فهرس المقالات سید جعفر حمیدی


  • المقاله

    1 - باستان گرایی (آرکائیسم) در اشعار نصرت رحمانی و علی موسوی گرمارودی
    تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , العدد 1 , السنة 10 , بهار 1397
    یکی از شیوه های آشنایی زدایی و برجسته سازی کلام در نظر منتقدان فرمالیسم، استفاده از واژه ها و عبارات کهن است که در نقد ادبی به باستان گرایی (آرکائیسم) معروف است. کاربرد بجا و مناسب باستان گرایی، علاوه بر تعالی شعر، باعث اعجاب و التذاذ مخاطب نیز می شود. نصرت رحمانی و علی أکثر
    یکی از شیوه های آشنایی زدایی و برجسته سازی کلام در نظر منتقدان فرمالیسم، استفاده از واژه ها و عبارات کهن است که در نقد ادبی به باستان گرایی (آرکائیسم) معروف است. کاربرد بجا و مناسب باستان گرایی، علاوه بر تعالی شعر، باعث اعجاب و التذاذ مخاطب نیز می شود. نصرت رحمانی و علی موسوی گرمارودی از این شگرد زبانی به نحو چشمگیری استفاده نموده و علاوه بر زیبایی، زبان شعر خود را نیز تشخص بخشیده اند. گفتنی است بسامد این نوع آشنایی زدایی در شعر گرمارودی- به دلیل آشنایی و مطالعه عمیق در اشعار کلاسیک فارسی- بسیار بالاتر از رحمانی است و می توان آن را یکی از ویژگی های سبکی وی به شمار آورد. هدف این پژوهش بررسی و کاربرد باستان گرایی در اشعار این دو شاعر است که به تشخص زبان و بیان شاعرانۀ آنها منجر شده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - سبک‌شناسی لایه‌ای رمان هستی از فرهاد حسن‌زاده
    تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , العدد 5 , السنة 10 , زمستان 1397
    به‌کارگیری شاخه‌های جدید سبک‌شناسی و بازیابی ابزارهایی مناسب برای تجزیه و تحلیل متون فارسی می‌تواند دریچه‌ای تازه به شناخت مطلب باشد. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی و تحلیل محتوا انجام شده، سعی بر آن بوده است تا رمان هستی از فرهاد حسن‌زاده از دیدگاه سبک‌‌شناسی انتقادی م أکثر
    به‌کارگیری شاخه‌های جدید سبک‌شناسی و بازیابی ابزارهایی مناسب برای تجزیه و تحلیل متون فارسی می‌تواند دریچه‌ای تازه به شناخت مطلب باشد. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی و تحلیل محتوا انجام شده، سعی بر آن بوده است تا رمان هستی از فرهاد حسن‌زاده از دیدگاه سبک‌‌شناسی انتقادی مورد توجه قرار گیرد. یعنی در کلان‌لایه‌های روایی و متنی با تجزیه و تحلیل کانون‌سازی، میزان تداوم کانون‌سازی (کانون‌سازی متغیر و چندگانه) و جنبه‌های کانون‌سازی (جنبه‌ی ادراکی زمان به ترتیب، دیرش، بسامد و مکان و جنبه جهان بینی) و نیز خرد لایه‌های آوایی، واژگانی، نحوی، کاربردشناسی و بلاغی در ارتباط با لایه‌ی بیرونی آن (بافت موقعیتی متن) مورد بررسی قرار گیرد. یافته‌ها حاکی از آن است که برخی متغیرهای سبکی در متن وجود دارد که منجر به کشف جهان بینی و تبیین مسائل اجتماعی روز مثل جنگ، فقر و... در متن می‌شود؛ از طرفی نوع به‌کارگیری جملات با توجه به مخاطب‌شناسی باعث استقبال مخاطب نوجوان از این رمان و موفقیتش در عرصه ملی و بین‌المللی شده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - بررسی فرانیارها و فراآسیب ها در شخصیت صائب تبریزی بر اساس ابیات تمثیلی غزلیات شاعر با تکیه بر نظریۀ روان‌شناسان انسان‌گرا
    تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی , العدد 4 , السنة 13 , پاییز 1400
    در عصر حاضر علم نوبنیاد روان شناسی توانسته است با تکیه بر نظریه های متنوع اندیشمندان این علم، دریچه های تازه ای پیش روی پژوهشگران و منتقدان قرار دهد که از جملۀ آن تحلیل عوالم درونی نویسندگان متون کلاسیک و معاصر در عرصۀ ادبیات فارسی است. بر همین اساس، ساختار اصلی این مقا أکثر
    در عصر حاضر علم نوبنیاد روان شناسی توانسته است با تکیه بر نظریه های متنوع اندیشمندان این علم، دریچه های تازه ای پیش روی پژوهشگران و منتقدان قرار دهد که از جملۀ آن تحلیل عوالم درونی نویسندگان متون کلاسیک و معاصر در عرصۀ ادبیات فارسی است. بر همین اساس، ساختار اصلی این مقاله با رویکرد فوق شکل گرفته و دو هدف عمده را دنبال می کند. اول کشف و شناسایی فرانیازها و فراآسیب های شخصیت صائب تبریزی بر اساس نظریۀ انسان گراها و دوم بررسی رویکرد تمثیلی صائب در بیان این ویژگی ها. برای دست یابی به این دو مقصود نیز از سخنان و اشعاری که شاعر با توجّه به دو خصیصۀ مهمّ سبک هندی یعنی بسیارگویی و کشف مضمون های تازه، در دیوان غزلیّاتش به این موضوع پرداخته، استفاده شده است. در این روش 364 غزل از دیوان مذکور بر اساس جدول مورگان و استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده از بین 6995 غزل، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. بر همین اساس بعد از بیان مطالبی درمورد تمثیل، کارکرد و شاخه های آن، موضوع شخصیت و مفهوم آن تبیین شده و سپس 18 مورد فرانیاز و فراآسیب عنوان شده توسط مزلو، از دیوان صائب استخراج شده و رویکرد تمثیلی او در بیان این ویژگی ها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این تحقیق که رویکردی توصیفی- تحلیلی دارد ضمن تبیین فرانیازها و فراآسیب های شخصیت شاعر به عنوان یک انسان خودشکوفا سعی شده است به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که آیا صائب در استفاده از رویکرد تمثیلی برای بیان موارد فرانیاز و فراآسیب شخصیت خود موفق بوده است؟ تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - بررسی مؤلفه‌های تمثیلی رمان عاشقانه‌های یونس در شکم ماهی از جمشید خانیان
    تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی , العدد 4 , السنة 10 , پاییز 1397
    ادبیات پایداری به معنای خاص، یکی از انواع ادبی است که در ایران عمر کوتاهی دارد و داستان‌ها و رمان‌های زیادی در این نوع نوشته شده که در آن، نویسنده تمثیل و نماد را دستمایه‌ی بیان خود کرده و اثرش را خلق می‌کند. تمثیل شامل چیزی گنگ، ناشناخته و پنهان از ماست که در عصر جدید أکثر
    ادبیات پایداری به معنای خاص، یکی از انواع ادبی است که در ایران عمر کوتاهی دارد و داستان‌ها و رمان‌های زیادی در این نوع نوشته شده که در آن، نویسنده تمثیل و نماد را دستمایه‌ی بیان خود کرده و اثرش را خلق می‌کند. تمثیل شامل چیزی گنگ، ناشناخته و پنهان از ماست که در عصر جدید و در نقد سبک شناسانه‌ی یک اثر به عنوان رمزگان از آن یاد می‌شود و‌ حتی‌ می‌تواند سبک یک نویسنده را دربرگیرد. در سبک‌شناسی لایه‌ای، که از شیوه‌های نوین سبک‌شناسی به‌حساب می‌آید، بافت موقعیتی را به‌عنوان کلان‌ لایه مد‌نظر قرار داده و متن را به خرد‌لایه‌هایی تجزیه می‌کنیم. سپس با بررسی آن‌ها به جستجو در ویژگی‌های شاخص و پربسامد می‌پردازیم که در نهایت منجر به کشف ایدئولوژی می‌شود. در این مطالعه‌، که به روش توصیفی تحلیلی محتوا انجام شده‌، ابتدا با توجه به بافت موقعیتی، رمان عاشقانه‌های یونس در شکم ماهی از جمشید خانیان را که یکی از آثار تمثیلی خلق شده در ادبیات پایداری است به خرد‌لایه‌های واژگانی، نحوی و بلاغی تجزیه کرده و سپس به بررسی سبک‌شناسانه آن پرداخته می شود. یافته‌ها حاکی از آن است که ایدئولوژی نویسنده در لایه‌ی نحوی نهفته است؛ چرا که این داستان تمثیلی است و معمولاً تمثیل در لایه‌ی نحوی نمود پیدا می‌کند. او با آوردن یک نمونه‌ی عالی‌، بهترین نوع عشق را سیروسلوک و حرکت از عشق زمینی به عشق آسمانی می‌داند؛ سپس با بهره‌گیری از رمزگان و تمثیل، مخاطب را به تأویل و تفکر وا می‌دارد و سبکی تمثیلی را برای رمانش رقم می زند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - تحلیل گفتمان دراماتیک با رویکرد سبک‌شناسی لایه‌ای در رمان لحظه‌های سکسکه احمد اکبرپور
    زبان و ادب فارسی واحد سنندج , العدد 5 , السنة 11 , زمستان 1398
    گفتمان، اصطلاحی است که برای نمونه‌های کاربرد زبان و چگونگی تأثیر آن بر مخاطب، اعم از زبانی که ایجاد ارتباط می‌کند یا واحدهای زبانی بزرگتر چون مصاحبه و مکالمه و متن و... به کار برده می‌شود. با این تفاسیر تبلور گفتمان به شکل‌های گوناگونی صورت می‌پذیرد؛ گاهی یک متن سخنرانی أکثر
    گفتمان، اصطلاحی است که برای نمونه‌های کاربرد زبان و چگونگی تأثیر آن بر مخاطب، اعم از زبانی که ایجاد ارتباط می‌کند یا واحدهای زبانی بزرگتر چون مصاحبه و مکالمه و متن و... به کار برده می‌شود. با این تفاسیر تبلور گفتمان به شکل‌های گوناگونی صورت می‌پذیرد؛ گاهی یک متن سخنرانی، گاهی رمان و گاهی نمایشنامه یا فیلمنامه و... با این رسالت گفتمان، به نظر می‌رسد که در بعضی از متنون به خصوص رمان‌ها، به خاطر شرایط و نوع ساختار جملات می‌توان دو یا چند گونه گفتمان را قائل شد. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی محتوا انجام شده، سعی برآن بوده تا ابتدا به تعریف گفتمان پرداخته شود و سپس با توجه به ویژگی‌های سبکی رمان لحظه‌های سکسکه از احمد اکبرپور، گفتمان نمایشی آن نیز مورد بررسی قرار گیرد. یافته‌ها حاکی از آن است که سبک بارز این رمان، طنز است و به لحاظ ساختاری به نمایشنامه و فیلمنامه نیز نزدیک است. به طوری که اگر نویسنده نوع نمایشنامه و فیلمنامه را به جای رمان برای بیان ایدئولوژی خود انتخاب می‌کرد، باز هم در ایجاد گفتمان موفق بود.از طرفی متن رمان می‌تواند به عنوان یک فیلمنامه خوب در زمینه جنگ تحمیلی و معرفی آن به مخاطب نوجوان باشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    6 - آشنایی زدایی و کارکرد آن در اشعار نصرت رحمانی و علی موسوی گرمارودی
    مطالعات زبان و ادبیات غنایی , العدد 1 , السنة 7 , بهار 1396
    آشنایی زدایی (غریب سازی) یکی از شگردهای آفرینش شعر و از مباحث مهم نقد ادبی معاصر است که نخستین بار توسط فرمالیست ها (صورتگرایان) روس مطرح شد. آنها اعتقاد داشتند استفاده مکرر از واژگان و ترکیبات کهن در شعر، از ارزش و زیبایی متن کاسته و انگیزه مخاطبِ شعر نیز از آن سلب خوا أکثر
    آشنایی زدایی (غریب سازی) یکی از شگردهای آفرینش شعر و از مباحث مهم نقد ادبی معاصر است که نخستین بار توسط فرمالیست ها (صورتگرایان) روس مطرح شد. آنها اعتقاد داشتند استفاده مکرر از واژگان و ترکیبات کهن در شعر، از ارزش و زیبایی متن کاسته و انگیزه مخاطبِ شعر نیز از آن سلب خواهد شد. به همین دلیل آنها بحث آشنایی زدایی را مطرح کردند و هدف اصلی آن را جلوگیری از تکرار و ابتذالِ واژگان، ترکیبات و تصاویر کلیشه ای در متون ادبی دانستند. آشنایی زدایی یکی از عوامل تعیین سبک شاعران نیز به شمار می رود. نصرت رحمانی و علی موسوی گرمارودی در آثار خود به شیوه های گوناگون آشنایی زدایی توجه داشته و از همین رهگذر، واژگان، ترکیبات و تصاویر تازه ای خلق کرده اند که در این مقاله به بخش هایی از آنها خواهیم پرداخت. واژه های کلیدی : آشنایی زدایی، هنجار گریزی، فرمالیسم، موسوی گرمارودی، نصرت رحمانی. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    7 - بررسی جایگاه عناصر بلاغی در عرفان فخرالدین عراقی
    مطالعات زبان و ادبیات غنایی , العدد 4 , السنة 7 , پاییز 1396
    فخرالدین عراقی یکی از عارفان بزرگ فرهنگ ما است که در قالب تعبیرهایی شاعرانه، اندیشه‌ها و تجربه‌های ناب عرفانی خود را ترسیم نموده است. شگردهای بلاغی از جملۀ ابزارهایی است که در صورت بندی زبان، ذهنیت، تجارب و درونمایه‌های عرفانی شاعران کارکردی برجسته به خود گرفته است. عرا أکثر
    فخرالدین عراقی یکی از عارفان بزرگ فرهنگ ما است که در قالب تعبیرهایی شاعرانه، اندیشه‌ها و تجربه‌های ناب عرفانی خود را ترسیم نموده است. شگردهای بلاغی از جملۀ ابزارهایی است که در صورت بندی زبان، ذهنیت، تجارب و درونمایه‌های عرفانی شاعران کارکردی برجسته به خود گرفته است. عراقی عارفی نواندیش می‌باشد که از این رهگذر توانسته است افکار تازۀ خود را در ساختی هنرمندانه و متفاوت از زبان رسمی صوفیان به مخاطبان خویش عرضه نماید. در این پژوهش، با طرح این پرسش که عناصر بلاغی، جدای از ارزش‌های هنری و ادبی چه نقش‌های دیگری به خود می‌توانند بگیرند، تلاش می‌شود تا جایگاه و کارکرد آرایه‌هایی چون؛ تناقض و طنز، کنایه، اغراق و استعاره در زبان عرفانی عراقی تعیین گردد. می‌توان گفت کاربست ویژۀ این صناعات و آرایه‌ها در کلام عراقی، سبب شده است تا با شکل‌گیری رویکردی هنری به اندیشه‌های باطنی، این افکار و اندیشه‌ها به گونه‌ای مطلوبتر ترسیم گردند. تفاصيل المقالة