فهرس المقالات اکبر سلیمان نژاد


  • المقاله

    1 - اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)بر اضطراب اجتماعی و خود توانمند سازی دانش آموزان
    نشريه روانشناسی اجتماعی , العدد 1 , السنة 11 , بهار 1402
    در سال های اخیر منابع استرس زا و محیط های نامساعد رو به افزایش است. از سوی دیگ، اضطراب اجتماعی و خود توانمند سازی همواره مشکلی مهم در دانش آموزان محسوب می‌شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین بررسی اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر اضطراب اجتماعی و خود توانمند أکثر
    در سال های اخیر منابع استرس زا و محیط های نامساعد رو به افزایش است. از سوی دیگ، اضطراب اجتماعی و خود توانمند سازی همواره مشکلی مهم در دانش آموزان محسوب می‌شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین بررسی اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر اضطراب اجتماعی و خود توانمند سازی دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش حاضر، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با دوره پیگیری (3 ماهه) با گروه آزمایشی و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه دوازدهم شهر خوی در سال تحصیلی 1401- 1400 بود. به‌منظور انتخاب آزمودنی‌ها به شیوه تصادفی با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای 40 نفر به‌صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گروه گواه (20 نفر) جایگزین شدند. برنامه مداخله‌ای آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد به گروه آزمایش مدت 8 جلسه 90 دقیقه‌ای آموزش داده شد اما گروه گواه در لیست انتظار باقی ماند. برای جمع‌آوری داده‌ها در این پژوهش از پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (2000) و پرسشنامه خود توانمند سازی فلنر و همکاران (۱۹۹۰) استفاده شد. داده‌ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های مکرر در نرم افزار 23 spss -تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی (78/19F=،001/0P=) و مؤلفه‌های آن، ترس (42/7F=،001/0P=)، اجتناب (68/6F=،001/0P=)، ناراحتی فیزیولوژیک (09/7F=،001/0P=) و متغیر خود توانمند سازی (01/15F=،001/0P=) و مؤلفه‌های آن، کفایت شناختی (26/9F=،001/0P=)، کفایت انگیزشی (10/5F=،001/0P=)، کفایت هیجانی (01/8F=،001/0P=) و کفایت رفتاری (82/9F=،001/0P=) مؤثر بود. لذا پیشنهاد می‌شود که این برنامه توسط متولیان آموزش ‌و پرورش و نهادهای تربیتی جهت طراحی برنامه‌های آموزشی و بهبود دستاوردهای آموزشی مورد استفاده قرار بگیرد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - مقایسه اثر بخشی یادگیری مشارکتی و بارش مغزی بر سازگاری اجتماعی و خودکار آمدی دانش آموزان
    مهارت های روانشناسی تربیتی , العدد 4 , السنة 12 , پاییز 1400
    پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی یادگیری مشارکتی و بارش مغزی بر سازگاری اجتماعی و خودکار آمدی دانش آموزان انجام شد. روش پـژوهش، شبه آزمایشی بـا طـرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با دو گروه آزمایش بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر سال سوم دوره دوم متوسطه رشته علوم انسا أکثر
    پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی یادگیری مشارکتی و بارش مغزی بر سازگاری اجتماعی و خودکار آمدی دانش آموزان انجام شد. روش پـژوهش، شبه آزمایشی بـا طـرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با دو گروه آزمایش بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر سال سوم دوره دوم متوسطه رشته علوم انسانی شهرستان خوی در سال تحصیلی 1401-1400 می‌باشد که تعداد آنها 510 نفر بوده، که از میان جامعه آماری 70 نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند که 35 نفر به شیوه یادگیری مشارکتی و 35 نفر به شیوه یادگیری بارش مغزی مورد آموزش قرار گرفتند. برای جمع‌آوری داده‌ها، از پرسشنامه رفتار سازشی (لامبرت و همکاران، 1974) و پرسشنامه خود کارآمدی عمومی شرر استفاده گردید. برای تحلیل داده‌ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج به‌دست‌آمده نشان داد اثربخشی یادگیری مشارکتی و بارش مغزی برافزایش سازگاری اجتماعی و خودکارآمدی دانش آموزان به‌صورت معنی‌دار متفاوت است. به‌عبارت‌ دیگر تأثیر یادگیری مشارکتی برافزایش سازگاری اجتماعی بیشتر از روش بارش مغزی است همچنین تأثیر یادگیری بارش مغزی برافزایش خودکارآمدی بیشتر از روش یادگیری مشارکتی می‌باشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - اثربخشی آموزش مثبت اندیشی با تأکید بر آموزه‌های دینی بر شاد زیستی و بهزیستی روان‌شناختی دانش آموزان
    مهارت های روانشناسی تربیتی , العدد 4 , السنة 13 , پاییز 1401
    پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش مثبت اندیشی با تأکید بر آموزه‌های دینی بر شاد زیستی و بهزیستی روان‌شناختی دانش آموزان انجام شد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون– پس‌آزمون با گروه گواه و پیگیری 3ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر سال سو أکثر
    پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش مثبت اندیشی با تأکید بر آموزه‌های دینی بر شاد زیستی و بهزیستی روان‌شناختی دانش آموزان انجام شد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون– پس‌آزمون با گروه گواه و پیگیری 3ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر سال سوم دوره دوم متوسطه شهر خوی در سال تحصیلی 1401- 1400 بود. آزمودنی‌ها به شیوه تصادفی با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای 40 نفر به‌صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گروه گواه (20 نفر) جایگزین شدند. برای هر دو گروه پیش‌آزمون اجرا شد. برنامه مداخله‌ای مثبت اندیشی بر مبنای آموزه‌های دینی به گروه آزمایش مدت 10 جلسه 90 دقیقه‌ای آموزش داده شد. در پایان دوره آموزش، پس‌آزمون اجرا گردید. برای جمع‌آوری داده‌ها در این پژوهش از پرسشنامه شاد زیستی آکسفورد (آرجیل و لو،1989) و پرسشنامه بهزیستی روان‌شناختی (ریف، 1989) استفاده شد. داده‌ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه های مکرر بررسی شد. نتایج تحلیل نشان داد آموزش مثبت اندیشی بر مبنای آموزه‌های دینی توانسته است شاد زیستی و بهزیستی روان‌شناختی دانش آموزان را افزایش دهد و افراد مورد مطالعه در گروه آزمایش در مرحله پس‌آزمون به‌طور معناداری، شاد زیستی و بهزیستی روان‌شناختی بیشتری داشتند (005/0P<). همچنین اثربخشی در مرحله پیگیری 3 ماهه تداوم داشت. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و خودتنظیمی دانش آموزان
    مهارت های روانشناسی تربیتی , العدد 1 , السنة 14 , بهار 1402
    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت‌های حل مسئله بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و خودتنظیمی دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون– پس‌آزمون با گروه گواه و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری تمام دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر خوی أکثر
    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت‌های حل مسئله بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و خودتنظیمی دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون– پس‌آزمون با گروه گواه و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری تمام دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر خوی در سال تحصیلی 1402- 1401 که تعداد آن ها 5936 بود. نمونه شامل 40 نفر دانش‌آموز بود که به شیوه نمونه‌گیری تصادفی چندمرحله‌ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزماش و گواه گمارده شدند. ابزار جمع آوری داده‌ها پرسشنامه تنظیم هیجان (گروس و جان، 2003) و پرسشنامه خودتنظیمی (بوفارد و همکاران 1995) بود که تمام آزمودنی‌ها در مرحله پیش آزمون آن را تکمیل کردند. برنامه مداخله‌ای مهارت‌های حل مسئله دزوریلا و گلدفرید (1971) به گروه آزمایش مدت 10 جلسه 90 دقیقه‌ای آموزش داده شد؛ و در نهایت، پس آزمون و پیگیری از دو گروه آزمایش و گواه گرفته شد. داده‌ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه‌های مکرر تحلیل شد. نتایج تحلیل داده‌های این پژوهش نشان داد که آموزش مهارت‌های حل مسئله تأثیر معناداری بر افزایش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و خودتنظیمی دانش آموزان دارد (001/0P<). همچنین اثربخشی در مرحله پیگیری 3 ماهه تداوم داشت. درمجموع، نتایج به‌دست‌آمده از این پژوهش، سودمندی و تأثیر آموزش مهارت‌های حل مسئله بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و خودتنظیمی دانش آموزان را تأیید می‌کند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - مقایسه اثربخشی روش های یادگیری مشارکتی و بارش مغزی بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان ابتدایی
    روانشناسی سلامت و رفتار اجتماعی , العدد 4 , السنة 1 , زمستان 1400
    چکیده:پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی روش‌های تدریس مشارکتی و بارش مغزی بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان خوی انجام‌شده است.روش پـژوهش، شبه آزمایشی بـا طـرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با دو گروه آزمایش بود. جامعه آماری همه دانش آموزان پسر سال پنجم ا أکثر
    چکیده:پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی روش‌های تدریس مشارکتی و بارش مغزی بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان خوی انجام‌شده است.روش پـژوهش، شبه آزمایشی بـا طـرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با دو گروه آزمایش بود. جامعه آماری همه دانش آموزان پسر سال پنجم ابتدایی شهرستان خوی در سال تحصیلی 1399- 1398 بودنـد. نمونه آماری تعداد 60 نفر از دانش آموزان که به شیوه تصادفی خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند که 30 نفر آن‌ها به شیوه یادگیری مشارکتی و 30 نفر به شیوه یادگیری بارش مغزی مورد آموزش قرار گرفتند. برای جمع‌آوری داده‌ها در این پژوهش از پرسشنامه رفتار سازشی (لامبرت و همکاران، 1974) استفاده شد. ابتدا پیش‌آزمون سازگاری اجتماعی از هر دو گروه گرفته شد و پس از اجرای دوره از هر دو گروه پس‌آزمون به عمل درآمد. داده‌های حاصل از اجرای پیش‌آزمون و پس‌آزمون، با استفاده آزمون تحلیل واریانس چند متغیری مانوا برای نمرات اختلافی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل داده‌های این پژوهش نشان داد در سازگاری اجتماعی بین دانش آموزان با روش یادگیری مشارکتی و بارش مغزی تفاوت معنی‌داری وجود دارد. به‌عبارت‌دیگر تأثیر یادگیری مشارکتی درافزایش سازگاری اجتماعی بیشتر از روش بارش مغزی است (005/0P<).درمجموع، نتایج به‌دست‌آمده از این پژوهش، سودمندی و تأثیر یادگیری مشارکتی در افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان را تأیید می‌کند. تفاصيل المقالة