هدف این مقاله اندازه گیری میانگین سهم فناوری اطلاعات و ارتباطات از رشد بهره وری در بلند مدت و شاخص فاوابری در صنایع تولیدی ایران در سطح کدهای دو رقمی (ISIC) است. بدین منظور از الگوی حسابداری رشد گسترشیافته در دوره زمانی 1397-1384 بهرهبرداری شد. یافته ها نشان داد اثرات أکثر
هدف این مقاله اندازه گیری میانگین سهم فناوری اطلاعات و ارتباطات از رشد بهره وری در بلند مدت و شاخص فاوابری در صنایع تولیدی ایران در سطح کدهای دو رقمی (ISIC) است. بدین منظور از الگوی حسابداری رشد گسترشیافته در دوره زمانی 1397-1384 بهرهبرداری شد. یافته ها نشان داد اثرات فاوا بر میانگین رشد بهرهوری در بلندمدت در صنایع تولیدی ایران مثبت است. سهم فاوا از رشد بهرهوری در بلندمدت در صنایع تولیدی کک و فراورده های وابسته، تجهیزات برقی و مواد شیمیایی و فراورده های وابسته بیش از سایر صنایع تولیدی ایران است و با گذشت زمان، این مقدار بهبود یافته است. کمترین سهم فاوا از رشد بهرهوری در بلندمدت نیز مربوط به مبلمان، پوشاک و ماشین آلات و تجهیزات طبقه بندی نشده در جای دیگر است. همچنین، شواهد نشان داد که مقدار میانگین شاخص فاوابری ناچیز و با افزایش شدت کاربری فاوا (فاوابری) آثار آن بر رشدهای بهرهوری افزایش می یابد.
تفاصيل المقالة
هدف مقاله ارزیابی اثرات نامتقارن تکانههای مثبت و منفی و تکانههای بزرگ بازار سهام بر نرخ ارز در ایران با استفاده از دادههای روزانه 07/01/1395 - 31/03/14002 به سه روش همجمعی، APARCH و همبستگی پویای شرطی است. شواهد نشان میدهد هر دو تکانه (مثبت/منفی) و تکانه بزرگ (مثب أکثر
هدف مقاله ارزیابی اثرات نامتقارن تکانههای مثبت و منفی و تکانههای بزرگ بازار سهام بر نرخ ارز در ایران با استفاده از دادههای روزانه 07/01/1395 - 31/03/14002 به سه روش همجمعی، APARCH و همبستگی پویای شرطی است. شواهد نشان میدهد هر دو تکانه (مثبت/منفی) و تکانه بزرگ (مثبت/منفی) در بازار سهام ایران به فراوانی یافت میشود. از 2642 روز 1601 روز بازار سهام بازده منفی و 1041 روز بازده مثبت در این دوره داشته است. در 511 روز بازار بیش از یک انحراف معیار نوسان داشته است (تکانه بزرگ مثبت و منفی). برآوردها نشان داد بازده بازار سهام بر بازده بازار ارز موثر است. همچنین، یافتهها آشکار کرد که واکنش نرخ ارز نسبت به تکانه مثبت و منفی بازار سهام نامتقارن بوده و اثر تکانههای منفی بیش از تکانههای مثبت است. افزونبر این، یافتهها نشان داد اثر تکانههای بزرگ بازار سهام بر بازدهی ارز نیز نامتقارن است. تحلیل رفتار بازده بازار سهام نشان داد که تکانههای منفی این بازار تأثیری بزرگتری بر نوسانات شرطی در مقایسه با تکانههای مثبت دارد. نتابج مدل همبستگی پویای شرطی نشان داد نوسانات این دو بازار از همبستگی پویای پایدار برخوردارند. بنابراین، شفافسازی، افشای دقیق اطلاعات بازار سهام، تعمیق مالی بههمراه مدیریت نوسانات ارزی در ثبات این دو بازار موثر خواهد بود.
تفاصيل المقالة
ههدف این مقاله ارزیابی کارایی 15 بانک بورسی در دوره 1401-1393 است. بدین منظور، از روش تحلیل کارایی ناپارامتریک شعاعی(کارایی دبرو-فارل) و غیرشعاعی(کارایی راسل) تحت فناوریهای بازدهی ثابت، بازدهی غیرفزاینده و بازدهی متغیر استفاده میشود. افزون بر این، به¬دلیل برخی محدودی أکثر
ههدف این مقاله ارزیابی کارایی 15 بانک بورسی در دوره 1401-1393 است. بدین منظور، از روش تحلیل کارایی ناپارامتریک شعاعی(کارایی دبرو-فارل) و غیرشعاعی(کارایی راسل) تحت فناوریهای بازدهی ثابت، بازدهی غیرفزاینده و بازدهی متغیر استفاده میشود. افزون بر این، به¬دلیل برخی محدودیتها در روشهای شعاعی، کارایی فنی تصحیحشده تورش با استفاده از تحلیل پوششی دادههای بوتاسترپ نیز برآورد شد. یافتههای تحلیل شعاعی نشان میدهد بجز بانک خاورمیانه، سایر بانکهای بورسی ناکارا بودهاند. متوسط کارایی دبرو-فارل این 15 بانک تحت فناوری بازدهی ثابت 77 درصد و تحت بازدهی متغیر 82 درصد است؛ در حالی که متوسط کارایی راسل تحت بازدهی ثابت 58 درصد و تحت بازدهی متغیر 67 درصد است. این نتایج حکایت از متغیر کمکی در کارایی دبرو-فارل است. نتایج کارایی بوتاسترپ نیز نشان میدهد نتایج کارایی شعاعی و غیرشعاعی از کمبرآوردی رنج میبرند و در واقع کارایی را بیش از آن چیزی که هست نشان میدهند. نمرات کارایی فنی شعاعی تصحیحشده تورش در رویکرد بوتاسترپ بیان میدارد همه بانکها ناکارا هستند. در این میان، بانکهای دی و سرمایه بدترین وضعیت را داشتهاند. از این رهگذر، اتخاذ رویه مناسب برای پرداخت تسهیلات مانند اعتبارسنجی برای مدیریت مطالبات غیرجاری، افزایش درآمدهای غیربهرهای و کاهش هزینههای عملیاتی برای بهبود کارایی ضروری به¬نظر می-رسد.
تفاصيل المقالة
درحیطه اقتصاد منطقهای، اثرات تجمع صنعتی به عنوان کارایی تولید از وابستگی متقابل صنعتی نشأت میگیرد و معمولا بنگاهها در فرآیند تصمیمگیری آنها را صرفههای خارجی در نظر میگیرند. هدف این مقاله ارایه مدلی برای جغرافیای اقتصادی جدید براساس نظریه تجمع درونزای کروگمن (199 أکثر
درحیطه اقتصاد منطقهای، اثرات تجمع صنعتی به عنوان کارایی تولید از وابستگی متقابل صنعتی نشأت میگیرد و معمولا بنگاهها در فرآیند تصمیمگیری آنها را صرفههای خارجی در نظر میگیرند. هدف این مقاله ارایه مدلی برای جغرافیای اقتصادی جدید براساس نظریه تجمع درونزای کروگمن (1991) در بازارهای ایران میباشد. در این راستا از طریق برآورد تابع تولید گسترش یافته سولو، اثرات صرفههای تجمع صنعتی و شهرنشینی در استانهای ایران در دوره 89-1379 مورد آزمون قرار میگیرد. نتایج نشان میدهد نظریه هسته-پیرامون در استانهای ایران صادق نیست؛ به گونهای که اثرات سرریز بازارهای خارجی مثبت و معنادار ولی اثر بازار داخلی از نظر آماری معنادار نیست. بنابراین توسعه زیرساختهای حمل و نقل و تقویت ارتباطات بازارها در نمایان شدن اثر سرریز بازارهای خارجی نقش تعیینکننده در رشد اقتصادی استانها دارد.
تفاصيل المقالة
تعادل استراتژی مختلط نش یک مفهوم متداول در نظریه بازی بوده که بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. بازی میان ضربهزننده و دروازهبان در یک مسابقه فوتبال، یک بازی واقعی است که با استفاده از آن میتوان مفهوم تعادل استراتژی مختلط نش یا دقت آن را بررسی نمود. بدین منظور، پیشبین أکثر
تعادل استراتژی مختلط نش یک مفهوم متداول در نظریه بازی بوده که بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. بازی میان ضربهزننده و دروازهبان در یک مسابقه فوتبال، یک بازی واقعی است که با استفاده از آن میتوان مفهوم تعادل استراتژی مختلط نش یا دقت آن را بررسی نمود. بدین منظور، پیشبینیهای مدل با استفاده از یک مجموعه داده که شامل مسیر ضربات و جهشها در 106 ضربه پنالتی گرفته شده از لیگ برتر ایران میباشد، آزمون گردید. مشاهدات بیان میدارند که با توجه به توزیع احتمال مسیر ضربه، استراتژی بهینه دروازهبان این است که در مرکز دروازه باقی بماند؛ اما دادهها بیان میدارند که دروازهبانان تقریباً همیشه به یکی از طرفین جهش میکنند. در نهایت، الگوی چپ- چپ بیشترین تکرار را به خود اختصاص داده و دارای بیشترین مشاهده در میان الگوها است.
تفاصيل المقالة
این مقاله اثر تجمع فضایی فعالیتهای صنعتی را بر رشد بهرهوری صنایع تولیدی استانهای ایران با استفاده از رگرسیون دادههای مقطعی و رگرسیون تلفیقی پویا با روش گشتاورهای تعمیمیافته در دوره 92-1379 بررسی میکند. برای اندازهگیری تجمع صنعتی از شاخص الیسون گلیزر استفاده شد. ی أکثر
این مقاله اثر تجمع فضایی فعالیتهای صنعتی را بر رشد بهرهوری صنایع تولیدی استانهای ایران با استفاده از رگرسیون دادههای مقطعی و رگرسیون تلفیقی پویا با روش گشتاورهای تعمیمیافته در دوره 92-1379 بررسی میکند. برای اندازهگیری تجمع صنعتی از شاخص الیسون گلیزر استفاده شد. یافتهها فرضیه ویلیامسون را تایید میکند؛ بدین معنا که تجمع فعالیتهای صنعتی تا سطح معینی از توسعهیافتگی بر رشد بهرهوری اثر مثبت دارد.. با بهبود زیرساختها و گسترش بازارها، اثرات خارجی ازدحام در مراحل توسعهیافتگی تغییر کرده و این امر میتواند سبب پراکندگی بیشتر فعالیتهای اقتصادی شود؛ یعنی تجمع، موجب انباشت سرمایه فیزیکی و انسانی شده و رشد اقتصادی را در پی خواهد داشت.
تفاصيل المقالة
در این مقاله، اثر تغییر سهم درآمدی سرمایه بر رشد اقتصادی اندازهگیری، سپس به حسابداری رشد اقتصادی و محاسبه بهرهوری کل عوامل با فرض تغییر سهم درآمدی سرمایه پرداخته شد. در نهایت اثر سهم درآمدی سرمایه و تغییرات آن بر رشد بهرهوری کل عوامل تولید برآورد گردید. بدین منظور از أکثر
در این مقاله، اثر تغییر سهم درآمدی سرمایه بر رشد اقتصادی اندازهگیری، سپس به حسابداری رشد اقتصادی و محاسبه بهرهوری کل عوامل با فرض تغییر سهم درآمدی سرمایه پرداخته شد. در نهایت اثر سهم درآمدی سرمایه و تغییرات آن بر رشد بهرهوری کل عوامل تولید برآورد گردید. بدین منظور از دادههای صنایع تولیدی به تفکیک استانهای ایران در دوره 93-1383 استفاده شد. یافتهها نشان میدهد اثر تغییر سهم درآمدی سرمایه بر تولید سرانه صنایع تولیدی استانها سالانه متوسط 5/11 هزار ریال بوده است. نتایج حسابداری رشد حاکی از آن است سهم نیروی کار و سرمایه از رشد اقتصادی 6/5 درصدی صنایع تولیدی استانها به ترتیب 4/11 و 200 درصد بوده است. علاوه بر این، سهم تغییر سهم درآمدی سرمایه از رشد اقتصادی 30 درصد و سهم TFP زولتا نیز منفی 141 درصد سالانه میباشد. در نهایت، نتایج برآورد حداقل مربعات تلفیقی (PLS) و گشتاورهای تعمیمیافته (GMM) نشان داد سهم درآمدی و تغییرات آن اثر مثبت و معنادار بر رشد TFP دارد که این اثرگذاری به دلیل تغییر نسبت فراوانی عوامل تولید و تغییرات تکنولوژیکی تورشدار صنایع تولیدی استانهای ایران میباشد.
تفاصيل المقالة
چکیده
مطالعه حاضر به بررسی اثرات کمی عدم قطعیت در مورد سیاست مخارج دولت (مخارج جاری و عمرانی) بر فعالیت اقتصادی ایران می پردازد. عدم قطعیت یا نااطمینانی وضعیتی است که وقایع آینده و یا احتمال رخ دادن آن ها پیش بینی نشده است. در دنیای واقعی، اقتصاد سرشار از نااطمینانی عو أکثر
چکیده
مطالعه حاضر به بررسی اثرات کمی عدم قطعیت در مورد سیاست مخارج دولت (مخارج جاری و عمرانی) بر فعالیت اقتصادی ایران می پردازد. عدم قطعیت یا نااطمینانی وضعیتی است که وقایع آینده و یا احتمال رخ دادن آن ها پیش بینی نشده است. در دنیای واقعی، اقتصاد سرشار از نااطمینانی عوامل اقتصادی است که به بروز ریسک و مخاطره در فضای تصمیم گیری عوامل اقتصادی منجر شده و رفتار آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد. در این نوشتار برآنیم تا با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری ساختاری (SVAR) که به مدلهای تکانهای معروف میباشند؛ اثرات نااطمینانی ایحادشده از سوی مخارج جاری و مخارج عمرانی دولت و سایر شاخصهای اثرگذار نظیر؛ تکانه های قیمت نفت و بحران های مالی را بر فعالیت های اقتصادی نظیر تولید و اشتغال اندازه گیری کنیم. داده های مطالعه از سایت بانک مرکزی جمع آوری گردیده است و با استفاده از نرم افزار ایویوز برای سالهای 1365-1399 به تخمین مدل پرداخته می شود. یافتهها نشان داد یک تکانه وارده از ناحیه قیمت نفت، به اندازه 5 درصد باعث افزایش تولید و 1 درصد افزایش اشتغال می شود، همچنین یک تکانه وارده از ناحیه بحران مالی به ترتیب باعث کاهش 3 درصدی تولید و 12 درصدی اشتغال میشود. تکانه وارده از ناحیه نااطمینانی مخارج جاری و عمرانی، باعث کاهش به ترتیب؛ 12 درصدی تولید و 7 و 5 درصدی اشتغال می شود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications