تاسیس خلافت فاطمی در مغرب در سال 297 ه.ق، به رغم اینکه از نظر سیاسی برای اسماعیلیه پیروزی به شمار می رفت، اما موفقیت در حوزه مسائل فرهنگی و اجتماعی در مغرب به سهولت نبود. داعیان اسماعیلی با تاکید بر نقش محوری شخصیت فرهمند، سیره عملی و شیوه های تبلیغی خود موجب کامیابی بی أکثر
تاسیس خلافت فاطمی در مغرب در سال 297 ه.ق، به رغم اینکه از نظر سیاسی برای اسماعیلیه پیروزی به شمار می رفت، اما موفقیت در حوزه مسائل فرهنگی و اجتماعی در مغرب به سهولت نبود. داعیان اسماعیلی با تاکید بر نقش محوری شخصیت فرهمند، سیره عملی و شیوه های تبلیغی خود موجب کامیابی بی نظیر اسماعیلیه در شمال آفریقا شدند. داعیان در تلاش بودند تا شرایط را به سمت یک حرکت شورانگیز شیعی سوق داده و متعاقب آن با تغییر رویکرد امامان اسماعیلی از وضعیت ستر به آشکار و تمرکز رهبری در مغرب موجبات موفقیت داعیان در تاسیس خلافت فاطمی را فراهم آوردند. داعیان عامل محوری در گرایش دادن بخش قابل توجهی از مردم مغرب به نهضت اسماعیلیه را داشتند، هرچند آنان با مخالفت گسترده رو به رو شدند و مجبور گردیدند سیاست مذهبی خویش را در مغرب تعدیل کنند و سیاست مدارا و تسامح را در پیش بگیرند، که این خود منجر به پایه مهم موفقیت داعیان اسماعیلی بود. کلید واژه: داعیان اسماعیلی، مغرب، خلافت فاطمی، مدارای مذهبی
تفاصيل المقالة
در دوران فترت حکومت صفویه، تغییر و تحولات قدرتهای منطقه تأثیر بسیاری در تعیین کموکیف روابط دولتهای شیعهمذهب جنوب با این حکومت داشت. شرایط آشفته داخلی ایران در این دوران و درگیری با ترکان عثمانی در غرب و گرفتاری وی با ازبکان در شرق که خراسان را مورد تهدید قرار داده أکثر
در دوران فترت حکومت صفویه، تغییر و تحولات قدرتهای منطقه تأثیر بسیاری در تعیین کموکیف روابط دولتهای شیعهمذهب جنوب با این حکومت داشت. شرایط آشفته داخلی ایران در این دوران و درگیری با ترکان عثمانی در غرب و گرفتاری وی با ازبکان در شرق که خراسان را مورد تهدید قرار داده بود، با یک سیاست هوشمندانه و صلح با دولت عباسی شاهعباس توانست بر مشکلات فائق آید و همزمان رابطه مسالمتآمیزی با حکومت بابریان طرحریزی نکرد. فتح قسطنطنیه در سال 857ق موجب تحول بزرگی در عرصه تجارت بینالمللی شد و ترکان با در اختیار گرفتن کامل مسیرهای خشکی بر تجارت شرق دست یافتند و دولت پرتغال به اهمیت جزیره هرمز به عنوان منطقهای سوقالجیشی برای سیطره بر کل خلیجفارس پی برد و به تسخیر جزیره هرمز برآمدند و توانستند متجاوز از یک قرن در متصرفات خود فرمانروای مطلق باشند تا در دوره شاهعباس در سال 1022ق موفق به بازپسگیری بندر گمبرون و سیطره بر سواحل دریا شد. شاهعباس با روی کار آمدن جهانگیر سعی در بازپسگیری مسالمتآمیز قندهار کرد اما جهانگیر پاسخ به درخواست شاهعباس را موکول به رفع دلمشغولیاش از دکن نمود که در همین احوال شاهعباس از این فرصت برای تسخیر قندهار استفاده نمود. مسأله قندهار همواره بین ملوک دکن و دولت صفوی عامل مهم و مؤثری بود و ایرانیان به دنبال تحقق داعیه خود بر این منطقه بودند. کلید واژه: جزیره هرمز، قندهار، صفویه، جنوب هند، گمبرون
تفاصيل المقالة
دکن فلات حاصلخیزی در جنوب شبه قاره،که تقریباً سیصد کیلومتر طول دارد. مذهب تشیع در قرن نهم و دهم هجری توسط برخی از حکومتهای محلی دکن بعنوان مذهب رسمی برگزیده شد. پس از انقراض حکومت بهمنیان در منطقه دکن پنج حکومت محلی، قطبشاهیان در گلکنده، عادلشاهیان در بیجاپور، نظام شا أکثر
دکن فلات حاصلخیزی در جنوب شبه قاره،که تقریباً سیصد کیلومتر طول دارد. مذهب تشیع در قرن نهم و دهم هجری توسط برخی از حکومتهای محلی دکن بعنوان مذهب رسمی برگزیده شد. پس از انقراض حکومت بهمنیان در منطقه دکن پنج حکومت محلی، قطبشاهیان در گلکنده، عادلشاهیان در بیجاپور، نظام شاهیان در احمدنگر، عمادشاهیان در برار و بریدشاهیان در بیدر، بر جای آنان نشستند. قطبشاهیان، نظامشاهیان و عادلشاهیان تشیع را مذهب رسمی حکومت خود خواندند و در تاریخ، حکومتهای شیعه شناخته میشوند. حکومت قطب شاهیان توسط یکی از شاهزادگان قراقویونلو به نام قلی که به دکن رفته وارد دستگاه حکومت بهمنیان شد و در آنجا مدارج ترقی و رشد راطی کرد. و از طرف بهمنیان به حکومت گلکنده منصوب شد و در سال ۹۱۸ ه. مقارن با ضعف بهمنیان،اعلام استقلال کرد وبلافاصله به تبعیت از شاه اسماعیل ،مذهب تشیع را بعنوان مذهب رسمی انتخاب و خطبه خواند. هدف از پژوهش حاضر، علل و عوامل گسترش تشیع در دوره قطب شاهیان و پیامدهای سیاسی و فرهنگی مذهب شیعه بوده است، مقاله از روش توصیفی ـ تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانهای بهره برده است. یافتههای تحقیق حاکی ازآن است که عامل مذهب نقش مهمی در تحکیم روابط سیاسی بین قطب شاهیان و صفویان داشته بطوریکه مهاجرت ایرانیان به دربار قطب شاهیان و بدست گرفتن مناصب مهم دربار بدست آنان، بعنوان مبلغان مذهبی و فرهنگی در رشد و اعتلای فرهنگ ایرانی و اسلامی کوشیدند بطوریکه زبان فارسی بعنوان زبان رسمی و درباری مورد استفاده قرار گرفت .
تفاصيل المقالة
آل بویه، سلسله ای ایرانی نژاد و شیعی مذهب،منسوب به ابوشجاع بودندکه میان سال های 322-488ه.ق بر بخش بزرگی از عراق(عجم و عرب)،جزیره،شام و بخش های مختلفی ایران از جمله جبال حکومت کردند. ایران و بخصوص غرب آن از دیرباز حسب موقعیت جغرافیایی و تاریخی منشأ تحولات مهمی در تاریخ ا أکثر
آل بویه، سلسله ای ایرانی نژاد و شیعی مذهب،منسوب به ابوشجاع بودندکه میان سال های 322-488ه.ق بر بخش بزرگی از عراق(عجم و عرب)،جزیره،شام و بخش های مختلفی ایران از جمله جبال حکومت کردند. ایران و بخصوص غرب آن از دیرباز حسب موقعیت جغرافیایی و تاریخی منشأ تحولات مهمی در تاریخ ایران بوده است. این منطقه در قرن چهارم ه.ق در دوره حاکمیت شاخه ای از آل بویه، در عرصه تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نمود ویژهای یافت.سوال محوری پژوهش حاضر آن است که اوضاع اجتماعی ایران در دوره حکمرانی آل بویه چگونه بوده است؟ فرضیه مطرح شده این است که در سایه آرامش نسبی که حکومت آل بویه فراهم نموده بود زمینه ایی برای رونق اجتماعی فراهم آمد. با این حال نابرابری های اجتماعی همچنان بر این منطقه حاکم بود. بر اساس یافته های این پژوهش، که به روش توصیفی - تحلیلی و بر اساس مطالعات کتابخانه انجام شده،این منطقه درواقع دربردارنده نوعی جمع اضداد یا حتی پارادوکس تاریخی در درون خود است. چرا که علیرغم اینکه این منطقه از لحاظ سیاسی در این قرن از ثبات چندانی برخوردار نیست به لحاظ اجتماعی سنت های دیرینه تاریخ ایران در این منطقه پابرجا بوده است.
تفاصيل المقالة
سرزمین دکن در جنوب هند از نخستین قرون ظهور و گسترش اسلام مورد توجه بسیاری از مسلمانان قرار گرفت و گروههایی از بازرگانان و صوفیان مسلمان به قصد تجارت و نیز برای تبلیغ اسلام وارد این منطقه گردیدند؛ مهاجرت این افراد، پیامدهای بسیاری در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، سی أکثر
سرزمین دکن در جنوب هند از نخستین قرون ظهور و گسترش اسلام مورد توجه بسیاری از مسلمانان قرار گرفت و گروههایی از بازرگانان و صوفیان مسلمان به قصد تجارت و نیز برای تبلیغ اسلام وارد این منطقه گردیدند؛ مهاجرت این افراد، پیامدهای بسیاری در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و مذهبی در دکن داشت .اما زمانی طولانی به اندازه چندین قرن لازم بود تا دکن به تسخیر مسلمانان درآید. از اواخر قرن چهارم همزمان با فتوحات غزنویان در هند نه تنها آیین اسلام؛ بلکه فرهنگ، هنر و معماری و زبان فارسی در آن سرزمین رواج یافت.پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از روش تحقیق تاریخی که مبتنی بر توصیف و تحلیل است، به این سوال پاسخ دهد که علل و عوامل مهاجرت شیعیان ایرانی به منطقه دکن و گسترش زبان فارسی چه بوده است؟ یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که ریشه های مذهب تشیعی که در دوره بهمنیان نهاده شده بود پس از انقراض آنان و در زمان جانشینان آنها یعنی قطب شاهیان، نظام شاهیان و عادل شاهیان ادامه پیدا کرد و آنان نیز مذهب تشیع را به عنوان مذهب رسمی حکومت خود اعلام کردند. حمایت آنان از شیعیان مهاجری که از ایران و سرزمین های عربی به دکن مهاجرت می کردند موجب گسترش مذهب تشیع، رواج فرهنگ و تمدن ایرانی– اسلامی در دکن شد. یکی از مهمترین نتایج حضور و نقش مهاجران شیعه در سیاست دکن تأثیرات اجتماعی و فرهنگی آنها بود. آنان به عنوان مبلغان فرهنگی با ایجاد مؤسسات آموزشی و با استفاده از حضور عالمان فضای مناسبی را برای حمایتهای ادبی به وجود آوردند. تألیفات ارزشمندی که در این دوره به رشته تحریر درآمدند زبان فارسی را به اوج رساندند و رشد و شکوفایی فرهنگ ایرانی- اسلامی را رقم زدند و زبان فارسی علاوه بر این که زبان رسمی و اداری به شمار میرفت عامه مردم نیز در مکالمات روزمره از فارسی استفاده می کردند و نشانه افتخار به شمار میرفت. همچنین این زبان مورد علاقه سلاطین مسلمان نیز بود و علم دوستی و ادبپروری آنان، دربارشان را به محل تجمع دانشمندان و ادیبان تبدیل کرد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications