فهرس المقالات عصمت مسعودی ندوشن


  • المقاله

    1 - ارائه الگوی ارزیابی عملکرد سازمان‌های پژوهشی پژوهشگاه‌ها و پژوهشکده‌های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
    رهبری و مدیریت آموزشی , العدد 64 , السنة 17 , تابستان 1402
    هدف: پژوهش حاضر باهدف شناسایی شاخص‌ها و مؤلفه‌های مؤثر بر ارزیابی عملکرد سازمان‌های پژوهشی و ارائه الگوی ارزیابی این سازمان‌ها انجام‌شده است. روش: این پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی و ازنظر روش انجام تحقیق، اکتشافی و آمیخته محسوب می‌شود. مرحله کیفی از روش استقرائی و راه أکثر
    هدف: پژوهش حاضر باهدف شناسایی شاخص‌ها و مؤلفه‌های مؤثر بر ارزیابی عملکرد سازمان‌های پژوهشی و ارائه الگوی ارزیابی این سازمان‌ها انجام‌شده است. روش: این پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی و ازنظر روش انجام تحقیق، اکتشافی و آمیخته محسوب می‌شود. مرحله کیفی از روش استقرائی و راهبرد نظریه‌پردازی داده بنیاد از دیدگاه اشتراوس و کوربین و در مرحله کمی از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل یافته‌ها حاکی از آن بود که ارزیابی عملکرد سازمان‌های پژوهشی مشتمل بر ارزیابی سازمان‌های پژوهشی شامل دو بعد رفتاری و ساختاری؛ موجبات علی شامل طراحی، اجرا و ارزشیابی و کنشگران انسانی؛ بسترها شامل دو مؤلفه اصلی سطح ملی، سطح سازمانی؛ اجرای ارزیابی پژوهش شامل دو زیر مؤلفه سطح خرد و سطح کلان؛ واسطه‌ها شامل دو مؤلفه سطح سازمانی و سطح محیط سازمان؛ پیامدها در سه سطح فردی، سازمانی و فرا سازمانی می‌باشند. همچنین، در مدل یابی معادلات ساختاری با تأکید بر نرم‌افزار AMOS نشان‌دهنده برازش مناسب و تأیید الگوی پژوهش است. نتیجه گیری: تدوین و به‌کارگیری این الگو به سیاست‌گذاران و نهادهای اصلی از قبیل وزارت عتف، شورای عالی عتف، شورای عالی انقلاب فرهنگی، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری که در پایش و ارزیابی اختیارها و وظایفی بر عهده‌دارند و همچنین مدیران سازمان‌های پژوهشی این امکان را می‌دهد که رهنمودهای سیاستی و تدابیر بازنگری بهتری را مدنظر قرار دهند و به‌تمامی زوایای عملکرد ازنظر نقاط قوت و ضعف سازمان‌های پژوهشی دست یابند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - ارائه الگوی کیفیت بخشی جهت تبدیل هنرستانها ی فنی حرفه ای به مراکزکارآفرینی
    پژوهش های یاددهی و یادگیری (پژوهشنامه تربیتی سابق) , العدد 1 , السنة 17 , بهار 1401
    هدف ازاین پژوهش ، ارائه الگوی کیفیت بخشی جهت تبدیل هنرستانهای فنی حرفه ای به مراکزکارافرینی بود . پژوهش از نظر هدف ، کاربردی توسعه ای است که با رویکرد آمیخته (کیفی وکمی) با طرح اکتشافی انجام شد . در بخش کیفی تحقیق ، از روش تحلیل نظریه داده بنیاد استفاده گردید . مشارکت ک أکثر
    هدف ازاین پژوهش ، ارائه الگوی کیفیت بخشی جهت تبدیل هنرستانهای فنی حرفه ای به مراکزکارافرینی بود . پژوهش از نظر هدف ، کاربردی توسعه ای است که با رویکرد آمیخته (کیفی وکمی) با طرح اکتشافی انجام شد . در بخش کیفی تحقیق ، از روش تحلیل نظریه داده بنیاد استفاده گردید . مشارکت کنندگان شامل اساتید دانشگاه ، معلمان و هنرآموزان ، مدیران مدارس ،کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران بودند که با استفاده ازنمونه گیری هدفمند و به کارگیری معیاراشباع نظری ، مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته با 14 نفر انجام شد و دربخش کمی ازپرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران ، هنرآموزان و دبیران هنرستانها ی شهر ساری در سال تحصیلی 1399-1400بودند . حجم نمونه براساس جدول مورگان ، 296 نفر تعیین و داده ها به روش تصادفی طبقه ای جمع آوری شد . بعد از تعیین روایی صوری ، روایی محتوایی به تایید متخصصان رسید . پایایی با الفای کرونباخ بالای 7/ 0تایید گردید . تحلیل آماری و برازش الگوی مفهومی داده ها به کمک نرم افزارهای SPSSوAMOS انجام گردید که حاصل این فرایند شناسایی 10مقوله اصلی به همراه 101 کد بود که بر اساس پارادایم اشتراوس وکوربین ، الگوی مفهومی تحقیق را شکل دادند . بر اساس نتایج ، الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار است . از این رو ، کیفیت بخشی هنرستانهای فنی حرفه ای با هماهنگی وتوجه همه جانبه ابعاد مختلف ، اعم ازشرایط علی، زمینه ای ، مداخله گر میسر خواهد شد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - تدوین الگوی کیفیت‌بخشی مدارس کارآفرین در هنرستان ‌های شهر ساری
    نوآوری های مدیریت آموزشی , العدد 2 , السنة 18 , تابستان 1402

    مقاله حاضر با هدف تدوین الگوی کیفیت بخشی مدارس کارآفرین در هنرستانها ی شهرساری انجام شد.روش پژوهش از نوع مطالعات آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) می باشد که از نظریه داده بنیاد دربخش کیفی واز روش توصیفی-پیمایشی در بخش کمی استفاده شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل متخ أکثر

    مقاله حاضر با هدف تدوین الگوی کیفیت بخشی مدارس کارآفرین در هنرستانها ی شهرساری انجام شد.روش پژوهش از نوع مطالعات آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) می باشد که از نظریه داده بنیاد دربخش کیفی واز روش توصیفی-پیمایشی در بخش کمی استفاده شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل متخصصان تعلیم و تربیت از جمله اساتید دانشگاه ، معلمان وهنرآموزان، مدیران مدارس ،کارکنان اداره کل آموزش و پرورش مازندران بودند که ازطریق روش نمونه گیری هدفمند و به کارگیری معیاراشباع نظری، مصاحبه با 14 نفر انجام شد.دربخش کمی جامعۀ آماری تحقیق شامل مدیران،هنرآموزان ودبیران هنرستانها ی شهر ساری در سال تحصیلی 1399-1400می باشد.حجم نمونه با جدول مورگان،298نفر تعیین وداده ها به روش تصادفی طبقه ای جمع آوری شد.داده ها در بخش کیفی ازطریق مصاحبۀ نیمه ساختاریافته ودربخش کمی با استفاده از پرسشنامۀ محقق ساخته گردآوری شدند.همچنین داده ها در بخش کیفی به وسیلۀ کدگذاری باز، محوری وانتخابی ودر بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی مرتبه دوم ومدل سازی ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند؛ براساس نتایج تعداد 73 کد باز(مفاهیم)،20 کد محوری (ابعاد و مولفه ها)و6 کد انتخابی(مقوله های اصلی)احصاء شدند مقوله های عمده وهسته ای در قالب ابعاد 6 گانه شرایط علی از جمله (منابع انسانی، منابع مالی، آموزش، ارتباطات، شبکه سازی، پشتیبانی فرهنگی)،پدیده محوری (توسعه کیفیت بخشی )،شرایط زمینه ای(فرهنگ سازی، مهارتهای مدیریتی ، برنامه ریزی عملیاتی، استفاده از فناوری)،شرایط مداخله گر (موانع ادراکی، موانع عملیاتی، تعارضات)،راهبردها(جذب فناوری، برنامه درسی انعطاف پذیر، تربیت افراد کارآفرین) و پیامدها (درک فرصت، پذیرش ریسک، تربیت نیروی متخصص )به سطح انتزاعی بالاتر ارتقاء داده شدند والگوی پارادایمی پژوهش ارائه گردید.در بخش کمی نیز الگوی کیفیت بخشی مدارس کارافرین مورد تایید قرار گرفت. این نتایج بینش های ارزشمندی برای مدیران در خصوص کیفیت بخشی درهنرستانها در حوزه کارآفرینی ایجاد می کند.

    تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - مدیران مدارس: شایستگی، دانش، توانایی و مهارتها و ارائه مدل
    دوماهنامه علمی - پژوهشی رهیافتی نو در مدیریت آموزشی , العدد 1 , السنة 11 , پاییز 1399
    هدف پژوهش حاضر شناسایی شایستگی، دانش، توانایی و مهارت­های مدیران مدارس و طراحی مدل جهت استفاده در کانون ارزیابی بود. در این پژوهش آمیخته با استفاده از یافته های به‌دست‌آمده از مطالعه اکتشافی مؤلفه‌های شایستگی مشخص‌شده و از طریق معادلات ساختاری آزمون شد. جامعه پژوهش أکثر
    هدف پژوهش حاضر شناسایی شایستگی، دانش، توانایی و مهارت­های مدیران مدارس و طراحی مدل جهت استفاده در کانون ارزیابی بود. در این پژوهش آمیخته با استفاده از یافته های به‌دست‌آمده از مطالعه اکتشافی مؤلفه‌های شایستگی مشخص‌شده و از طریق معادلات ساختاری آزمون شد. جامعه پژوهش در بخش دلفی، کلیه صاحب‌نظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزش‌وپرورش بود که با استفاده از نمونه‌گیری هدفمند مبتنی بر گلوله برفی با 25 نفر از صاحب‌نظران مصاحبه شد. جامعه آماری در مرحله کمی کلیه مدیران آموزش‌ و پرورش شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای 462 نفر به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. به‌منظور تحلیل یافته‌های به‌دست‌آمده از روش دلفی، از روش تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد و مولفه های الگوی شایستگی مدیران آموزش و پرورش جهت استفاده در کانون ارزیابی عبارتند از: شایستگی دانشی (دانش عمومی مدیریت، دانش بروز در زمینه مدیریت آموزشی، دانش در زمینه آموزش و تدریس، دانش محیطی، شناخت قوانین اجرایی مرتبط و دانش فناوری اطلاعات)، حرفه ای (اخلاق حسنه، التزام به ارزش‌ها، صداقت و راستگویی، انعطاف پذیری، سعه صدر و مهربانی، مشتری مداری و مدیریت تعارض)، ویژگی های شخصیتی (الگو بودن، مسئولیت‌پذیری، تعهد، مشارکت پذیری، یادگیرندگی، کمالجویی، خود ارتقایی، خود مدیریتی و اعتماد به نفس) اجرایی (مدیریت اطلاعات، ریسک پذیری، مدیریت منابع، بازخورد به موقع، برنامه ریزی عملیاتی و مهارت تصمیم گیری) رهبری (انگیزه بخشی، توسعه افراد و تواناسازی، کار تیمی و تیم سازی، نفوذ گذاری و تاثیر، مدیریت استعداد، جانشین پروری و الهام بخشی) ارتباطات (مهارت های شنیدن، اخلاق و رفتار حسنه، توانایی ارتباط با کارکنان، فهم و درک دیدگاه های دیگران، توانایی برقراری ارتباط روشن و آشکار، توانایی ارتباط با مدیران مدارس و توانایی تعامل با والدین دانش آموزان) ادراکی (خلاقیت، نوآوری، تفکر منطقی و بصیرت).
      تفاصيل المقالة