چکیده هدف اصلی این پژوهش یافتن رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت با توانمندی های دینامیک و مزیت رقابتی بنگاه است. مسئولیت اجتماعی استراتژیک با دیدگاه مبتنی بر منابع رابطه تگاتنگ دارد چرا که با تاثیر گذاری بر سرمایه فکری به عنوان بخش عظیمی از منابع ناملموس که جزء دارایی های أکثر
چکیده هدف اصلی این پژوهش یافتن رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت با توانمندی های دینامیک و مزیت رقابتی بنگاه است. مسئولیت اجتماعی استراتژیک با دیدگاه مبتنی بر منابع رابطه تگاتنگ دارد چرا که با تاثیر گذاری بر سرمایه فکری به عنوان بخش عظیمی از منابع ناملموس که جزء دارایی های ارزشمند، کمیاب، غیر قابل تقلید و غیر قابل جایگزین بنگاه ها می باشند، می تواند مزیت رقابتی پایداری را برای بنگاه ایجاد نماید. این پژوهش که از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ مسیر توصیفی، پیمایشی و همبستگی می باشد، با استفاده از پرسشنامه ای با طیف پنجگانه لیکرت، بر روی 208 نفر از مدیران ارشد شرکت های عضو گروه خودرو سازی سایپا که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، اجرا شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از مباحث آمار استنباطی از جمله مدل معادلات ساختاری که خود شامل تحلیل عاملی تائیدی و تحلیل مسیر است، استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش مبنی بر وجود رابطه مستقیم بین مسئولیت اجتماعی شرکت، سرمایه فکری و مزیت رقابتی پایدار، می توان استنباط نمود شرکت های عضو گروه خودرو سازی سایپا قادر بوده اند با رعایت و اجرای اصول و ابعاد مختلف مسئولیت اجتماعی شرکت ها در جهت مدیریت موثر و ارتقاء سرمایه های فکری خویش گام برداشته و باعث تمایز شرکت در بین سایرین شوند.
تفاصيل المقالة
هدف اصلی این پژوهش یافتن رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت با توانمندیهای دینامیک و مزیت رقابتی بنگاه است. مسئولیت اجتماعی استراتژیک با دیدگاه مبتنی بر منابع رابطه تگاتنگ دارد چرا که با تاثیرگذاری بر سرمایه فکری به عنوان بخش عظیمی از منابع ناملموس که جزء داراییهای ارزشمن أکثر
هدف اصلی این پژوهش یافتن رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت با توانمندیهای دینامیک و مزیت رقابتی بنگاه است. مسئولیت اجتماعی استراتژیک با دیدگاه مبتنی بر منابع رابطه تگاتنگ دارد چرا که با تاثیرگذاری بر سرمایه فکری به عنوان بخش عظیمی از منابع ناملموس که جزء داراییهای ارزشمند، کمیاب، غیرقابل تقلید و غیرقابل جایگزین بنگاه ها می باشند،می تواند مزیت رقابتی پایداری را برای بنگاه ایجاد نماید. این پژوهش که از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ مسیر توصیفی، پیمایشی و همبستگی می باشد، با استفاده از پرسشنامهای با طیف پنجگانه لیکرت، بر روی 208 نفر از مدیران ارشد شرکتهای عضو گروه خودرو سازی سایپا که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، اجرا شد. در تجزیه و تحلیل دادهها از مباحث آمار استنباطی از جمله مدل معادلات ساختاری که خود شامل تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل مسیراست، استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش مبنی بر وجود رابطه مستقیم بین مسئولیت اجتماعی شرکت، سرمایه فکری و مزیت رقابتی پایدار، می توان استنباط نمود شرکتهای عضو گروه خودرو سازی سایپا قادر بوده اند با رعایت و اجرای اصول و ابعاد مختلف مسئولیت اجتماعی شرکتها در جهت مدیریت موثر و ارتقاء سرمایههای فکری خویش گام برداشته و باعث تمایز شرکت در بین سایرین شوند.
تفاصيل المقالة
درباره اینکه هریک از راهبردهای رفتار جبرانی مصرف کننده چه هنگامی رخ می دهند، پژوهش های بسیار کمی انجام شده است. بنابراین، پژوهش حاضر با شناسایی عوامل موثر بر راهبردهایی که افراد در مواجهه با ناهمخوانی خودها انتخاب می کنند، به پر کردن خلاء تحقیقاتی مربوطه پرداخته است. پژ أکثر
درباره اینکه هریک از راهبردهای رفتار جبرانی مصرف کننده چه هنگامی رخ می دهند، پژوهش های بسیار کمی انجام شده است. بنابراین، پژوهش حاضر با شناسایی عوامل موثر بر راهبردهایی که افراد در مواجهه با ناهمخوانی خودها انتخاب می کنند، به پر کردن خلاء تحقیقاتی مربوطه پرداخته است. پژوهش حاضر دارای رویکرد کیفی بوده و براساس روش نظریه پردازی داده بنیاد انجام شده است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه های عمیق استفاده شد. نمونهگیری به روش نمونه گیری نظری با بهره مندی از تکنیک های هدفمند وگلوله برفی انجام شد که بر مبنای آن با 23 نفر از مراجعین کلینیکهای جراحی زیبایی در شهر تهران مصاحبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش اشتراس و کوربین و مدل پارادایمی انجام گرفت. براساس نتایج حاصل از کدگذاری باز، محوری و گزینشی، طبقه ناهمخوانی خودها به عنوان طبقه محوری انتخاب شد چرا که به تکرار در داده ها ظاهر شد و همه مقوله های اصلی دیگر را میتوان به آن ربط داد، دو منشاء فردی (تصور از خود) و بین فردی (وضعیت فرد در مقایسه با دیگران) باعث ایجاد ناهمخوانی خودها می شوند، راهبردها تحت روندهای جهانی (مانند فناورانه شدن، زیبایی شناسانه شدن و غیره) استفاده میشوند، عوامل اجتماعی، فرهنگی، شخصی، روانشناختی و جمعیت شناختی به تعدیل راهبردها میپردازند، دو راهبرد حل مستقیم و خود تکمیلی نمادین در واکنش به ناهمخوانی خودها استفاده میشوند، راهبردهای رفتار جبرانی مصرفکننده می توانند ناهمخوانی خودها را کاهش داده یا از بین ببرند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications