این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی به تبیین وجوه تاریخی و سپس تفسیر دادههای جمعآوری شده درباره جریان چپ و زنان چپگرا در چارچوب نظریه ساختیابی آنتونی گیدنز در دوره پهلوی دوم میپردازد. در این جهت، ضمن بررسی تحولات جریان چپ و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی زنان چپگرا، سعی أکثر
این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی به تبیین وجوه تاریخی و سپس تفسیر دادههای جمعآوری شده درباره جریان چپ و زنان چپگرا در چارچوب نظریه ساختیابی آنتونی گیدنز در دوره پهلوی دوم میپردازد. در این جهت، ضمن بررسی تحولات جریان چپ و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی زنان چپگرا، سعی در پاسخگویی به این پرسش است که کنشهای سیاسی و اجتماعی زنان چپگرا چه تاثیری بر فرآیند توسعه سیاسی ایران در دوره پهلوی دوم داشته است؟ در پاسخ به پرسش فوق و مطابق نظریه ساختیابی گیذنز، رابطه متقابلی میان ساختار و کارگزار وجود دارد که بر اساس آن زنان چپگرا به عنوان کارگزاران جریان چپ میتوانستند بر ساختار سیاسی رژیم پهلوی تاثیرگذار بوده و در برقراری یک نظام سیاسی توسعهیافته نقشآفرینی کنند. اما روند بررسی مقاله و دستاورد پژوهش حاکی از این است که کنشهای سیاسی و اجتماعی زنان چپگرا، با توجه به ساختار سیاسی رژیم پهلوی و غلبه دیکتاتوری نتوانست نقش موثری در فرآیند توسعه سیاسی و برقراری یک نظام دموکراتیک داشته باشد.
تفاصيل المقالة
تحقیقات سیاسی و بین المللی
,
العدد5,السنة
8
,
زمستان
1395
چکیده
روابط جمهوری آذربایجان به عنوان عضوی از سازمان کنفرانس اسلامی با دولت اسراییل، بسیار سریع پس از استقلال این کشور ایجاد شد. در زمانی کوتاه، با وجود اعتراض ها و برخی موانع داخلی و منطقه ای؛ روابط سیاسی، امنیتی، نظامی و اقتصادی دو کشور گسترش یافت. در این نوشتار عوا أکثر
چکیده
روابط جمهوری آذربایجان به عنوان عضوی از سازمان کنفرانس اسلامی با دولت اسراییل، بسیار سریع پس از استقلال این کشور ایجاد شد. در زمانی کوتاه، با وجود اعتراض ها و برخی موانع داخلی و منطقه ای؛ روابط سیاسی، امنیتی، نظامی و اقتصادی دو کشور گسترش یافت. در این نوشتار عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی که این دو کشور را به هم نزدیک ساخته و همکاری گسترده آنها را شکل داده، مطالعه شده است. روابط میان دو کشور با زمینههای متفاوت تاریخی، جغرافیایی، مذهبی مختلف، نمونه قابل توجهی از توسعه سیاسی- اقتصادی و تکنولوژیک را نشان می دهد. پرسش اصلی این است که اهداف، انگیزه ها و اولویت های سیاست خارجی دو کشور که موجب ترغیب باکو و تل آویو به گسترش روابط به سطح موجود شده، چیست؟ با توجه به نبودِ سفارت جمهوری آذربایجان در تل آویو، موانع موجود در راه دو کشور برای رسیدن این روابط به سطح دیپلماتیک عادی بررسی می شود. روش مورد استفاده نویسندگان در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده است.
تفاصيل المقالة
تحقیقات سیاسی و بین المللی
,
العدد2,السنة
10
,
تابستان
1397
چکیده
روسیه یکی از بازیگران مؤثر در روند فنی و سیاسی برنامه هستهای ایران بوده است؛ اما دیدگاه های یکسانی نسبت به رویکرد آن وجود ندارد. به منظور ارزیابی این دیدگاه ها، پرسش این پژوهش این است که عامل یا عوامل مؤثر در شکلدهی به رویکرد و رفتارهای فنی و سیاسی روسیه به بر أکثر
چکیده
روسیه یکی از بازیگران مؤثر در روند فنی و سیاسی برنامه هستهای ایران بوده است؛ اما دیدگاه های یکسانی نسبت به رویکرد آن وجود ندارد. به منظور ارزیابی این دیدگاه ها، پرسش این پژوهش این است که عامل یا عوامل مؤثر در شکلدهی به رویکرد و رفتارهای فنی و سیاسی روسیه به برنامه هستهای کشورمان چیست؟ در پاسخ به پرسش فوق، این فرضیه مطرح است که رویکرد مسکو را باید در قالب کلان سیاست خارجی آن و در رابطه با نقش های جهانی، منطقه ای و هستهای سیاست خارجی روسیه، متأثر از گفتمان های هویتی این کشور ارزیابی کرد. در این زمینه، کوشش مسکو برای ایفای نقش های جهانی و منطقه ای و آیین هستهای این کشور، در کنار عوامل اقتصادی و بین المللی در دوره های زمانی مختلف در کنار هم، تأثیرگذاری متفاوتی در چارچوب گفتمان های هویتی در گذر زمان، در شکل دهی به رویکرد روسیه به برنامه هستهای ایران و سطح همکاری یا همسویی فنی و سیاسی با آن داشته اند. لذا تاکید صرف بر عوامل اقتصادی یا بین المللی، نه تنها به تقلیل گرایی منجر می شود؛ بلکه تغییر در مواضع و رفتارهای روسیه را نیز تبیین نمی کند. این پژوهش برای بررسی فرضیه خود از روش توصیفی- تحلیلی و نیز استفاده از منابع کتابخانه ای و مصاحبه بهره برده است.
تفاصيل المقالة
تحقیقات سیاسی و بین المللی
,
العدد5,السنة
12
,
زمستان
1399
خیزشهای عربی از دسامبر2011 تقریبا به طور کامل نظم امنیتی و بازیگران اصلی در منطقه را دچار تحولات سیاسی و نظامی کرد. حضور مستقیم روسیه به عنوان یک قدرت فرامنطقهای در سوریه یکی از مهمترین تغییرهای استراتژیک در خاورمیانه را ایجاد کرده است. روسیه بعد از پیوستهسازی کریمه أکثر
خیزشهای عربی از دسامبر2011 تقریبا به طور کامل نظم امنیتی و بازیگران اصلی در منطقه را دچار تحولات سیاسی و نظامی کرد. حضور مستقیم روسیه به عنوان یک قدرت فرامنطقهای در سوریه یکی از مهمترین تغییرهای استراتژیک در خاورمیانه را ایجاد کرده است. روسیه بعد از پیوستهسازی کریمه به خاک خود در سال 2014، در سال 2015 با دخالت نظامی در سوریه در یک نزاع ژئوپلیتیک با آمریکا قرار گرفته است. مسکو همچنین سیاست تقویت رابطه خود با متحدان سنتی آمریکا در منطقه از جمله اسرائیل، عربستان و ترکیه را نیز مدنظر قرار داده است. رقابت مسکو و واشنگتن درحالی به خاورمیانه کشیده شده است که جمهوری اسلامی ایران به دنبال حفظ و تقویت خود در بی نظمی ناشی از بهار عربی است. با توجه به سیاست های کلی ایران در منطقه، تهران روابط خود با روسیه را افزایش داده است. این رابطه در حفظ بشار اسد در قدرت به همپوشانی منافع رسیده است. این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی روابط ایران، روسیه و امریکا را یک چرخه به هم پیوسته در نظر گرفته و تاثیر رقابت روسیه و آمریکا را برجایگاه منطقهای ایران بررسی می کند.این مقاله با حمایت مالی مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی دانشگاه تهران تهیه شده است.
تفاصيل المقالة
تحقیقات سیاسی و بین المللی
,
العدد4,السنة
14
,
پاییز
1401
چکیدهقدرت نرم روسیه در سالهای اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه اوراسیای مرکزی را به خود جلب کرده است. اقدامهای انجام شده توسط روسیه برای توسعه روابط با کشورهای آسیای مرکزی بهطور معمول قدرت نرم خوانده -میشود. اینکه سیاست قدرت نرم روسیه در آسیای مرکزی چه کاربردی دا أکثر
چکیدهقدرت نرم روسیه در سالهای اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه اوراسیای مرکزی را به خود جلب کرده است. اقدامهای انجام شده توسط روسیه برای توسعه روابط با کشورهای آسیای مرکزی بهطور معمول قدرت نرم خوانده -میشود. اینکه سیاست قدرت نرم روسیه در آسیای مرکزی چه کاربردی دارد از ابعاد مختلف قابل بررسی است. بنابراین، پرسش اصلی مقاله این است که بهرهگیری روسیه از ابزارهای قدرت نرم در آسیای مرکزی چگونه سیاست خارجی کشورهای منطقه را زیر تأثیر قرار دادهاست؟ فرضیۀ مقاله این است که بهره گیری روسیه از ابزارهای قدرت نرم به همسویی فکری رهبران آسیای مرکزی با روسیه و همراهی بیشتر آنها با اهداف سیاست خارجی این کشور انجامیدهاست. در این پژوهش با بهکارگیری نظریه واقعگرایی نوکلاسیک و روش پژوهش تبیینی_تحلیلی به تبیین منطق بهکارگیری قدرت نرم روسیه در آسیای مرکزی، کارآمدی راهبرد روسیه در منطقه آسیای مرکزی و نیز دلایل و عوامل تعیینکنندۀ قدرت نرم روسیه در منطقه پرداخته شدهاست. یافتههای این پژوهش نشان میدهد ارتباطهای شخصی فراملی به عنوان سازوکار اصلی مسکو در جهت تأثیر بر جهتگیری سیاست خارجی کشورهای آسیای مرکزی عمل میکند.
تفاصيل المقالة
مطالعات روابط بین الملل
,
العدد2,السنة
15
,
تابستان
1401
چارچوب کلی ساخت اوراسیای بزرگ شامل روسیه، چین و کشورهای آسیای مرکزی در حوزه اقتصادی بیشتر به ابتکار عمل یک کمربند یک جاده چینی و توافقنامه همکاری بین این طرح و اتحادیه اقتصادی اوراسیا مرتبط است. همراه با نفوذ سنتی روسیه، رشد فزاینده چین به شدت در آسیای مرکزی احساس میش أکثر
چارچوب کلی ساخت اوراسیای بزرگ شامل روسیه، چین و کشورهای آسیای مرکزی در حوزه اقتصادی بیشتر به ابتکار عمل یک کمربند یک جاده چینی و توافقنامه همکاری بین این طرح و اتحادیه اقتصادی اوراسیا مرتبط است. همراه با نفوذ سنتی روسیه، رشد فزاینده چین به شدت در آسیای مرکزی احساس میشود و عامل اصلی در شکلگیری ساختار جدید منطقهای اوراسیای بزرگ است. وضعیت ژئوپلیتیکی موجود در همگرایی کشورهای آسیای مرکزی، روسیه و چین را به تنها گزینه موجود برای آنها تبدیل میکند. همگرایی سیاسی و نظامی با روسیه در سازمان پیمان امنیت جمعی و همچنین همگرایی اقتصادی با روسیه در اتحادیه اقتصادی اوراسیا از عناصر اصلی این امر است. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و درچارچوب مفهوم سیاست خارجی چندجهتی با هدف ارائه یک تحلیل سیستماتیک از منافع کشورهای آسیای مرکزی که در رویکرد فعلی روسیه و چین درگیر هستند به این پرسش پاسخ میدهد که کشورهای آسیای مرکزی در روند شکلگیری اوراسیای بزرگ با توجه به نقش روسیه و چین چگونه عمل میکنند؟ فرضیه پژوهش این است که کشورهای آسیای مرکزی در طرح اوراسیای بزگ با اتخاذ سیاستخارجی چندجهتی بهدنبال ایجاد تعادل در برابر نفوذ رو به رشد روسیه و چین هستند. یافته پژوهش نشان میدهد کشورهای آسیای مرکزی به دلیل جبر ژئوپلیتیک ناگزیر از همگرائی با چین و روسیه هستند اما از طرف دیگر برای اینکه در این فرآیند زیر سلطه قرارنگیرند به توسعه روابط با غرب و جهان اسلام پرداخته اند.
تفاصيل المقالة
مطالعات روابط بین الملل
,
العدد1,السنة
12
,
بهار
1398
چکیده در بیست و پنج سال گذشته ثبات در محیط امنیتی آسیای مرکزی، همواره با پیچیدگیها و چالشهای فزایندهای روبهرو بوده است. گرایشهای ملیگرایانه با شدت و ضعف در جمهوریهای آسیای مرکزی تجربه شدهاند. در کنار این گرایشها، پیدایش چالشهای داخلی، دشواریهای دوران استقلال أکثر
چکیده در بیست و پنج سال گذشته ثبات در محیط امنیتی آسیای مرکزی، همواره با پیچیدگیها و چالشهای فزایندهای روبهرو بوده است. گرایشهای ملیگرایانه با شدت و ضعف در جمهوریهای آسیای مرکزی تجربه شدهاند. در کنار این گرایشها، پیدایش چالشهای داخلی، دشواریهای دوران استقلال، ضعف در دولتسازی و ملتسازی، سرریز مسایل پیرامونی، خلا ژئوپلیتیکی و سرانجام ورود قدرتهای خارجی بهویژه پس از یازده سپتامبر، محیط امنیتی را در آسیای مرکزی با پیچیدگیهای فزایندهای روبهرو کرده است. در چنین بستری از همکاریها و رقابتها، مداخلهی بازیگران خارج از منطقه از مولفههای تاثیرگذار در محیط امنیتی این منطقه است که میتوانند نقشی مثبت یا منفی در ثبات منطقه داشته باشند. با توجه به این مساله، نوشتار پس از تحلیل مجموعه امنیتی آسیای مرکزی در چارچوب موازین و مولفههای مکتب کپنهاگ، در پی پاسخ به این سوال است که چه فرصتهایی برای نقشآفرینی ایران و ترکیه در مجموعه امنیتی آسیای مرکزی وجود دارد؟. برای پاسخ به این سوال محیط امنیتی آسیای مرکزی و نگرانیهای کشورها با استفاده از الگوی تحلیلی مجموعه امنیتی بررسی شده و سپس با واکاوی علایق نظامی-امنیتی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران و ترکیه، نتایج پژوهش در قالب فرصتهای نقشآفرینی دو کشور در این محیط امنیتی استخراج و ارائه خواهد شد. پیشنهادهایی نیز با هدف بهرهگیری ایران از فرصتها در این منطقه ارائه شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications