوی مس در جیره غذایی بر غلظت سرمی و میزان این عنصر در بافت سم و مو در اسب
    آسیب‌شناسی درمانگاهی دامپزشکی , العدد 4 , السنة 6 , پاییز 1391
    این مطالعه به منظور بررسی ارزیابی تاثیر افزودن مکمل حاوی مس در جیره غذایی اسب ها بر سطح سرمی این عنصر و مقادیر آن در سم و مو انجام گرفت. 40 راس اسب نر در دو گروه شاهد و تیمار (20 رأس) قرار گرفتند. در جیره غذایی اسب‌های گروه تیمار علاوه بر جیره معمول از مکمل‌ حاوی مس (سو أکثر
    این مطالعه به منظور بررسی ارزیابی تاثیر افزودن مکمل حاوی مس در جیره غذایی اسب ها بر سطح سرمی این عنصر و مقادیر آن در سم و مو انجام گرفت. 40 راس اسب نر در دو گروه شاهد و تیمار (20 رأس) قرار گرفتند. در جیره غذایی اسب‌های گروه تیمار علاوه بر جیره معمول از مکمل‌ حاوی مس (سولفات مس) به مدت دو ماه استفاده شد. در روز صفر از تمامی‌اسب‌ها از طریق ورید وداج نمونه خون اخذ و سرم جدا شد. همچنین نمونه مو و سم نیز تهیه شد. در روزهای 15، 30، 45 و 60 نیز این نمونه‌ها اخذ شد. سپس مقدار سرمی مس و همچنین مقادیر آن در سم و مو با روش جذب اتمی اندازه‌گیری شد. در گروه شاهد از روز صفر تا 60 میانگین سطح سرمی مس تغییر معنی داری نشان نداد ولی در گروه تیمار اختلاف آماری معنی داری در روزهای مختلف وجود داشت (000/0p=). میانگین غلظت مس در مو در گروه شاهد در بین روزهای مختلف اختلاف معنی داری نشان نداد ولی در گروه تیمار افزایش وجود داشت که این افزایش معنی دار نبود (056/0p=). اختلاف میانگین غلظت این عنصر در سم در هر دو گروه شاهد و تیمار غیرمعنی دار بود (به ترتیب 481/0p= و055/0p=). در بررسی همبستگی سطح سرمی مس با غلظت آن در مو و سم مشخص شد که در بیشتر زمان های نمونه برداری شده ارتباط و همبستگی معنی داری بین آنها وجود دارد. نتبجه نهایی اینکه افزودن مکمل حاوی مس در جیره غذایی اسب ها به مدت 2 ماه باعث افزایش سطح سرمی این عنصر می شود و همچنین باعث افزایش غیرمعنی دار غلظت آن در سم و موی اسب ها می شود و با عنایت به نقش حفاظتی مس در پوست و سم در اسب های ورزشی توصیه می گردد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    6 - بررسی ارتباط میزان ویتامین A، ویتامین E و برخی از عناصر کمیاب سرمی تلیسه‌های جایگزین دچار کاهش رشد
    آسیب‌شناسی درمانگاهی دامپزشکی , العدد 4 , السنة 6 , پاییز 1391
    تغذیه صحیح گوساله های جایگزین یکی از مهم ترین اصول پرورش گاوهای شیری است. در این بررسی بالینی از گروه های سه گانه تلیسه های 12 تا 13 ماهه، تلیسه های تلقیح شده تا 45 روز آبستنی و تلیسه های آبستن 4 تا 5 ماهه که از نظر تغذیه ای دچار مشکلاتی بودند و نشانه های کاهش رشد، ضعف أکثر
    تغذیه صحیح گوساله های جایگزین یکی از مهم ترین اصول پرورش گاوهای شیری است. در این بررسی بالینی از گروه های سه گانه تلیسه های 12 تا 13 ماهه، تلیسه های تلقیح شده تا 45 روز آبستنی و تلیسه های آبستن 4 تا 5 ماهه که از نظر تغذیه ای دچار مشکلاتی بودند و نشانه های کاهش رشد، ضعف عمومی، مشکلات پوشش خارجی و تولید مثلی متعددی را نشان می دادند، خونگیری و به روش بررسی نمونه های ادغامی (samplesPooled) از نظر ویتامین های A، E و عناصر کمیاب سلنیوم، مس، روی و منگنز مورد ارزیابی قرار گرفتند. ویتامین E و منگنز به صورت آشکار و سلنیوم در حد مختصری کمبود را نشان می داد که با نشانه های بالینی تطابق داشت. به نظر می رسد عدم توجه به تغذیه صحیح رده های غیر شیروار گله و مصرف غذای کپک زده باعث کمبود اولیه و ثانویه این عناصر و نهایتاً بروز نشانه های کاهش رشد و عدم کفایت تولیدمثلی این رده از دام های گله شده است. تفاصيل المقالة