استفاده از روشهای سنتی تک متغیره در محاسبه ارزش در معرض خطر پرتفوی، به دلیل عدم توجه به همبستگی تغییرپذیر زمانی مولفههای آن باعث برآورد بیشتر یا کمتر از حد ارزش در معرض خطر (VaR) میشود. از طرفی فضای پیچیده بازارهای مالی استفاده از روشهای کاراتری مانند روشهای محاسبه أکثر
استفاده از روشهای سنتی تک متغیره در محاسبه ارزش در معرض خطر پرتفوی، به دلیل عدم توجه به همبستگی تغییرپذیر زمانی مولفههای آن باعث برآورد بیشتر یا کمتر از حد ارزش در معرض خطر (VaR) میشود. از طرفی فضای پیچیده بازارهای مالی استفاده از روشهای کاراتری مانند روشهای محاسبه ریسک چند متغیره را ایجاب میکند. بنابراین در پژوهش جاضر سعی شد چهار روش محاسبه ارزش در معرض خطر چندمتغیره برای دو پرتفوی، در بورس صنایع غذایی مورد ارزیابی قرار گیرند. نتایج آزمونهای کریستوفرسن، تابع امتیاز احتمال درجه دوم و ریشه میانگین مجذور خطا نشان داد که روش شبیهسازی مونت-کارلو مبتنی بر کاپیولا (توابع مفصل) در مقایسه با سه روش دیگر نتایج قابل اعتماتری دارد. بنابراین این روش برای بررسی ساختار وابستگی و اندازهگیری ریسک مورد استفاده قرار گرفت و نتایج مربوط به آن نشان داد که حداکثر زیان مورد انتظار در پرتفوی لبنیات در طول یک هفته برابر 01/2 درصد و در پرتفوی شکر برابر 09/1 درصد میباشد.
تفاصيل المقالة
هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر خصوصیات خانوار بر تقاضای مواد غذایی خانوارهای شهری و روستایی ایران میباشد. گروههای عمده مواد غذایی در شش گروه غلات، گوشت، لبنیات، روغن و چربی، میوه، سبزی و حبوبات و قند و شکر جمعسازی شد، سپس دادههای شبه پانل با استفاده از دادههای هزینه أکثر
هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر خصوصیات خانوار بر تقاضای مواد غذایی خانوارهای شهری و روستایی ایران میباشد. گروههای عمده مواد غذایی در شش گروه غلات، گوشت، لبنیات، روغن و چربی، میوه، سبزی و حبوبات و قند و شکر جمعسازی شد، سپس دادههای شبه پانل با استفاده از دادههای هزینه و درآمد خانوارها و تشکیل کوهرت و طی دوره زمانی 93- 1384 ایجاد گردید. در نهایت تقاضای خانوار با استفاده از مدل QUAIDS و متغیرهای خصوصیات خانوار و منطقه محل سکونت برای مناطق شهری و روستایی ایران بهطور جداگانه برآورد گردید. نتایج مطالعه بیانگر تفاوت الگوی تقاضای مواد غذایی در مناطق شهری و روستایی میباشد. بررسی اثر متغیرهای خصوصیات خانوار و منطقه محل سکونت بر تقاضای گروههای مواد غذایی در مناطق شهری و روستایی نشان میدهد میزان تحصیلات سرپرست خانوار، اندازه خانوار، سن، جنسیت و منطقه محل سکونت دارای اثر معنیدار بر تقاضای گروههای منتخب مواد غذایی هستند. بنابراین در اجرای هرگونه سیاست که هدف بهبود امنیت غذایی خانوار باشد بایستی بهصورت منطقهای و براساس میزان دسترسی به مواد غذایی مختلف و خصوصیات خانوار باشد.
تفاصيل المقالة
تغییر کاربری اراضی کشاورزی سبب لطمه زدن به امنیت غذایی و کاهش اشتغال شده و افزایش پدیدههای مهاجرت را نیز به دنبال دارد. از سوی دیگر تشدید استفاده از زمین ممکن است نیاز به سرمایهگذاریهای زیاد در بهبود آن برای بازگرداندن حاصلخیزی به زمین داشته باشد. بنابراین جلوگیری از أکثر
تغییر کاربری اراضی کشاورزی سبب لطمه زدن به امنیت غذایی و کاهش اشتغال شده و افزایش پدیدههای مهاجرت را نیز به دنبال دارد. از سوی دیگر تشدید استفاده از زمین ممکن است نیاز به سرمایهگذاریهای زیاد در بهبود آن برای بازگرداندن حاصلخیزی به زمین داشته باشد. بنابراین جلوگیری از تغییر کاربری اراضی کشاورزی امری ضروری میباشد. این مطالعه عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی در شهرستان دزفول را مورد مطالعه قرار میدهد. اطلاعات مورد نیاز از طریق پژوهشهای میدانی و با طراحی و تکمیل 205 پرسشنامه به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب از بهرهبرداران کشاورزی شهرستان دزفول در سال 1393 و 1394 جمعآوری گردید. جهت رسیدن به هدف از مدل لاجیت استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای سن، بعد خانوار، مساحت اراضی دارای تاثیر معنیدار و مثبت و متغیرهای تعداد افراد شاغل خانواده در بخش کشاورزی، فاصله اراضی تا مرکز شهر، اجاره بهای زمین، نگرش کشاورزان نسبت به حفظ کاربری اراضی کشاورزی، داشتن شغل اصلی کشاورزی و مرغوبیت و حاصلخیزی اراضی دارای تاثیر معنیدار و منفی بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی میباشند.
تفاصيل المقالة
پرداخت یارانه بار مالی سنگینی را بر دولت تحمیل کرده است، به گونهای که در برنامههای توسعهی اخیر همواره دولت بهدنبال هدفمندسازی نظام پرداخت یارانهها بوده است. از سال 1390 (سال زراعی 91-1390) یارانهی برخی از نهادههای کشاورزی مانند ک أکثر
پرداخت یارانه بار مالی سنگینی را بر دولت تحمیل کرده است، به گونهای که در برنامههای توسعهی اخیر همواره دولت بهدنبال هدفمندسازی نظام پرداخت یارانهها بوده است. از سال 1390 (سال زراعی 91-1390) یارانهی برخی از نهادههای کشاورزی مانند کود، سم و حاملهای انرژی هدفمند گردیده است. با توجه به اینکه شهرستان ورامین یکی از قطبهای اصلی تولید کشاورزی در استان تهران میباشد، این پژوهش اثرات هدفمندی یارانهی نهادههای کشاورزی بر الگوی کشت این شهرستان با استفاده از رهیافت برنامهریزی ریاضی مثبت همراه با تکنیک حداکثر آنتروپی را مورد بررسی قرار میدهد. محدودیتهای سیاستی در قالب 2 سناریو بیان گردید و نتایج حاکی از آن بود که سطح زیرکشت محصولات گندم آبی، جوآبی، یونجه و ذرت نسبت به سایر محصولات در مقابل افزایش قیمت نهادهها و محصولات تغییرات کمتری داشته و محصول پیاز بیشترین حساسیت را داشته بهطوری که از الگوی کشت منطقه حذف گردیده است. سیاستهای حمایتی جهت افزایش سطح زیرکشت و جلوگیری از حذف محصولات از الگوی کشت منطقه پیشنهاد میگردد.
تفاصيل المقالة
در این پژوهش تاثیر متغیرهای اقلیمی چون نوسانات دما و بارش و نیز میزان نهادههای مصرفی بذر، کود اوره و کود فسفات بر عملکرد محصول کشاورزی ذرت دانهای طی سالهای 91-1370 بررسی شد. با استفاده از مدل ریکاردین و روش اقتصادسنجی فضایی تاثیر تغییرات اقلیمی نظیر دما و بارش و أکثر
در این پژوهش تاثیر متغیرهای اقلیمی چون نوسانات دما و بارش و نیز میزان نهادههای مصرفی بذر، کود اوره و کود فسفات بر عملکرد محصول کشاورزی ذرت دانهای طی سالهای 91-1370 بررسی شد. با استفاده از مدل ریکاردین و روش اقتصادسنجی فضایی تاثیر تغییرات اقلیمی نظیر دما و بارش و میزان نهادههای مصرفی بذر و کود اوره و فسفات در 3 اقلیم گرم، معتدل و سرد در کشور، بررسی گردید. نتایج نشان داد که شدت نوسانات تغییرات اقلیمی در هر سه اقلیم مطالعه شده به اندازهای بوده است که بهعنوان عاملهای ریسک سیستماتیک شناسایی شوند. با توجه به نتایج بهدست آمده در اقلیم گرم، گرمای بیش از حد در فصل کشت(ماه خرداد) و نبود گرمای کافی در فصل رشد(ماه مهر) و همچنین کمبود بارش در فصل رشد(ماه مهر) از عاملهای کاهش عملکرد ذرت میباشند و در اقلیم معتدل، گرمای بیش از حد در فصل رشد(ماه مرداد) و فصل برداشت محصول(ماه مهر) عوامل ریسک سیستماتیک به حساب میآیند. همچنین در اقلیم سرد، گرما در فصل رشد(ماه خرداد) و در فصل گلدهی(ماه مرداد) و فصل برداشت محصول(ماه آبان) عامل تاثیرگذار محسوب میشود.
در این پژوهش تأثیر پنج متغیر کلان اقتصادی شامل شاخص قیمت مصرف کننده (سطح عمومی تورم در جامعه)، نرخ ارز، نرخ بهره، حجم پول و نیز درآمدهای نفتی بر درآمد حقیقی بخش کشاورزی مورد بررسی قرار گرفت است. برای تخمین ضرایب الگوهای بلندمدت، کوتاه مدت و نیز ضریب تصحیح خطا از مدل رگر أکثر
در این پژوهش تأثیر پنج متغیر کلان اقتصادی شامل شاخص قیمت مصرف کننده (سطح عمومی تورم در جامعه)، نرخ ارز، نرخ بهره، حجم پول و نیز درآمدهای نفتی بر درآمد حقیقی بخش کشاورزی مورد بررسی قرار گرفت است. برای تخمین ضرایب الگوهای بلندمدت، کوتاه مدت و نیز ضریب تصحیح خطا از مدل رگرسیون خود توضیحی با وقفههای توزیعی (ARDL) و داده های سال 1360 تا 1390 استفاده شد. نتایج حاصله حاکی از آن است که شاخص قیمت، در کوتاه مدت اثر منفی، با وقفه یک دورهای ، اثر مثبت ولی در درازمدت اثر منفی فوق العاده بر درآمد حقیقی این بخش دارد. نرخ ارز و نرخ بهره هر دو هم در درازمدت و هم در کوتاه مدت اثر مثبت ولی درآمدهای نفتی در هر دو دوره کوتاه مدت و بلندمدت، اثر منفی بر درآمد این بخش دارد که بیانگر تأثیر منفی عوارض ناشی از اقتصاد وابسته به نفت در این بخش اصلی می باشد. حجم پول هم در کوتاه مدت و بلندمدت اثر مثبت بر درآمد این بخش دارد. علاوه بر آن سرعت تعدیل عدم تعادل کوتاه مدت به بلندمدت، کمتر از چهار دوره میباشد. بر اساس یافته های این پژوهش، اعمال سیاستهایی همچون مهار تورم، مدیریت نرخ ارز، ایجاد انگیزه کافی برای پس انداز و تجهیز آن در راستای سرمایه گذاری در بخش کشاورزی و نیز به کار بستن سیاست انبساط پولی موجب افزایش درآمد حقیقی بخش کشاورزی خواهد شد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications