تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
العدد2,السنة
14
,
تابستان
1401
در سدههای تاریک هفتم و هشتم هجری که دورۀ چیرگی خونخواران تاتار و فرمانروایی حاکمان نالایق ستمکار بر ایران بود، اشعار انتقادی بهشیوهای رساتر از ادب اعتراض در قرن ششم، به منصّۀ ظهور رسید. در بحبوحۀ آن دوران خفقانزده، سعدی و سیف فرغانی، دو تن از آزاداندیشانی بودند که ه أکثر
در سدههای تاریک هفتم و هشتم هجری که دورۀ چیرگی خونخواران تاتار و فرمانروایی حاکمان نالایق ستمکار بر ایران بود، اشعار انتقادی بهشیوهای رساتر از ادب اعتراض در قرن ششم، به منصّۀ ظهور رسید. در بحبوحۀ آن دوران خفقانزده، سعدی و سیف فرغانی، دو تن از آزاداندیشانی بودند که هریک به سبک و سیاقی خاص، در اشعارشان به مسائل جامعۀ فروپاشیدۀ آن روزگار پرداختند. از آنجا که خودرأیی حکومتهای ضدّمردمی، قلم و بیان را در زندان هزارتوی استبداد به اسارت کشیده بود، به ناچار این شاعران برای به نقد کشیدن اوضاع آشفته و نابسامان آن دوران به آرایه های بدیعی رمزآلود، به ویژه ایهام روی آوردند. این پژوهش بر آن است که با تکیه بر روش توصیفی ـ تحلیلی و مقایسه ای به بررسی و مقایسۀ کارکرد آرایة ایهام در طرح مسائل سیاسی و اجتماعی در غزلیات شاعران مذکور بپرازد تا اولا میزان تأثیر هجوم چنگیز و حکومت مغولان در این دوره بر مضمون رایج در غزلیات شان بازنموده شود و ثانیا برجسته ترین ایهام های غزلیات شاعران مذکور با کارکرد سیاسی و اجتماعی و وجوه تشابه و افتراق آن ها شناخته شود. برآیند نهایی این تحقیق نشان میدهد که کاربست روش ایهام در بیان مسائل سیاسی و اجتماعی در غزلیات سعدی نسبت به غزلیات سیف تنوع و بسامد بیشتری دارد. بیشترین انتقادهای ایهام آمیز این دو شاعر متوجّه صاحبان قدرت است. از میان انواع ایهام، ایهام مجرّد و تناسب به ترتیب در غزلیات سعدی و ایهام تناسب و تضاد در غزلیات سیف از نمود بیشتری برخوردارند.
تفاصيل المقالة
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
العدد4,السنة
15
,
زمستان
1402
حضور جاودانۀ حافظ نه تنها در تاریخ و تاریخ ادبی ایران، بلکه در ذهن و ضمیر فارسی زبانان سراسر جهان، او را به یک خاطرۀ ازلی تبدیل کرده و به همین دلیل دربارۀ او و شعرش، از جهات مختلف و به فراوانی، سخن گفته شده است. اما باب بحث و گفتگو دربارۀ پوشیده گویی و بیان غیر مستقیم أکثر
حضور جاودانۀ حافظ نه تنها در تاریخ و تاریخ ادبی ایران، بلکه در ذهن و ضمیر فارسی زبانان سراسر جهان، او را به یک خاطرۀ ازلی تبدیل کرده و به همین دلیل دربارۀ او و شعرش، از جهات مختلف و به فراوانی، سخن گفته شده است. اما باب بحث و گفتگو دربارۀ پوشیده گویی و بیان غیر مستقیم و پرابهام و ایهام روی دادها و طنزهای گزنده و کنایه های رسوا کننده و شگردهای زبانی دیگری که به دو پهلوگویی هایش باز می گردد، همچنان باز است. در نوشتۀ حاضر ساختار و محتوای دو پهلوگویی های حافظ که از ویژگی های بارز سبک اوست، بررسی و تحلیل شده است. این ویژگی شعر او در اثر تسلسل خواطر و تداعی معانی ذهن را درگیر می کند و در عین حال هرگز هم به قطعیت نمی رسد. این فضیلت بی همتای شعر حافظ که کلام او را از سخن دیگران متمایز می سازد و سبب اعتلا و جاودانگی آن می گردد، قاب و قالبی برای بیان اندیشه هایی است که بیانشان به صورت صریح خالی از خطر نبوده است. حافظ با همین شگرد است که در برابر قدرت حاکم می ایستد و به یاری آن، گفتمان مسلط حکومت را وارونه می کند و به رهایی مردم از جمود و خشک اندیشی و وابستگی هایشان کمک می کند. داد ه های این تحقیق از رهگذر مطالعات کتابخانۀ فراهم آمده و با استفاده از روش تحلیلی توصیف شده است. مهم ترین دستاورد این پژوهش این است که ابزارهای پوشیده گویی و ایهام های حافظ، در همان حال که جزیی از اندیشۀ ساختارمند او به شمار می آیند، در پیوند با خود هم نوعی از ساختار سیاسی و ضد قدرت را نشان می دهد.
تفاصيل المقالة
Normal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA
/* Style Definitions */
table.MsoNormalTable
{mso-style-name:"Table Normal";
mso-tstyle-rowband-size:0;
mso-tstyle-colband-size:0;
mso-style-noshow:yes;
mso-style-priority:99;
mso-style-qformat:yes;
mso-style-parent:"";
mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt;
mso-para-margin:0in;
mso-para-margin-bottom:.0001pt;
text-align:justify;
mso-pagination:widow-orphan;
font-size:11.0pt;
font-family:"Calibri","sans-serif";
mso-ascii-font-family:Calibri;
mso-ascii-theme-font:minor-latin;
mso-fareast-font-family:"Times New Roman";
mso-fareast-theme-font:minor-fareast;
mso-hansi-font-family:Calibri;
mso-hansi-theme-font:minor-latin;
mso-bidi-font-family:Arial;
mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}
>نیایش و ستایش معبود یکی از روحانیترین لحظههای زندگی هر مؤمن است. در همة ادیان آسمانی متناسب با تلقّی و درک مؤمنان از دین، شیوهها و شکلهایی برای راز و نیاز با معبود فراهم شده است. شاعران هم به عنوان دارندگان روحهای لطیف و حسّاس، در لابهلای اشعار خود، مناجاتهایی نغز و دلنشین گنجاندهاند که از لطیفترین فرازهای آثارشان است. مناجاتهای عطّار که در لابهلای مثنویهایش (الهینامه، اسرارنامه، منطقالطّیر و مصیبتنامه) پراکنده است، گاه از زبان شاعر و گاه از زبان شخصیتهای داستانهایش نقل شدهاند. بیپروایی و جسارت و صمیمیّتی که در این مناجاتهای عارفانه وجود دارد، به آنها عمق خاصّی بخشیده است. نگاه برخاسته از عمق جان عطّار که انواع لایههای گفتوگوی صمیمانه و خالصانه را با معبود شامل میشود، رنگ آسمانی به نیایشهایش میدهد.بنا به اعتقاد عطّار، دعوت خداوند بزرگ برای دعا و نیایش، افتخاری بزرگ برای نوع بشر است و حتّی در این راه، شور و شوقِ دعاکردن را نیز خودِ خداوند در آدمیان ایجاد میکند و برای انجام آن توفیق میدهد. درونمایة نیایشهای عطّار، ستایش خداوند بزرگ، عجز و عشقِ او نسبت به خدا و بیان درخواستهاست. مهمترین دعا و خواستة وی، سلامت نفس و سعادت آخرت است. از مجموع نیایشهای عطّار آشکار میگردد که او مؤمنی است با اعتقاد راستین که در سیر و سلوک عارفانه، پای از جادة شریعت بیرون ننهاده و در تصوّف جانب اعتدال را اختیار کرده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications