پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد4,السنة
10
,
پاییز
1392
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه فرسودگی تحصیلی و یادگیری خود تنظیمی با عملکرد تحصیلی دانشآموزان دوره متوسطه اردبیل در سال تحصیلی 90 ـ 89 است. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی و نمونه پژوهش شامل 379 نفر دانشآموز دختر و پسر بوده که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای از میان أکثر
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه فرسودگی تحصیلی و یادگیری خود تنظیمی با عملکرد تحصیلی دانشآموزان دوره متوسطه اردبیل در سال تحصیلی 90 ـ 89 است. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی و نمونه پژوهش شامل 379 نفر دانشآموز دختر و پسر بوده که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای از میان 162 دبیرستان انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها برای سنجش فرسودگی تحصیلی پرسشنامه برسو سال (1997) و برای یادگیری خودتنظیمی پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری سال (1990) و برای عملکرد تحصیلی معدل کل نیمسال اول بوده است. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین ابعاد فرسودگی تحصیلی و عملکرد تحصیلی رابطه منفی و بین یادگیری خودنظم داده و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر مشاهده شد که نسبت به یادگیری خودنظم داده، فرسودگی تحصیلی بیشترین واریانس عملکرد تحصیلی را پیش بینی میکند. همچنین تحلیل 2 t هتلینگ نشان داد که تفاوت معناداری با مقدارآماره (019/0=P؛27/0=2 t هتلینگ) بین ترکیب سه متغیر وابسته در دو گروه دانشآموزان دختر و پسر وجود دارد. تحلیلهای آزمون تی نمونههای مستقل نمایان ساخت که دانشآموزان دختر و پسر تنها در متغیر عملکرد تحصیلی تفاوت معناداری با هم دارند؛ به طوری که میانگین عمکرد تحصیلی دانشآموزان دختر32/17 و میانگین عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر 99/16 است.
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد2,السنة
13
,
تابستان
1395
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی الگوهای یادگیری مشارکتی بر میزان خود کارآمدی فراگیران در درس دین و زندگی دانشآموزان سال دوم هنرستان است. روش پژوهش نیمه تجربی و جامعه ی آماری هنرجویان هنرستانهای ناحیه2 اردبیل بوده که به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای یک هنر أکثر
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی الگوهای یادگیری مشارکتی بر میزان خود کارآمدی فراگیران در درس دین و زندگی دانشآموزان سال دوم هنرستان است. روش پژوهش نیمه تجربی و جامعه ی آماری هنرجویان هنرستانهای ناحیه2 اردبیل بوده که به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای یک هنرستان گزینش و از کلاسهای آن (2 کلاس آزمایش و یک کلاس کنترل) انتخاب شدند. حجم نمونه آماری 76 نفر، که 27 نفر در پژوهش گروهی، 26 نفر در روش جیگ ساو و 23 نفر در روش سخنرانی جایگزین شدند. ابزار جمعآوری دادهها، آزمون خود کارآمدی عمومیsherer, 1987 بوده که روایی آن با تحلیل عاملی تأییدی احراز وپایایی آن ازطریق آلفای کرونباخ، 74/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از spss انجام گرفت. نتایج آزمون MONOVA نشان میدهد که روش پژوهش گروهی و جیگ ساو، نسبت به روش آموزش سنتی در افزایش خودکارآمدی دانشآموزان اثربخش است. همچنین آزمون تعقیبی LSD نشان داد این روش در مقایسه با روش سخنرانی تأثیر معناداری برخودکارآمدی و مقیاسهای مرتبط با آن دارد.
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد1,السنة
17
,
بهار
1399
هدف از پژوهش حاضر،تبیین تجربه متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش زبان انگلیسی برای آموزش زبان انگلیسی در دوره اول متوسطه است. مطالعه کیفی حاضر با رویکرد پدیدارشناسی در پاییز 1397 بر روی 21 متخصص تعلیم و تربیت و آموزش زبان انگلیسی به روش نمونهگیری هدفمند و تا اشباع دادهها ا أکثر
هدف از پژوهش حاضر،تبیین تجربه متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش زبان انگلیسی برای آموزش زبان انگلیسی در دوره اول متوسطه است. مطالعه کیفی حاضر با رویکرد پدیدارشناسی در پاییز 1397 بر روی 21 متخصص تعلیم و تربیت و آموزش زبان انگلیسی به روش نمونهگیری هدفمند و تا اشباع دادهها انجام شد. این مطالعه با رعایت محرمانه بودن اطلاعات و امکان ترک مطالعه در هر زمان که مایل بودند، ادامه یافت. روش جمعآوری دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. نحوة تجزیهوتحلیل یافتههای این پژوهش بر اساس سه کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. دادههای مصاحبه چندین بار به صورت فعال و تعاملی خوانده شد و سپس به صورت باز کدگذاری شد. پس از کدگذاری باز، دادههای حاصل از آن بر اساس محورهای مشترکی که میان آنها بروز یافته است در کنار هم قرار گرفت و فراوانی آنها شد. سپس کدهای محوری بر اساس همانندی و ناهمانندیهایی که با یکدیگر داشتند در تمهایی گنجانده شد. فراوانی و درصد هر یک از کدهای محوری محاسبه شد. با تحلیل و ادغام مؤلفههای اصلی، 2 مؤلفه اصلی شناسایی و با تحلیل مؤلفههای اصلی، 28 مؤلفة فرعی استخراج گردید. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که از میان مؤلفههای فرعی بهدستآمده از تحلیل پاسخهای متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش زبان انگلیسی، مهمترین روش برای آموزش زبان انگلیسی، ارتقا انگیزة زبانآموزان از طرق مختلف برای یادگیری زبان انگلیسی توسط معلم در کلاس درس در دورة اول متوسطه است.
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد77,السنة
20
,
تابستان
1402
با توجه به چالش های کنونی محیط زیست، هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی یک الگوی آموزش مصرف بهینه انرژی در دوره ابتدایی است. برای این منظور علاوه بر تحلیل محتوای کمی (مقوله ای) دروس دوره ابتدایی از منظر مصرف بهینه انرژی و ارزیابی سواد انرژی دانش آموزان در شهرستان کرمانشا أکثر
با توجه به چالش های کنونی محیط زیست، هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی یک الگوی آموزش مصرف بهینه انرژی در دوره ابتدایی است. برای این منظور علاوه بر تحلیل محتوای کمی (مقوله ای) دروس دوره ابتدایی از منظر مصرف بهینه انرژی و ارزیابی سواد انرژی دانش آموزان در شهرستان کرمانشاه، بر اساس مبانی، مولفه ها و مفروضه های یک الگوی مطلوب آموزش و تلفیق نظرات کارشناسان و خبرگان برنامه ریزی درسی در آن، الگویی برای آموزش مصرف انرژی در کتابهای درسی مقطع ابتدایی طراحی و مورد اعتباریابی قرار گرفته است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی تحقیق آمیخته از نوع اکتشافی است. حوزه پژوهش برای تحلیل محتوای کتاب های درسی شامل همه کتب مقطع ابتدایی، برای سنجش میزان سواد انرژی شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان کرمانشاه و برای اعتباریابی الگوی طراحی شده شامل معلمان دوره ابتدایی، متخصصین تعلیم و تربیت، و مولفین کتابهای درسی می باشد که از روش نمونه گیری هدفمند و ملاک محور تا رسیدن به اشباع نظری (تعداد 19 نفر) از متخصصان آموزش انرژی و تعلیم و تربیت استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات مورد نیاز برای طراحی الگو مطالعات اسنادی، مصاحبه و پرسشنامه بود و به منظور اعتبار و پایایی از روش سه سویه سازی نظری استفاده شد. نتایج تحلیل یافته نشان داد که در بین کتاب های دوره ابتدایی، بیشترین توجه به مقوله الگوی مصرف در کتاب های فارسی و علوم تجربی پایه های پنجم و ششم بوده که عمدتا مبتنی بر مولفه های شناختی و عملکردی می باشد. همچنین نشان داد که سواد انرژی دانش آموزان مقطع ابتدایی در ابعاد شناختی پایین بوده و از این جهت بر بعد عملکردی آنها نیز تاثیرگذار بوده است. در نهایت الگوی مطلوب آموزش مصرف انرژی مشتمل بر عناصر برنامه درسی نظیر اهداف، انتخاب محتوا، سازماندهی، فعالیتهای یادگیری و روش تدریس، منابع یادگیری، گروهبندی، زمان، مکان و ارزشیابی طراحی گردید. بررسی اعتباریابی از متخصصان مطالعات برنامه درسی و آموزش محیط زیست نشان داد که الگوی طراحی شده با درجه بالایی از اطمینان مورد قبول می باشد. بر این اساس پیشنهاد می شود، الگوی مصرف بهینه انرژی، مؤلفه ها و چگونگی آموزش آن که در این پژوهش طراحی شده است، جزو سرفصل ها و برنامه های آموزشی در دوره ابتدایی قرار گیرد.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه فرسودگی تحصیلی و انگیزش پیشرفت با عملکرد تحصیلی دانشآموزان دوره متوسطه شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 92- 91 می باشد. نمونه پژوهش شامل 379 نفر دانشآموز دختر وپسر بوده و به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای از میان 162 دبیرستان انتخاب شدند. ابزار أکثر
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه فرسودگی تحصیلی و انگیزش پیشرفت با عملکرد تحصیلی دانشآموزان دوره متوسطه شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 92- 91 می باشد. نمونه پژوهش شامل 379 نفر دانشآموز دختر وپسر بوده و به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای از میان 162 دبیرستان انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها برای سنجش فرسودگی تحصیلی پرسشنامه برسو و برای انگیزش پیشرفت پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس و برای عملکرد تحصیلی معدل کل نیمسال اول بوده است. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین ابعاد فرسودگی تحصیلی وعملکرد تحصیلی رابطه منفی وجود و بین انگیزش پیشرفت وعملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. در تحلیل رگرسیون مشاهده شد که نسبت به انگیزش پیشرفت، فرسودگی تحصیلی بیشترین واریانس عملکرد تحصیلی را پیشبینی میکند.همچنین تحلیل 2 tهتلینگ نشان داد که تفاوت معنیداری بین ترکیب دو متغیر وابسته در دو گروه دانشآموزان دختر و پسر وجود دارد. تحلیلهای تک متغیری آزمون t مستقل نشان داد که دانشآموزان دختر و پسر فقط در متغیر عملکرد تحصیلی تفاوت معنیداری با هم دارند.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی مفهوم محور بر تفکر خلاق و خود تنظیمی یادگیری بود. روش مطالعه شبه آزمایشی و با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان پایه ششم دوره ابتدایی در دبستانهای شهر کامیاران در سال تحصیلی أکثر
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی مفهوم محور بر تفکر خلاق و خود تنظیمی یادگیری بود. روش مطالعه شبه آزمایشی و با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان پایه ششم دوره ابتدایی در دبستانهای شهر کامیاران در سال تحصیلی 98-1397 بودند که با روش نمونهگیری تصادفی، نمونه منتخب در دو گروه تقسیم شدند (24 نفر گروه آزمایش و 21 نفر گروه کنترل). آموزش الگوی تدریس مفهوم محور در قالب 8 جلسۀ نیم ساعته در 4 هفته (هر هفته 2 جلسه) به گروه آزمایش داده شد و گروه کنترل، تدریس سنتی و مرسوم را دریافت نمودند. ابزارهای گردآوری داده ها نیز شامل پرسشنامه تصویری سنجش خلاقیت تورنس(2002) فرم الف و پرسشنامه راهبردهای یادگیری خود تنظیمی سواری و عربزاده(1392) بودند. نتایج تحقیق با تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد، دانشآموزانی که از طریق الگوی مفهوم محور آموزش دیده بودند نمرات تفکر خلاق و یادگیری خود تنظیمی بالاتری در مقایسه با دانشآموزانی که این آموزش را دریافت نکرده بودند کسب کردند(001/0>p). با توجه به اثربخشی آموزش الگوی مفهوم محور، باید در دوره ابتدایی به خصوص در درس علوم تجربی بیش از پیش به این روش توجه نمود و به معلمان اینگونه روشها را توصیه کرد.
تفاصيل المقالة
این پژوهش با رویکردی تفسیر گرایانه سعی دارد چالشهای فراروی تجاری سازی پژوهشهای مدیریت آموزشی را از دید پژوهشگران این حوزه شناسایی کند. رویکرد پژوهشی بکاربرد شده از نوع روش شناسی کیفی میباشد و روش مردم نگاری برای انجام عملیات پژوهش بکار رفته است. دادههای این پژوهش با است أکثر
این پژوهش با رویکردی تفسیر گرایانه سعی دارد چالشهای فراروی تجاری سازی پژوهشهای مدیریت آموزشی را از دید پژوهشگران این حوزه شناسایی کند. رویکرد پژوهشی بکاربرد شده از نوع روش شناسی کیفی میباشد و روش مردم نگاری برای انجام عملیات پژوهش بکار رفته است. دادههای این پژوهش با استفاده از روش مشاهده مشارکتی و مصاحبه باز و عمیق جمع آوری شده و سپس با استفاده از روش مثلثسازی ترکیب شدهاند. روش نمونهگیری بکار رفته در این پژوهش از نوع روش نمونهگیری کیفی- نظری است و با استفاده از شاخص اشباع نظری تعداد 9 نفر از پژوهشگران حوزه مدیریت آموزشی به عنوان نمونه جامعه پژوهش مورد مصاحبه قرار گرفتند. نگرش و دیدگاه آنها نسبت چالشها و مشکلات فراروی تجاری سازی پژوهشهای مدیریت آموزشی نظریه » مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها و نتیجه گیری از یافتههای پژوهش از استفاده شده است و به بیان دیگر، در این پژوهش به جای آزمون نظریه و تایید یا رد آن « زمینهای به ارائه نظریه به صورت محدود پرداخته میشود. یافتههای اصلی این پژوهش با استفاده از نظریه زمینهای شامل موضوعهایی همچون: ناتوانمندی علمی، سیاستگذاری، ناتوان میلی پژوهشگر، بد انگاری تجاریسازی و ماهیت پژوهشها میباشد که میتوان تمامی مقولات را زیر مقوله در این نظریه زمینهای « مقوله هسته » قرار داد. به بیان دیگر، ناتوانمندی علمی « ناتوانمندی علمی » میباشد. با استفاده از این موضوعها مدل پارادایمی ارائه شده است.
تفاصيل المقالة
سرعت تغییرات محیط در ابعاد درونی و بیرونی، منجر به اتخاذ راهبردهای نوینی از جمله یادگیری، کیفیت و خلق دانش توسط سازمانها شده است. بهطوریکه بین وجود چنین ویژگیهایی و قابلیت ادامه حیات و رقابتپذیری آنها رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد. مفاهیم یادگیری سازمانی و سازم أکثر
سرعت تغییرات محیط در ابعاد درونی و بیرونی، منجر به اتخاذ راهبردهای نوینی از جمله یادگیری، کیفیت و خلق دانش توسط سازمانها شده است. بهطوریکه بین وجود چنین ویژگیهایی و قابلیت ادامه حیات و رقابتپذیری آنها رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد. مفاهیم یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده سابقهای بیش از سه دهه دارند و با وجود الگوها و مدلهای مختلف، همچنان نیاز به الگویی که بتواند ارتباط این دو مفهوم را بهصورت شفاف تبیین کند، محسوس است. در مقالهی حاضر که از جمله مقالات مفهومی میباشد، سعی شده با استفاده از روش پژوهش تحلیلی، این نقیصه با ارائهی الگویی یکپارچه که برگرفته از نظریات تعدادی از صاحبنظران برجسته در حوزه مربوطه میباشد، برطرف گردد. الگوی مذکور شامل سه بخش میباشد؛ در بخش اول توانمندسازهای یادگیری بهعنوان زیربنای ایجاد سازمان یادگیرنده با رویکردی منبعمحور مطرح شده است که شامل دو سطح سازمانی(ساختار) و غیرسازمانی(افراد) میباشد و برگرفته از نظریه واتکینز و مارسیک است. در بخش فرآیند، نظریهی یادگیری سازمانی هابر بهعنوان پیونددهندهی توانمندسازها و عملکرد تشریح شده است و بخش عملکرد به ترسیم ویژگیهای سازمان یادگیرنده تحت عنوان مفهوم "هرم سازمان یادگیرنده" با توجه به نظریات افرادی همچون سنگه و نانوکا اختصاص یافته است. باتوجه به رویکرد نظامگرای حاکم بر طراحی مدل و لحاظ نمودن توانمندسازها، فرآیند و عملکرد بهعنوان ابعاد اصلی آن، به نظر میرسد بهعنوان اولین مطالعهی صورت گرفته در این زمینه، بتواند در درک بیشتر مفاهیم مذکور راهگشا باشد. این مقاله با ارائهی پیشنهادهایی کاربردی و پژوهشی خاتمه مییابد
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications