فهرس المقالات خسرو رشید


  • المقاله

    1 - تدوین پروتکل آموزشی رفتار با کودکان طلاق به مادرانشان و اثر آن بر رفتار مادران
    دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی , العدد 4 , السنة 20 , پاییز 1398
    این پژوهش با هدف تهیه پروتکل آموزشی رفتار با کودکان طلاق، ویژة مادران، انجام شد. در این پژوهش آزمایشی که از نوع پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل بود، روش نمونه‌گیری از جامعه در دسترس انتخاب و پس از انتساب تصادفی آزمودنی‌ها به دو گروه کنترل و آزمایش، تعداد مادران طلاق 40 أکثر
    این پژوهش با هدف تهیه پروتکل آموزشی رفتار با کودکان طلاق، ویژة مادران، انجام شد. در این پژوهش آزمایشی که از نوع پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل بود، روش نمونه‌گیری از جامعه در دسترس انتخاب و پس از انتساب تصادفی آزمودنی‌ها به دو گروه کنترل و آزمایش، تعداد مادران طلاق 40 نفر (20 نفر گروه آزمایش، 20 نفر گروه کنترل) که دارای کودک 6-12 سال بودند را شامل می‌شد. برای گروه آزمایش 12 جلسه برنامة مداخله‌ای ویژة کودکان طلاق طی 4 هفته متوالی و سه روز در هفته برگزار شد و گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکردند. در این پژوهش از این پرسشنامه‌ها سود برده شد: پرسشنامة خشم اسپیلبرگ (1999)، پرسشنامة اضطراب حالت-صفت اسپیلبرگ (1989)، پرسشنامة احساس گناه کوگلر و جونز (2000)، پرسشنامة سازگاری بل (1934) و پرسشنامة جو عاطفی خانواده هیل برن (1964). برای آزمون فرضیه‌های پژوهش از تحلیل کوواریانس تک‌متغیره استفاده شد. بررسی نتایج نشان داد که تفاوت بین میانگین‌های گروه آزمایش و کنترل معنادار بود (001/0>p). بر اساس یافته‌های پژوهش، پروتکل آموزشی طراحی شده می‌تواند با تغییر مثبت رفتار مادران کودکان طلاق، باعث بهبود وضعیت روانی این کودکان شود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تبیین رفتار خرافی بر اساس سبک‌های دلبستگی و اضطراب در دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا
    دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی , العدد 1 , السنة 21 , بهار 1399
    این پژوهش با هدف تبیین رفتار خرافی بر اساس سبک‌های دلبستگی و اضطراب انجام شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و جامعة آماری شامل دانشجویان دانشگاه بوعلی در سال تحصیلی 96-95 که 12874 نفر بودند. از این تعداد 370 نفر به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند. در این پ أکثر
    این پژوهش با هدف تبیین رفتار خرافی بر اساس سبک‌های دلبستگی و اضطراب انجام شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و جامعة آماری شامل دانشجویان دانشگاه بوعلی در سال تحصیلی 96-95 که 12874 نفر بودند. از این تعداد 370 نفر به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه‌های رفتار خرافی (محقق ساخته، 2017) سبک‌های دلبستگی هازان و شیور (Hazan & Shaver, 1987) و اضطراب حالت- صفت اسپیلبرگر (Speilberger, 1970) استفاده و تحلیل داده‌ها با روش رگرسیون چندگانه صورت گرفت. نتایج نشان داد از لحاظ آماری اضطراب می‌تواند رفتار خرافی را در دانشجویان تبیین کند. همچنین سبک‌های دلبستگی قادر به تبیین این رفتار هستند. اضطراب حالت نمی‌تواند رفتار خرافی را پیش‌بینی نماید، اما اضطراب صفت قادر به پیش‌بینی این رفتار است. همچنین سبک‌دلبستگی اجتنابی می‌تواند رفتار خرافی را پیش‌بینی کند. سبک دلبستگی دوسوگرا بیشتر از سبک اجتنابی رفتار خرافی را پیش‌بینی می‌نماید. مقدار p برای دلبستگی ایمن 171/0 غیر معنی‌دار به دست آمد، بنابراین دلبستگی ایمن نمی‌تواند این رفتار را پیش‌بینی کند. در مورد یافته‌ها می‌توان گفت اضطراب به‌ویژه اضطراب صفت در ایجاد رفتار خرافی مؤثر است. افراد با اضطراب صفت، آمادگی بالایی برای انجام این رفتار دارند. از سوی دیگر سبک‌های دلبستگی ناایمن به‌خصوص دلبستگی دوسوگرا که بنا به تحقیقات با اضطراب رابطه بالایی دارد در ایجاد این رفتار نقش دارند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - ساخت، اعتباریابی، رواسازی و هنجاریابی مقیاس انتظار- ارزش- سود- هزینه در میان دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا
    دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی , العدد 5 , السنة 23 , زمستان 1401
    این پژوهش با هدف ساخت، اعتبار یابی، رواسازی و هنجاریابی مقیاس انتظار-ارزش-سود- هزینه در میان دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا در سال تحصیلی 99-1398 بود. اندازه نمونه شامل تعداد 39 أکثر
    این پژوهش با هدف ساخت، اعتبار یابی، رواسازی و هنجاریابی مقیاس انتظار-ارزش-سود- هزینه در میان دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا در سال تحصیلی 99-1398 بود. اندازه نمونه شامل تعداد 395 نفر بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و مقیاس پژوهشگرساخته را تکمیل کردند. روش های تحلیل عبارت بودند از : تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، روایی محتوایی، روایی همزمان و ضریب آلفای کرونباخ. نتایج تحلیل عامل اکتشافی، انتظار، ارزش، سود، هزینه روانشناختی، و هزینه موقعیتی را به عنوان 5 عامل مقیاس نشان داد. تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم، نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی مقیاس را تأیید کرد. ضریب پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 848/0، و برای زیر مقیاس های انتظار، ارزش، سود، هزینه های روانشناختی، و هزینه های موقعیتی به ترتیب 898/0، 899/0، 793/0، 862/0، 778/0 به دست آمد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - ساخت، اعتباریابی و هنجاریابی آزمون منطقی بودن/ احساسی بودن و بررسی رابطۀ آن با توانایی تصمیم‌گیری در کارکنان بانک مسکن
    دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی , العدد 2 , السنة 22 , تابستان 1400
    این پژوهش با هدف ساخت، اعتباریابی و هنجاریابی آزمون منطقی بودن/ احساسی بودن و بررسی رابطۀ آن با توانایی تصمیم‌گیری در کارکنان بانک مسکن انجام شد. نخست، فهرستی از رفتارهای مناسب برای اندازه‌گیری ویژگی مورد نظر فراهم شد. پس از تأیید روایی محتوایی، برای آگاهی از مشکلات احت أکثر
    این پژوهش با هدف ساخت، اعتباریابی و هنجاریابی آزمون منطقی بودن/ احساسی بودن و بررسی رابطۀ آن با توانایی تصمیم‌گیری در کارکنان بانک مسکن انجام شد. نخست، فهرستی از رفتارهای مناسب برای اندازه‌گیری ویژگی مورد نظر فراهم شد. پس از تأیید روایی محتوایی، برای آگاهی از مشکلات احتمالی و برطرف نمودن آنها، 50 نفر پرسش‌نامه را تکمیل و عبارت‌ها و واژه‌های نامفهوم را مشخص کردند. سپس برخی از گویه‌ها حذف یا اصلاح و آزمون نهایی آماده شد. 1024 نفر از کارکنان بانک مسکن به آزمون منطقی بودن/ احساسی بودن و آزمون توانایی تصمیم‌گیری پاسخ دادند. داده‌ها به کمک نرم‌افزار لیزرل و با روش‌های توصیفی، همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی اکتشافی تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها نشان داد آزمون ساخته شده چهار عامل کنترل شخصی، تأثر عاطفی، بردبار، و نوروزگرایی را می‌سنجد. پایایی کل آزمون با روش آلفای کرونباخ 86/0 و برای 4 عامل کنترل شخصی، تأثر عاطفی، بردباری، و نوروزگرایی به ترتیب 78/0، 69/0، 65/0 و 63/0 به دست آمد و میانگین و انحراف معیار آزمون ساخته شده به ترتیب 002/67 و 63/12 بود. با توجه به میزان پایایی و روایی، می‌توان گفت که پرسش‌نامۀ منطقی بودن/ احساسی بودن، ابزار مناسبی برای اندازه‌گیری میزان منطقی بودن یا احساسی بودن افراد است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - شناسایی شایستگی‌های شخصیتی آموزگاران و تعیین رابطه‌ی این شایستگی‌ها با کارآیی آموزشی آنان
    آموزش و پرورش متعالی , العدد 4 , السنة 1 , پاییز 1400
    ویژگی‌ها و شایستگی‌های شخصیتی یک آموزگار می‌تواند در کیفیت و کارآمدی عملکرد آموزشی او نقش داشته باشد. هدف این پژوهش شناسایی شایستگی‌های شخصیتی آموزگاران و پیوند این ویژگی‌ها با کارآیی آموزشی آنان بوده است.روش پژوهش از نوع آمیخته (کمّی و کیفی) و جامعه‌ آماری متخصصان روان أکثر
    ویژگی‌ها و شایستگی‌های شخصیتی یک آموزگار می‌تواند در کیفیت و کارآمدی عملکرد آموزشی او نقش داشته باشد. هدف این پژوهش شناسایی شایستگی‌های شخصیتی آموزگاران و پیوند این ویژگی‌ها با کارآیی آموزشی آنان بوده است.روش پژوهش از نوع آمیخته (کمّی و کیفی) و جامعه‌ آماری متخصصان روان‌شناسی تربیتی، مدیران و آموزگاران مدارس متوسطه‌ دوم همدان (65 متخصص، 384 مدیر و 2415 آموزگار) بوده است. به منظور شناسایی شایستگی‌های شخصیتی آموزگاران 40 نفربا روش دردسترس به عنوان نمونه برای مصاحبه انتخاب شده‌اند. همچنین 13 مدیر و 60 آموزگار به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شده و پرسشنامه‌ شخصیت نئو (1983) و پرسشنامه‌محقق‌ساخته را پاسخ داده‌اند. پس از تحلیل محتوای مضمون مصاحبه‌های انجام شده و مشخص شدن شایستگی‌های شخصیتی، پرسشنامه‌های پژوهش توسط شرکت‌کنندگان تکمیل گردید. داده‌ها با روش همبستگی پیرسون و به کمک نرم‌افزار SPSS-25تجزیه و تحلیل شده است.نتیجه‌ حاصل از تحلیل محتوای مصاحبه‌ها، استخراج ویژگی‌های پرانرژی بودن، بردباری، مهارت‌های ارتباطی، همدلی، مدیریت، اشتیاق برای تجربه‌های تازه، سازگاری، مسئولیت‌پذیری و ویژگی‌های اخلاقی- رفتاری مثبت بوده است. همچنین همبستگی پیرسون نشان داده استکه بین شایستگی‌های شخصیتی آموزگاران با کارآیی آموزشی آنان رابطه‌ مثبت وجود دارد (01/0 >P؛ 54/0= r) و مؤلفه‌ مهارت‌های ارتباطی با کارآیی آموزشی آموزگاران بیشترین همبستگی را دارد (64/0 = r).هرچقدر ویژگی‌های پرانرژی بودن، بردباری، مهارت‌های ارتباطی، همدلی، مدیریت، اشتیاق برای تجربه‌های تازه، سازگاری، مسئولیت‌پذیری و ویژگی‌های اخلاقی- رفتاری مثبت در آموزگاران بالاتر باشد به همان اندازه کارآیی آموزشی آن‌ها نیز بیشتر خواهد بود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    6 - بررسی تأثیر آموزش جنسی بر افزایش دانش جنسی والدین و احساس کفایت آنان
    آموزش و ارزشیابی , العدد 1 , السنة 10 , بهار 1396
    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش جنسی بر افزایش دانش تربیت جنسی و احساس کفایت والدین انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش نیمه تجربی کلیه والدین شهر ارومیه بودند که به شیوه نمونه‌گیری خوشه ای تعداد 30 زوج به عنوان نمونه انتخاب شدند که 15 زوج به شیوه تصادفی در گروه آز أکثر
    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش جنسی بر افزایش دانش تربیت جنسی و احساس کفایت والدین انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش نیمه تجربی کلیه والدین شهر ارومیه بودند که به شیوه نمونه‌گیری خوشه ای تعداد 30 زوج به عنوان نمونه انتخاب شدند که 15 زوج به شیوه تصادفی در گروه آزمایش و 15 زوج در گروه کنترل گنجانده شدند. گروه آزمایش، تحت آموزش تربیت جنسی کودک قرار گرفتند و به گروه کنترل هیچ گونه آموزشی داده نشد. برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق از آزمون محقق ساخته دانش جنسی والدین و پرسشنامه احساس کفایت در پرورش کودک اوهان و جانستون استفاده شد. از میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کواریانس برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. بر اساس نتایج مطالعه، میانگین نمره دانش والدین و احساس کفایت بعد از آموزش نسبت به میانگین نمره قبل از آموزش، در گروه آزمایش افزایش نشان داد در حالی که میانگین نمره دانش و احساس کفایت والدین گروه گواه در پیش‌آزمون و پس‌آزمون ثابت بود. بنابراین بسته آموزشی طراحی شده، بر افزایش دانش والدین از تربیت جنسی کودک و احساس کفایت والدین مؤثر است. با توجه به یافته های به دست آمده از این بررسی می توان نتیجه گرفت که انجام مداخله آموزشی بر مبنای آموزش جنسی می تواند موجب افزایش دانش تربیت جنسی و احساس کفایت و صلاحیت والدین گردد تفاصيل المقالة

  • المقاله

    7 - ساخت و اعتباریابی آزمون هوش میان فردی بر روی کودکان 7 تا 12 سالۀ شهر همدان
    روان سنجی , العدد 4 , السنة 12 , پاییز 1402
    هدف از اجرای این پژوهش ساخت و اعتباریابی آزمون هوش میان‌فردی در کودکان 7 تا 12 سالۀ شهر همدان بود. پژوهش حاضر با روش توصیفی- پیمایشی و از نوع اعتباریابی آزمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل والدین کودکان ابتدایی شهر همدان بود. نمونه پژوهش تعداد 577 نفر از والدین دانش‌آموزان أکثر
    هدف از اجرای این پژوهش ساخت و اعتباریابی آزمون هوش میان‌فردی در کودکان 7 تا 12 سالۀ شهر همدان بود. پژوهش حاضر با روش توصیفی- پیمایشی و از نوع اعتباریابی آزمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل والدین کودکان ابتدایی شهر همدان بود. نمونه پژوهش تعداد 577 نفر از والدین دانش‌آموزان دبستانی بود که به صورت تصادفی خوشه‌ای انتخاب شده و به آزمون محقق ساخته و نیز آزمون هوش چندگانۀ مکنزی (1999) پاسخ دادند. جهت تحلیل داده‌ها از روش‌های همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و تحلیل آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته‌های به دست آمده از تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که هوش میان‌فردی از دو عامل توجه به هیجانات دیگران و همدلی تشکیل شده است. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نیز ساختار دو عاملی ابزار محقق ساخته را تایید کرد. به منظور بررسی روایی آزمون، از روش روایی محتوایی با استفاده از نظر متخصصان استفاده شد که 0/81 بدست آمد. همبستگی آزمون محقق ساخته با آزمون هوش میان-فردی مکنزی 0/59 به دست آمد (p<0.01). همچنین به منظور بررسی پایایی آزمون، از روش پایایی کل آزمون با روش آلفای کرونباخ استفاده شد که آلفای کرونباخ برای کل آزمون 0/90 بدست آمد و برای عامل‌های توجه به هیجانات دیگران 0/91 و همدلی 0/88 به دست آمد. با توجه به یافته‌های پژوهش می‌توان عنوان کرد که پرسشنامه محقق ساخته هوش میان‌فردی در نمونه کودکان 7 تا 12 ساله ایرانی از خصوصیات روانسنجی قابل قبولی برخوردار است و متخصصان حوزه‌های روانشناسی می‌توانند از این ابزار در پژوهش های خود بهره ببرند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    8 - تدوین مدل ساختاری برای تبیین بهزیستی روان‌شناختی بر مبنای نیرومندی ایگو و ابعاد مثبت نگرش به زمان
    اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینی , العدد 5 , السنة 15 , زمستان 1399
    بهزیستی روان‌شناختی را می‌توان تلاش برای تحقق توانایی های بالقوه ی فرد دانست. بهزیستی افراد بر نحوه ارزیابی آنها از زندگی و دیدگاهشان نسسبت به آن (مثبت یا منفی) تاثیر می‌گذارد هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری برای تبیین بهزیستی روان‌شناختی بر مبنای نیرومندی ایگو و ابعاد أکثر
    بهزیستی روان‌شناختی را می‌توان تلاش برای تحقق توانایی های بالقوه ی فرد دانست. بهزیستی افراد بر نحوه ارزیابی آنها از زندگی و دیدگاهشان نسسبت به آن (مثبت یا منفی) تاثیر می‌گذارد هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری برای تبیین بهزیستی روان‌شناختی بر مبنای نیرومندی ایگو و ابعاد مثبت نگرش به زمان بود. برای این منظور طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی 367 نفر از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر بهزیستی روان‌شناختی، نگرش به زمان و نیرومندی ایگو مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون و مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود، به این معنا که نیرومندی ایگو می‌ تواند بر بهزیستی روان‌شناختی با وساطت نگرش به زمان اثرگزار باشد، مقدار اثرگذاری در ابعاد آینده نگری مثبت (74/1b=، 001/0p=)، حال نگری مثبت (30/1b=، 015/0p=)، گذشته نگری مثبت (08/1b=، 036/0p=) بود. بنابراین افرادی که من نیرومندی دارند نگرش های زمانی مثبتی را در خود پرورش می دهند که بهزیستی روان‌شناختی آ ن ها را بالا می‌برد. . براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که می توان با قدرتمند کردن من افراد نگرش های زمانی مثبتی در آن ها به وجود آورد در نتیجه بهزیستی روان‌شناختی را در آنها بالا برد. تفاصيل المقالة