فهرس المقالات عبدالعلی اویسی کهخا


  • المقاله

    1 - بررسی مؤلفه‌های مدرنیسم در رمان سالمرگی
    تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , العدد 2 , السنة 15 , تابستان 1402
    جریان مدرنیسم واکنشی ادبی‌ و هنری به مدرنیته و دگرگونی‌های ناشی از آن بود. مدرنیسم از دانش‌های نوینی مانند روانشناسی که سال‌های پایانی قرن نوزدهم شکل گرفتند بسیار تأثیر پذیرفت. مدرنیسم بر رمان که از مهم‌ترین گونه‌های ادبی‌ است تأثیرات ژرفی گذاشت و باعث آفرینش رمان مدرن أکثر
    جریان مدرنیسم واکنشی ادبی‌ و هنری به مدرنیته و دگرگونی‌های ناشی از آن بود. مدرنیسم از دانش‌های نوینی مانند روانشناسی که سال‌های پایانی قرن نوزدهم شکل گرفتند بسیار تأثیر پذیرفت. مدرنیسم بر رمان که از مهم‌ترین گونه‌های ادبی‌ است تأثیرات ژرفی گذاشت و باعث آفرینش رمان مدرن شد. رمان مدرن متفاوت از رمانِ کلاسیک عمل می‌کند؛ بدین‌صورت که به انسان و روان وی بیش از هر چیز می‌پردازد و نویسندگان آن برای بیان اهداف خود از شگردهای نوینی در آثارشان بهره‌ می‌گیرند که در رمان کلاسیک وجود نداشته‌اند. برخی نویسندگان ایرانی با الگوگیری از ادبیات مدرن جهانی، آثار ارزشمندی براساس مؤلفه‌های این جریان نگاشته‌اند. نگارنده در این پژوهش با استفاده از منابع کتاب‌خانه‌ای به شیوۀ توصیفی- تحلیلی به بررسی مؤلفه‌های مدرنیسم در رمان سالمرگی نوشتۀ اصغر الهی می‌پردازد تا هم به معرفی بیشتر جریان مدرنیسم و مؤلفه‌های آن کمک کند و هم یکی از ارزشمندترین رمان‌های ایرانی را که می‌تواند الگویی برای نویسندگان، اثری برای مطالعۀ علاقه‌مندان به رمان ایرانی و پژوهشگران این جریان و ادبیات نوین ایران باشد، بیشتر و بهتر بشناساند. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که الهی چیره‌دستانه برخی از مهم‌ترین مؤلفه‌های مدرنیسم چون دانش روانشناسی، پرداختن به ذهن و روان شخصیت‌ها، جریان سیال ذهن، درهم آمیختن واقعیت و خیال و ابهام، بازآفرینی اساطیر، ضدقهرمان، راوی‌های متعدد، هویت، تصاعد و آرمان‌گریزی را در رمان خود به کار برده است و اثری مدرنیستی قابل تحسین آفریده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - بررسی وجوه روایتی پادشاه و کنیزک مثنوی معنوی و روایت های مشابه بر پایه الگوی تزوتان تودوروف
    زبان و ادب فارسی واحد سنندج , العدد 1 , السنة 10 , بهار 1397
    بررسی وجوه روایتی پادشاه و کنیزک مثنوی معنوی و روایت های مشابه بر پایه الگوی تزوتان تودوروف چکیده روایت شاه و کنیزک، عطف توجه به مولفه های درون ساختاری و نظام فکری مولوی، بنیادی ترین روایت مثنوی محسوب می شود. بی تردید، مولوی این روایت را از روایت های مشابه دیگر در ادب ف أکثر
    بررسی وجوه روایتی پادشاه و کنیزک مثنوی معنوی و روایت های مشابه بر پایه الگوی تزوتان تودوروف چکیده روایت شاه و کنیزک، عطف توجه به مولفه های درون ساختاری و نظام فکری مولوی، بنیادی ترین روایت مثنوی محسوب می شود. بی تردید، مولوی این روایت را از روایت های مشابه دیگر در ادب فارسی از جمله روایت فردوس الحکمه، نظامی عروضی در چهار مقاله، عطّار در مصیبت نامه و نظامی گنجه ای در اقبال نامه اقتباس کرده و با دخل و تصرف های منحصر به فرد خود، با بن مایه ای کاملا عرفانی، به شیوه ای بسیار نظام مند، گیرا و مؤثر بازتولید کرده است. در این پژوهش سعی شده است وجوه روایتی این حکایت ها بر پایه ی نظریه تزوتان تودوروف بررسی گردد تا از این رهگذر، مولفه های درون ساختاری حکایت ها که موجب گسترش و حرکت منطقی داستان ها می شوند، نشان داده شوند و بدینوسیله عوامل بنیادین شکل گیری داستان ها مشخص گردند و در نهایت آشکار شود که بسامد هر یک از وجوه روایتی در داستان ها به چه میزان است که این مهم خود ساختار نهایی حکایت را نشان خواهد داد. کلیدواژه ها: روایت، روایت شناسی، وجوه روایتی، تزوتان تودوروف، مثنوی، شاه و کنیزک. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - مقایسۀ اندیشه های عرفانی در نامه های عین القضات همدانی ومصیبت نامۀ عطار نیشابوری
    مطالعات زبان و ادبیات غنایی , العدد 1 , السنة 7 , بهار 1396
    نامه‌های عین القضات همدانی (492ق) و مصیبت‌نامۀ عطار (553) به عنوان دو اثر برجستۀ عرفانی هرچند در ساختار نثر و نظم باهم متفاوت است، ولی از نظر مضامین و معانی بلند عرفانی دارای مشابهت‌های قابل توجهی ‌است که نشان از نزدیکی اندیشه‌های این دو عارف در نظریات و آموزه‌های عرفان أکثر
    نامه‌های عین القضات همدانی (492ق) و مصیبت‌نامۀ عطار (553) به عنوان دو اثر برجستۀ عرفانی هرچند در ساختار نثر و نظم باهم متفاوت است، ولی از نظر مضامین و معانی بلند عرفانی دارای مشابهت‌های قابل توجهی ‌است که نشان از نزدیکی اندیشه‌های این دو عارف در نظریات و آموزه‌های عرفانی و اخلاقی دارد. عین‌القضات در نامه‌هایش همچون عطار در مصیبت‌نامه، به قصد تعلیم و برای نمایاندن ذره‌ای از دریای معرفت، به مدد تمثیل و حکایات به اثبات لوازم طریقت و صفات و مقاماتی می‌پردازد که انسان را در مسیر کمال الهی یاری می-رساند. همانگونه که عطار برای ملموس ساختن مفاهیم متعالی از امور طبیعی، شخصت‌های عارف و عامی استفاده می‌کند، عین‌القضات نیز با برگزیدن چنین روشی به تبیین مضامین ارزشمند عرفانی می‌پردازد؛ اما نکتۀ حائز اهمیت آن است که این مضامین در مصیبت‌نامۀ عطار بسط بیشتری یافته و حتی می‌توان ادعا کرد که برخی از مضامین عین‌القضات همچون هدایتگری درد، لزوم فراق در عشق، قهر و لطف الهی، ظرفیت عاشق در وصال، شناخت صانع از رهگذر دل و لزوم صبر و بی صبری در راه معشوق، در مصیبت نامه عطار به کمال رسیده است. در این مقاله سعی بر آن است تا با روش مقایسه،‌ نزدیکی اندیشه‌های این دو عارف جدا از تفاوت‌های ظاهری و ساختاری مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. این پژوهش به شیوۀ تحلیلی-توصیفی انجام شده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - بررسی تطبیقی قبض و بسط عرفانی در متون آموزشی صوفیه تا قرن هشتم هجری
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , العدد 5 , السنة 13 , زمستان 1396
    قبض و بسط عرفانی، منشأ قرآنی دارد و تا قرن هشتم هجری قمری در متون آموزشی صوفیه محل بحث بوده است. غالب مؤلفان این منابع معتقدند که قبض و بسط از جانب حق بر قلب سالک وارد می‌شود و از جملۀ احوال به شمار می‌رود. در این پژوهش، سعی شده است تا ضمن نشان‌ دادن سیر تحوّل تاریخی قب أکثر
    قبض و بسط عرفانی، منشأ قرآنی دارد و تا قرن هشتم هجری قمری در متون آموزشی صوفیه محل بحث بوده است. غالب مؤلفان این منابع معتقدند که قبض و بسط از جانب حق بر قلب سالک وارد می‌شود و از جملۀ احوال به شمار می‌رود. در این پژوهش، سعی شده است تا ضمن نشان‌ دادن سیر تحوّل تاریخی قبض و بسط در متون آموزشی صوفیه به بررسی موارد تشابه، اختلاف و مسئلة تأثیر و تأثر و طرح دیدگاه‌های ممتاز و شاخص راجع به قبض و بسط بر پایة روش‌شناسی عرفان تطبیقی پرداخته شود. پرسش اصلی تحقیق این است که قبض و بسط در سیر تحوّل تاریخی‌شان در متون آموزشی صوفیه، چقدر از معانی قاموسی خود فاصله گرفته و زمینه‌های معنایی و دلالت‌های مفهومی آن‌ها چگونه گسترش و تغییر یافته ‌است؟ با توجه به بسامد بالای کاربرد اصطلاحات قبض و بسط در ادبیات عرفانی فارسی، پژوهش حاضر موجب خواهد شد تا هنگام خوانش متون عرفانی، تأویل‌ها و تحلیل‌های درستی از دیدگاه‌ها و سخنان موجود در آن‌ها انجام گیرد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - بررسی و تحلیل عاشقانه‌های حماسه‌های ملّی ایران با روی‌کرد نظریّۀ بینامتنی‌نگری (با تأکید بر شاهنامه، سام‌نامه، برزونامه، گرشاسپ‌نامه، بانوگشسب‌نامه)
    پژوهشنامه ادب حماسی (فرهنگ و ادب سابق) , العدد 1 , السنة 12 , زمستان 1395
    چکیده عاشقانه ها بخشی جدایی ناپذیر از حماسه های ملّی ایران بشمار می روند. با توجّه به این که حماسه هایِ پس از شاهنامه متأثّر از آن بوده اند، بسیاری از ویژگی های غنایی شاهنامه در آن ها یافت می شود. در این مقاله کوشش می شود با روی کرد نظریّۀ بینامتنی‌نگری این وی أکثر
    چکیده عاشقانه ها بخشی جدایی ناپذیر از حماسه های ملّی ایران بشمار می روند. با توجّه به این که حماسه هایِ پس از شاهنامه متأثّر از آن بوده اند، بسیاری از ویژگی های غنایی شاهنامه در آن ها یافت می شود. در این مقاله کوشش می شود با روی کرد نظریّۀ بینامتنی‌نگری این ویژگی ها بررسی شود. بینامتنی ها به لفظی، موضوعی و محتوایی تقسیم می شود. این مقاله با روش توصیف و تحلیل محتوایی و کتاب خانه ای، حماسه ها را از منظر بینامتنی محتوایی بررسی می کند. نتایج این بررسی ها بیان کنندۀ آن است که موضوع‌هایی همانندِ عاشقی از راه شنیدن، نقش میانجی ها در عشق، پیش گامی زنان در ابراز عشق، نقش موبدان و منجّمان و ... به صورت بینامتنی در اغلب عاشقانه ها بکار رفته است. تفاصيل المقالة