فهرس المقالات زهرا یوسفی


  • المقاله

    1 - بازنگری دوره های توانمندسازی مشاوران تحصیلی در آموزش و پرورش به منظور ارائه الگوی مناسب
    رهبری و مدیریت آموزشی , العدد 2 , السنة 15 , تابستان 1400
    هدف پژوهش حاضر طراحی یک الگو برای توانمندسازی مشاوران در مدارس بود. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی، بر اساس ماهیت داده‌ها، کیفی و براساس روش‌ جمع‌آوری داده‌ها، اسنادی-پیمایشی بوده است. جامعه آماری متخصصان و خبرگان در حوزه مشاوره تحصیلی بودند. ملاک تعداد نمونه نیز بر حسب أکثر
    هدف پژوهش حاضر طراحی یک الگو برای توانمندسازی مشاوران در مدارس بود. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی، بر اساس ماهیت داده‌ها، کیفی و براساس روش‌ جمع‌آوری داده‌ها، اسنادی-پیمایشی بوده است. جامعه آماری متخصصان و خبرگان در حوزه مشاوره تحصیلی بودند. ملاک تعداد نمونه نیز بر حسب کفایت نمونه گیری و مبتنی بر اشباع نظری با 15 نفر مشخص شد. برای تعیین روش نمونه گیری، به صورت ترکیبی از روش های هدفمند قضاوتی و گلوله برفی استفاده شد. داده‌ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند جمع‌آوری شدند. برای تایید روایی ابزار، داده ها به چند صاحبنظر و ناظر خارجی ارائه شد تا بررسی شود آیا درک مشابهی در بازنگری دوره های توانمندسازی مشاوران تحصیلی دارند یا خیر. به منظور تجزیه و تحلیل مصاحبه ها از روش تحلیل تم استفاده شد. یافته ها نشان داد مهمترین ابعاد کار مشاوران تحصیلی عبارت بود از: ارائه مشاوره به گروه های آموزشی؛ بهره مندی از روش های فعال مشاوره و همکاری مشاور با مسئولین آموزشی. نتایج همچنین نشان داد مهمترین آسیب ها، کمبود مشاور متخصص، نامناسب بودن فضای فیزیکی مراکز و هسته‌های مشاوره و عدم انسجام کامل در خدمات مشاوره و راهنمایی بوده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - اثر بخشی آموزش شیوه فرزند پروری سلیگمن بر گرایش به کودک آزاری و خودکارآمدی والدگری در مادران دارای سابقه کودک آزاری
    نشريه روانشناسی اجتماعی , العدد 1 , السنة 10 , بهار 1401
    مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش شیوه فرزندپروری سلیگمن بر گرایش به کودک‌آزاری و خود کارآمدی والدگری در مادران دارای سابقه کودک‌آزاری در شهر اصفهان انجام شد. روش کار: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. بدین منظور از ب أکثر
    مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش شیوه فرزندپروری سلیگمن بر گرایش به کودک‌آزاری و خود کارآمدی والدگری در مادران دارای سابقه کودک‌آزاری در شهر اصفهان انجام شد. روش کار: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. بدین منظور از بین مراجعین مراکز اورژانس اجتماعی در سال 1399به روش نمونه گیری در دسترس 40 نفر از مادران دارای سابقه کودک‌آزاری که علاقمند به همکاری بودند انتخاب شده و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی‌های هر دو گروه پرسشنامه‌های گرایش به کودک‌آزاری (شمایی زاده ویوسفی، 1397) و خودکار آمدی والدگری (دومکا، 1996) را در مراحل پیش‌آزمون پس‌آزمون و پیگیری پاسخ دادند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش سبک فرزندپروری سلیگمن را به صورت دوبار درهفته و به مدت چهار هفته دریافت نمودند، گروه کنترل در این مدت هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. پس از اجرای آموزش مذکور پس از دو ماه هردو گروه مورد پیگیری قرار گرفته و پرسشنامه های مورد پژوهش را پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش‌های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل واریانس اندازه‌های تکراری) استفاده شد. یافته‌ها: نتایج تحلیل واریانس اندازه‌های تکراری نشان داد که آموزش سبک فرزندپروری سلیگمن به طور کلی باعث کاهش گرایش به کودک‌آزاری و نیز افزایش خود کارآمدی مادران دارای سابقه کودک‌آزاری می‌شود (05/0 P<). نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاصل می‌توان گفت یکی از روش‌های موثر برای کاهش گرایش به کودک‌آزاری و بهبود خودکارآمدی مادران دارای سابقه کودک‌آزاری می‌تواند آموزش سبک فرزندپروری سلیگمن باشد. تفاصيل المقالة