-
المقاله
1 - اثر آستانهای در روابط بین تمایلات سرمایهگذاران و بازدهی سهام: الگوی رگرسیون انتقال ملایم پانلی (PSTR)دانش سرمایهگذاری , العدد 4 , السنة 12 , پاییز 1402دیدگاه مالی رفتاری نشان میدهد که برخی از تغییرات در قیمت اوراق بهادار، هیچ دلیل بنیادی نداشته و به رفتارهای غیرمنطقی سرمایه گذاران که توسط تمایلات سرمایه گذار اندازه گیری می شود بستگی دارد. تمایلات سرمایهگذار نقش مهمی در نوسانات قیمتها و بازده اوراق بهادار ایفا میکن أکثردیدگاه مالی رفتاری نشان میدهد که برخی از تغییرات در قیمت اوراق بهادار، هیچ دلیل بنیادی نداشته و به رفتارهای غیرمنطقی سرمایه گذاران که توسط تمایلات سرمایه گذار اندازه گیری می شود بستگی دارد. تمایلات سرمایهگذار نقش مهمی در نوسانات قیمتها و بازده اوراق بهادار ایفا میکند. در پژوهش حاضر با استفاده از الگوی PSTR، تأثیر آستانه ای تمایلات سرمایه گذاران بر بازدهی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران طی دوره زمانی 1397-1383 را مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمون خطی، قویاً وجود رابطه غیرخطی و آستانه ای میان متغیرهای مورد مطالعه را تأیید نمود. همچنین وجود یک تابع انتقال با یک پارامتر آستانه ای که بیانگر یک الگوی دو رژیمی است، برای تصریح رابطه آستانهای میان متغیرهای مورد بررسی کفایت کرد. حد آستانه ای برای شرکت های منتخب برابر 34/71 و پارامتر شیب نیز برابر 32/0 برآورد شد و نتایج نشان داد که تمایلات سرمایهگذار در رژیم اول تأثیر مثبت بر بازدهی سهام دارد و معاملهگران دارای اعتماد به نفس و رفتار خوشبینانه هستند و با توجه به منفی بودن مجموع ضرایب تمایلات سرمایه گذاران در رژیم دوم می توان گفت که در این رژیم تمایلات سرمایه گذاران تأثیر منفی بر بازدهی سهام دارد. در رژیم دوم، معامله گرانش دارای اعتماد به نفس و رفتار خوشبینانه افراطی هستند که این روی بازده سهام اثر منفی و معکوس دارد. تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - تاثیر بیش اعتمادی مدیران بر احتمال وجود بحرانهای مالیتحلیل بازار سرمایه , العدد 4 , السنة 1 , پاییز 1400هدف این پژوهش بررسی رابطهی بین بیش اعتمادی مدیران و احتمال وجود بحرانهای مالی است. بیش اطمینانی مدیران یکی از بحث های مهم مالی رفتاری است که اصل و اساس آن موضوعات روان شناختی می باشد. بیش اطمینانی می تواند اعتقاد بی اساس درباره توانایی های شناختی، قضاوت و استدلال شهود أکثرهدف این پژوهش بررسی رابطهی بین بیش اعتمادی مدیران و احتمال وجود بحرانهای مالی است. بیش اطمینانی مدیران یکی از بحث های مهم مالی رفتاری است که اصل و اساس آن موضوعات روان شناختی می باشد. بیش اطمینانی می تواند اعتقاد بی اساس درباره توانایی های شناختی، قضاوت و استدلال شهودی فرد تعریف شود. بیش اطمینانی یکی از مهمترین شخصیتی مدیران است که بر ریسک پذیری تاثیر می گذارد. نمونهی پژوهش متشکل از ۱۸۵ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و طی بازهی زمانی ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸ به شیوهی حذفی سیستماتیک مورد مطالعه قرار گرفته است. برای بررسی فرضیهی پژوهش، از روش رگرسیون لجستیک استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که در بازهی زمانی مورد بررسی، بین بیش اعتمادی مدیران و احتمال وجود بحرانهای مالی رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، بیش اعتمادی مدیران باعث افزایش احتمال وجود بحران-های مالی در شرکتها میشود. تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - پوشش ریسک قیمت سهام با طلا در زمان شیوع بیماری کرونا (مطالعه موردی شرکت های صادرات محور)تحلیل بازار سرمایه , العدد 12 , السنة 4 , تابستان 1403سرایت ریسک میان داراییهای مالی، حاکی از فرایند انتقال اطلاعات میان بازارها است. در این پژوهش بهمنظور مدیریت ریسک سرمایهگذاران در بازار سرمایه، پوشش ریسک قیمت سهام با طلا در زمان شیوع بیماری کرونا مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور از مدلهای DCC و ADCC استفاده گرد أکثرسرایت ریسک میان داراییهای مالی، حاکی از فرایند انتقال اطلاعات میان بازارها است. در این پژوهش بهمنظور مدیریت ریسک سرمایهگذاران در بازار سرمایه، پوشش ریسک قیمت سهام با طلا در زمان شیوع بیماری کرونا مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور از مدلهای DCC و ADCC استفاده گردید. داده های مورد استفاده، قیمت سکه بهار آزادی و قیمت سهام شرکت بهصورت ماهانه طی بازه زمانی 1397 تا 1401 است. نتایج بیانگر وجود همبستگی نامتقارن طی دوره زمانی پژوهش بین قیمت سکه بهار آزادی و قیمت سهام شرکت های منتخب گروه شیمیایی و فلزات اساسی میباشد و نسبتهای پوشش ریسک بهینه بهطور معناداری در تمام شرکتها در طول دوره کرونا افزایش یافته است که این نتیجه دلالت بر هزینههای پوشش ریسک بالاتر در دوره کرونا دارد. همچنین یافته های پژوهش نشان میدهد که قبل از کرونا و در دوران بحران کرونا بالاترین کارایی پوشش ریسک مربوط به شرکت فخاس میباشد که این موضوع نشان میدهد که فخاس بالاترین کارایی را در استفاده از طلا برای پوشش ریسک در بین شرکتهای مختلف دارد. کمترین مقدار قبل از کرونا و در دوران بحران کرونا مربوط به مربوط به نماد شیران است. این مورد نشان میدهد که نماد شیران کمترین کارایی را در استفاده از طلا برای پوشش ریسک در بین شرکتهای مختلف را دارند. نتایج این تحقیق فرصتی را برای سرمایهگذاران فراهم میکند تا از استراتژیهای پوشش ریسک و تخصیص داراییها بهطور مطلوب استفاده کنند. تفاصيل المقالة -
المقاله
4 - بررسی تأثیر اهرم مالی و عدم تقارن اطلاعاتی بر رفتار سرمایهگذاری شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهراناقتصاد مالی , العدد 3 , السنة 18 , پاییز 1403سرمایهگذاری یکی از مهمترین عواملی است که نقش بسزایی در عملکرد شرکت ایفا میکند. شرکتها تلاش میکنند که بهترین تصمیمات سرمایهگذاری را اتخاذ نمایند ولیکن انحراف از کارایی سرمایهگذاری بهسوی بیش یا کم سرمایهگذاری منجر به کاهش بازده سرمایهگذاری و در نهایت کاهش عملکرد أکثرسرمایهگذاری یکی از مهمترین عواملی است که نقش بسزایی در عملکرد شرکت ایفا میکند. شرکتها تلاش میکنند که بهترین تصمیمات سرمایهگذاری را اتخاذ نمایند ولیکن انحراف از کارایی سرمایهگذاری بهسوی بیش یا کم سرمایهگذاری منجر به کاهش بازده سرمایهگذاری و در نهایت کاهش عملکرد شرکت میگردد. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی تأثیر اهرم مالی و عدم تقارن اطلاعاتی بر رفتار سرمایهگذاری شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1393-1400 میباشد. جهت نیل به اهداف پژوهش با بررسی 396 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش غربالگری، 105 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. با بهره گیری از رگرسیون پانل و با استفاده از نرم افزار Eviews این شرکت ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتههای این پژوهش نشان می دهد که بین عدم تقارن اطلاعاتی و سطح سرمایه گذاری های شرکت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد در حالی که بین اهرم مالی و سطح سرمایه گذاری های شرکت رابطه منفی و معناداری برقرار است. تفاصيل المقالة -
المقاله
5 - بررسی اثر ساختار سرمایه بر سودآوری شرکتهای کشورهای جنوب شرق آسیا (بر اساس رویکرد رگرسیون پنل آستانهای)اقتصاد مالی , العدد 1 , السنة 13 , بهار 1398هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر ساختار سرمایه بر سودآوری شرکتهای کشورهای آسیای جنوب شرقی بر اساس رویکرد رگرسیون پنل آستانهایمی باشد. در این پژوهش نمونه مورد بررسی از کشورهای جنوب شرقی آسیا (مالزی، سنگاپور، تایلند و استرالیا) شامل 1474شرکت دربازه زمانی 2008-2017 است. أکثرهدف از انجام این پژوهش بررسی اثر ساختار سرمایه بر سودآوری شرکتهای کشورهای آسیای جنوب شرقی بر اساس رویکرد رگرسیون پنل آستانهایمی باشد. در این پژوهش نمونه مورد بررسی از کشورهای جنوب شرقی آسیا (مالزی، سنگاپور، تایلند و استرالیا) شامل 1474شرکت دربازه زمانی 2008-2017 است. مدل برآوردی پژوهش رگرسیون آستانهای هانسن و اثرات نسبت بدهی در آستانههای مختلف در قالب دو مدل برای تعیین ساختار مطلوب و بهینه سرمایه برآورد شده است.. در مدل اول رابطه بین متغیرهای مستقل (داراییهای ثابت،سودآوری،نسبت جاری،اندازه شرکت، غیر پوشش بدهی مالیاتی،رشد شرکت وتورم) با ساختار سرمایه مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفته که داراییهای ثابت و اندازه شرکت با ساختار سرمایه رابطه مثبت و معنیدار داشته و سودآوری،نسبت جاری، غیر پوشش بدهی مالیاتی،رشد شرکت و تورم با ساختار سرمایه رابطه منفی و معکوس دارد. در مدل دوم از مدل رگرسیون آستانهای برای بررسی اینکه آیا اهرم مالی بر ارزش شرکتهای کشورهای جنوب شرقی آسیا تأثیر دارد، ملاحظه گردید که آمارهی F برای وجود اثرات یک آستانه (SingleThreshold) با آمارهی 1F برابر 161.38 و p-value = 0.000 در سطح اطمینان 95 درصد پذیرفته میشود، همچنین آزمون اثرات دو آستانه (Double Threshold) با آمارهی 2F برابر 36.32 و p-value = 0.000 بهدستآمده با استفاده از Bootstrap Replication در سطح اطمینان 95 درصد معنادار بوده بنابراین در مورد شرکتهای کشورهای جنوب شرق آسیا وجود دو آستانه قویاً تأیید میگردد. درنتیجه شرکتهایی که نسبت بدهی آنها در رژیم یک (DR1≤ 13%) قرار میگیرد بهطور معناداری بر سودآوری تأثیرگذار بوده و اثری برابر 0.082 دارند و همچنین شرکتهایی که نسبت بدهی آنها در رژیم دو (DR2≤33%>13%) قرار میگیرند تأثیر معناداری بر سود داشته و نسبت به رژیم یک تأثیر بیشتری بر سودآوری شرکتی دارند و اثری برابر 0.13 دارند و سرانجام شرکتهایی که نسبت بدهی آنها در محدوده رژیم سه (33%DR3≥) قرار دارند تأثیر معنادار و منفی بر سودآوری شرکت دارند که برابر 0.11- است. The purpose of this research is to investigate the effect of capital structure on the profitability of companies in Southeast Asia based on threshold panel regression approach. In this study, 1474 companies from three countries of Southeast Asia (including Malaysia, Singapore, and Thailand) were investigated during the period of 2008-2017. In this research Hansen's threshold regression model was employed and the effects of debt ratio on different thresholds were studied, and two models were used to determine the optimal capital structure. In the first model, the relationship between independent variables (fixed assets, profitability, current ratio, size, non-debt tax shield, company growth and inflation) and the structure of the firm was investigated and analyzed. The results showed that there was a positive and meaningful relationship between fixed assets and size of the company and the capital structure, while profitability, current ratio, non-tax liability, company growth, and inflation showed negative relationship with the capital structure. In the second model, a threshold regression model was used to examine whether the financial leverage had an impact on the value of the companies in the countries of Southeast Asia. It was found that the F statistic for the effects of a single threshold with a F1 statistic was 161.38 and p-value = 0.000 is accepted at 95% confidence level. Furthermore, double threshold effects with a F2 statistic of 36.32 and p-value = 0.000 obtained using bootstrap replication at 95% confidence level was significant, thus in the case of companies from Southeast Asia the existence two thresholds was strongly confirmed. As a result, companies with a debt ratio in the one regime (DR1≤13%) have a significant effect on profitability and have a working value of 0.082, and companies with debt ratio in the two regime (DR2≤33%> 13%) have a significant effect on profits and have a greater impact on the company's profitability than the one regime, with an effect of 0.13. Finally, companies whose debt ratios are within the 3rd regime (33% DR3≥) there is a significant and negative effect on the profitability of the company, which is approximately - 0.11. Keyword: capital structure; composition of financial resources; threshold; JEL Classification: G11,H11,E22,C35 تفاصيل المقالة -
المقاله
6 - بررسی تطبیقی اثر ساختار سرمایه بر سودآوری شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران با کشورهای آسیای جنوب شرقی براساس رویکرد رگرسیون پنل آستانهایپژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی , العدد 2 , السنة 11 , تابستان 1398این مطالعه و پژوهش درگام اول مدلی را ارائه داده است که به تعیین ساختار بهینه سرمایه و مشخص کردن تعیین ساختارمطلوب سرمایه براساس نسبت بدهی و عملکرد موسسات می باشند که برای رسیدن به این مهم رابطه بین متغیرهای مستقل با ساختار سرمایه از طریق مدل GMM پویا ارزیابی می کند.درگا أکثراین مطالعه و پژوهش درگام اول مدلی را ارائه داده است که به تعیین ساختار بهینه سرمایه و مشخص کردن تعیین ساختارمطلوب سرمایه براساس نسبت بدهی و عملکرد موسسات می باشند که برای رسیدن به این مهم رابطه بین متغیرهای مستقل با ساختار سرمایه از طریق مدل GMM پویا ارزیابی می کند.درگام بعدی اثرات ساختار سرمایه بربازده داراییها وسودآوری در آستانه های مختلف مورد بررسی قرار داده است که هم درایران وهم در کشورهای جنوب شرق آسیا دوآستانه را تایید می کند.برای انجام موارد فوق از مدل رگرسیون آستانهای هانسن استفادهشده و اثرات نسبت بدهی در آستانههای مختلف مالی موردبررسی قرارگرفته است. در این مطالعه از دادهها و اطلاعات مالی 231شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران و 1474 شرکت در کشورهای جنوب شرقی آسیا استفادهشده است. نتایج بدست آمده دوآستانه ودر سه رژیم در ایران وکشورهای جنوب شرق آسیا را نشان می دهد. درایران بیشترین اثر نسبت بدهی بر سودآوری در رژیم یک قرار داردودر رژیم دو اثر کاهشی ودر رژیم سه اثر منفی بسار زیاد دارد. در کشورهای جنوب شرق آسیا بیشترین اثر نسبت بدهی بر سودآوری در رژیم دو قرار داردودر رژیم یک اثر کاهشی ودر رژیم سه اثر منفی دارد.در نتیجه در ایران شرکتها بایستی نسبت بدهی خود را به سطح رژیم یک برسانند تا اززیان وحتی ورشکستگی جلوگیری کنند در صورتیکه در کشورهای جنوب شرق آسیا می توانند تا سطح رژیم دو نسبت بدهی خودرا برسانند. This study, in the first step, presents a model that determines the optimal capital structure and specifies the definition of the capital structure based on the debt and performance ratios of the institutions. To achieve this, the relationship between independent variables and capital structure is assessed through a dynamic GMM model. In the next step, we examine the effects of the capital structure on the profitability of investment in different thresholds, which confirms the two thresholds both in Iran and in the countries of South-East Asia. In this study, data and financial information of 231 companies accepted in Tehran Stock Exchange and 1474 companies in Southeast Asian countries were used. The results show two thresholds of the three regimes in Iran and the countries of Southeast Asia. In Iran, the greatest effect of the debt ratio on profitability is observed in the first regime, while in the second regime decreasing effects and in the third regime a tremendous negative effect is seen. However, in South-East Asia, the greatest effect of the debt ratio on profitability is in the second regime, while the first regime it has a downward effect, and in the third regime it has negative effects. As a result, in Iran, companies should leverage their debt ratios to the level of the first regime to prevent losses and even bankruptcy, whereas in South-East Asia, the debt ratio can reach to the level of the second regime. Keywords: Debt Ratio; Capital Structure; Return on Asset; Threshold; Balanced Panel Data تفاصيل المقالة -
المقاله
7 - توسعه مدل تحلیل پوششی داده های شبکه جهت ارزیابی کارایی فنی صنعت داروسازیمدلسازی اقتصادی , العدد 4 , السنة 17 , زمستان 1402هدف این مقاله، ارزیابی کارایی فنی شرکت های بورسی صنعت داروسازی، در سال 1400 است. بدین منظور، مدل ترکیبی تحلیل پوششی دادههای شبکه دو مرحله ای با وجود شاخص-های نیمه مثبت و منفی و با درنظر گرفتن همزمان فرآیند تولید(تحلیل بنیادی) در مرحله اول و فرآیند تولید مالی(تحلیل تکنی أکثرهدف این مقاله، ارزیابی کارایی فنی شرکت های بورسی صنعت داروسازی، در سال 1400 است. بدین منظور، مدل ترکیبی تحلیل پوششی دادههای شبکه دو مرحله ای با وجود شاخص-های نیمه مثبت و منفی و با درنظر گرفتن همزمان فرآیند تولید(تحلیل بنیادی) در مرحله اول و فرآیند تولید مالی(تحلیل تکنیکال) در مرحله دوم بررسی شد. همچنین، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی برای تعیین اوزان مراحل اول و دوم مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد: فرآیند تولید(تحلیل بنیادی) در تعریف کارایی کلی یک شرکت در بازار سهام مهم تر است؛ در مرحله اول، 33 درصد و در مرحله دوم، 25 درصد شرکت های صنعت داروسازی کارایی کامل یک را کسب نمودند؛ با توجه به کارایی یک 13 درصد شرکت های صنعت مورد مطالعه در هر دو مرحله اول و دوم، مقدار کارایی کل شرکت های مذکور نیز کامل و برابر یک شد؛ این شرکت ها عبارتند از داروسازی تولید دارو، داروسازی اکسیر و دارویی و بهداشتی لقمان؛ کمترین میزان کارایی کل نیز متعلق به گروه دارویی سبحان است؛ بطورکلی، 88 درصد از شرکت های صنعت مورد مطالعه، کارایی بالاتر از 0.5 دارند. تفاصيل المقالة