فهرس المقالات سعید نجارپور استادی


  • المقاله

    1 - بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و باورهای غیرمنطقی با رضایت شغلی در بین کارکنان شرکت سهامی خاص مخابرات استان آذر بایجان شرقی
    مدیریت بهره‌وری , العدد 13 , السنة 4 , تابستان 1389
    هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و باورهای غیر منطقی با رضایت شغلی است. بدین منظور 100 آزمودنی از میان کارکنان شرکت سهامی خاص مخابرات استان آذر بایجان شرقی با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و با استفاده از آزمون شخصیت NEO-FFI، باورهای غیر منطقی أکثر
    هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و باورهای غیر منطقی با رضایت شغلی است. بدین منظور 100 آزمودنی از میان کارکنان شرکت سهامی خاص مخابرات استان آذر بایجان شرقی با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و با استفاده از آزمون شخصیت NEO-FFI، باورهای غیر منطقی جونز (IBT) و آزمونزمینهیابی رضایت شغلی اسپکتور مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش پژوهش، از نوع همبستگی است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چند متغیری، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t استفاده شد. آزمون فرضیه ها نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی و رضایت شغلی رابطه معنی داری وجود ندارد و هیچ یک از ویژگی های شخصیتی نمی توانند رضایت شغلی افراد را پیش بینی کنند. همچنین نتایج نشان داد که بین باورهای غیرمنطقی و رضایت شغلی رابطه معنی داری وجود ندارد. یافته ها بیانگر این بود که بین ویژگی های شخصیتی و باورهای غیرمنطقی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و ویژگی شخصیتی روان رنجوری می تواند باورهای غیرمنطقی افراد را پیش بینی کند. یافته های دیگر حاکی از این امر بود که تفاوت معنی داری بین زنان و مردان از نظر باورهای غیرمنطقی وجود دارد و آزمودنی های زن در مقایسه با آزمودنی های مرد از باورهای غیرمنطقی بیشتری برخوردار بودند، اما بین دو گروه زن و مرد از نظر رضایت شغلی تفاوت معنی داری به دست نیامد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - بررسی رابطه ادراک نابرابری اجتماعی، کم کاری اجتماعی و استرس شغلی با رضایت شغلی در بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی (مطالعه موردی)
    مدیریت بهره‌وری , العدد 6 , السنة 2 , پاییز 1387
    هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ادراک نابرابری اجتماعی ، کم کاری اجتماعی و استرس شغلی با رضایت شغلی در بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر می باشد. بدین منظور 175 آزمودنی (111 کارمند رسمی ، 72 کارمند قراردادی و 126 کارمند پیمانی) از میان کارکنان با روش قشربندی ت أکثر
    هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ادراک نابرابری اجتماعی ، کم کاری اجتماعی و استرس شغلی با رضایت شغلی در بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر می باشد. بدین منظور 175 آزمودنی (111 کارمند رسمی ، 72 کارمند قراردادی و 126 کارمند پیمانی) از میان کارکنان با روش قشربندی تصادفی انتخاب و آزمونهای رضایت شغلی اسپکتور، استرس شغلی دیویس و همکاران و آزمونهای ادراک نابرابری اجتماعی و کم کاری اجتماعی محقق ساخته توسط کارکنان پاسخ داده شده است. تمام ابزارها از پایائی مطلوب برخوردار می باشند. آزمون فرضیه‌ها نشان داد که بین هر یک از متغیرهای ادراک نابرابری اجتماعی، کم کاری اجتماعی و استرس شغلی با رضایت شغلی رابطه وجود دارد. همچنین مشخص شد که 1/33 درصد واریانس رضایت شغلی ناشی از متغیرهای بررسی شده است. همینطور معلوم شد که نوع استخدام و سطح تحصیلات و تعامل آنها تأثیر معنی‌داری بر رضایت شغلی دارند. هر کدام از متغیرهای استرس شغلی ، نابرابری اجتماعی، کم کاری اجتماعی، نوع استخدام و سطح تحصیلات تأثیر جداگانه‌ای داشتند. استرس شغلی کارکنان قراردادی و رسمی بیشتر از کارکنان پیمانی است. استرس شغلی کارکنان لیسانس بیشتر از سایر کارکنان است و مشخص شد که میزان کم کاری کارکنان لیسانس بیشتر از سایر کارکنان است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - اثربخشی شناخت درمانی گروهی و رفتار درمانی دیالکتیکی گروهی بر سلامت عمومی دانشجویان
    اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینی , العدد 5 , السنة 10 , زمستان 1394
    از آنجا که احساس سلامت در افراد، بهبود عملکرد روانی، اجتماعی، شغلی و خانوادگی را فراهم می آورد؛ هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی اثر بخشی شناخت درمانی گروهی و رفتار درمانی دیالکتیکی گروهی بر سلامت عمومی دانشجویان بود. بدین منظور، طی یک مطالعه ی نیمه آزمایشی، 250 دانشجو به صورت أکثر
    از آنجا که احساس سلامت در افراد، بهبود عملکرد روانی، اجتماعی، شغلی و خانوادگی را فراهم می آورد؛ هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی اثر بخشی شناخت درمانی گروهی و رفتار درمانی دیالکتیکی گروهی بر سلامت عمومی دانشجویان بود. بدین منظور، طی یک مطالعه ی نیمه آزمایشی، 250 دانشجو به صورت در دسترس از نظر سلامت عمومی بررسی و از بین آنها 45 نفر که بالاترین نمره را اخذ کرده بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل کاربندی شدند. گروه اول به مدت هشت جلسه ی دو ساعته تحت رفتار درمانی دیالکتیکی و گروه دوم به همان نحو تحت شناخت درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. آزمودنی ها در آخرین جلسه ی آموزش مجدد از نظر سلامت عمومی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، بین میانگین نمرات سه گروه در پس آزمون، تفاوت معناداری وجود دارد. بررسی میانگین های تعدیل شده نیز نشان از اثر بخشی آموزش مهارت های شناخت درمانی در مقایسه با آموزش مهارت های رفتار درمانی دیالکتیکی داشت. بنابراین می توان گفت که روش شناخت درمانی بر افزایش سلامت عمومی دانشجویان تاثیر داشته است اما، روش رفتار درمانی دیالکتیکی، بهبودی معناداری در سلامت آزمودنیها ایجاد نکرده است. تفاصيل المقالة