فهرس المقالات حبیب الله حسن زاده


  • المقاله

    1 - ریشه‌های آنیکونیسم در سنت و فرهنگ یهودی و بازتاب آن در دوران مدرن
    پژوهشنامه ادیان , العدد 1 , السنة 17 , تابستان 1402
    شمایل پرهیزی اصطلاحی نسبتاً جدید و برساخته در دوره‌ی مدرن است که ابتدا برای توصیف هنر یونان باستان ابداع شد ولی بعدا با هدفِ تضییع و تحقیر هنر یهودی متداول گشت. همزمان با توسعه‌ی جنبش‌های ناسیونالیستی در اروپای پس از روشنگری، مورخان هنر با استناد به ممنوعیت تصاویر در فر أکثر
    شمایل پرهیزی اصطلاحی نسبتاً جدید و برساخته در دوره‌ی مدرن است که ابتدا برای توصیف هنر یونان باستان ابداع شد ولی بعدا با هدفِ تضییع و تحقیر هنر یهودی متداول گشت. همزمان با توسعه‌ی جنبش‌های ناسیونالیستی در اروپای پس از روشنگری، مورخان هنر با استناد به ممنوعیت تصاویر در فرمان دوم، به انتقاد از فقدان هنر بصری و شمایلی در فرهنگ یهود پرداختند. پژوهش‌های بعدی و شواهد باستان‌شناسی، عده‌ای از اندیشمندان یهود را متقاعد کرد که فرض شمایل‌پرهیزی یهودی، صرفا منشأ قرن نوزدهمی دارد. بنابراین نوعی دوگانگی در این‌باره به‌وجود آمد و درحالی‌که عده‌ای آن را مورد نکوهش قرار می‌دادند، عده‌ای دیگر به آن همچون فضیلتی اخلاقی و انحصاری در یهودیت می‌نگریستند که در نهایت از طرفی در خدمت اهداف جدلی و سیاست‌های هویتی- ناسیونالیستیِ معاصر قرار گرفت و از سوی دیگر به زمینه‌ای برای هنر انتزاعی قرن بیستم تبدیل شد. با‌ این‌‌حال نمی‌توان انکار کرد که یهودیان در برخی ادوار، به شمایل‌پرهیزی سخت پایبند بوده‌اند.این مقاله با بررسی مهم‌ترین زمینه‌های شکل‌گیری فرهنگ شمایل‌پرهیزی در یهودیت، نشان می‌دهد که این فرهنگ، در دوران پیشا‌مدرن نیز- همچنان‌که در دوران مدرن و پساهولوکاست- بیشتر امری متأثر از شرایط اجتماعی- سیاسی‌ بوده است تا یک منع الهیاتی. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - دیالکتیک هویت و نجات در متون مقدس ابراهیمی
    پژوهشنامه ادیان , العدد 1 , السنة 17 , تابستان 1402
    سنت‌های دینی اغلب دست‌اندرکار هویت‌بخشیدن به ایمان در قالب ایجاد میان‌ذهنیتی راجع به حقیقت و نجات بوده‌اند. این تمهید، نه‌تنها به لحاظ الهیاتی از هسته کانونی پیام دین و عنصر مشروعیت‌بخش آن محافظت می‌کند، در ساحت اجتماعی نیز باعث تمایز اعضای جامعه دینی با دیگران شده و مل أکثر
    سنت‌های دینی اغلب دست‌اندرکار هویت‌بخشیدن به ایمان در قالب ایجاد میان‌ذهنیتی راجع به حقیقت و نجات بوده‌اند. این تمهید، نه‌تنها به لحاظ الهیاتی از هسته کانونی پیام دین و عنصر مشروعیت‌بخش آن محافظت می‌کند، در ساحت اجتماعی نیز باعث تمایز اعضای جامعه دینی با دیگران شده و ملاکی برای داوری درباره انتساب افراد به آن دین پدید می‌آورد. تا آنجا که به متون مقدس ابراهیمی مربوط می‌شود، مختصات رابطه مومنان با خدا، بر تصور آنان نسبت به رستگاری و نیز بر کیفیت ارتباط آنان با دیگر گروه‌های بشری تأثیرگذار بوده و تحول این تصور در طول زمان، باعث پدیدآمدن ایده‌های متفاوتی درباره هویت و نجات در سنت یکتاپرستی گردیده است. در این مقاله، با استفاده از روش معناشناختی ایزوتسو، میدان معنایی هویت و نجات در کتاب مقدس عبری، عهد جدید و قرآن بررسی شده و برای فهم جهان‌‌بینی معنا‌شناختی حاکم بر آن‌ها تلاش شده است. همچنین، به تکامل رویکردهای نجات‌شناختی در هرمنوتیک متون مقدس ادیان ابراهیمی، در قالب بازتفسیر دیالکتیکی میراث معنوی ابراهیم در این سه دین پرداخته شده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - تجربة عرفانی مولانا از عناصر طبیعی و مظاهر فرهنگی
    پژوهشنامه ادیان , العدد 1 , السنة 11 , زمستان 1396
    مولانا در لابلای داستان‌ها و حکایت‌هایی که نقل می‌کند، تجارب عرفانی خود از جهان طبیعت و دیگر مظاهر زیست انسانی را با مخاطبانش به اشتراک می‌گذارد. سه تجربه عمده او در آثارش تجربه عرفانی ذات الهی، تجربه عرفانی حقیقت انسانی و تجربه عمل روحانی است که از سه سطح توحید، انسان أکثر
    مولانا در لابلای داستان‌ها و حکایت‌هایی که نقل می‌کند، تجارب عرفانی خود از جهان طبیعت و دیگر مظاهر زیست انسانی را با مخاطبانش به اشتراک می‌گذارد. سه تجربه عمده او در آثارش تجربه عرفانی ذات الهی، تجربه عرفانی حقیقت انسانی و تجربه عمل روحانی است که از سه سطح توحید، انسان شناسی و عمل نشأت گرفته است. مولانا با بهره گیری از مبانی معرفتی اسلامی و جهان بینی عرفانی خود جهان را به شکلی پویا و در ساحتی معنوی تجربه کرده است. درک و تجربه عرفانی پدیده های این جهانی در تصدیق و تحکیم باورهای معنوی نقش بسیار مهمی داشته و مولانا با علم به این مطلب، پیوندی را میان مشاهده حقایق عینی و تجارب عرفانی برقرار نموده است. مشاهده ای که به اعتقاد او صورت حقیقی رؤیت است. اهمیت این نوع مشاهده علاوه بر جنبه معنوی آن، در حیات مادی او نیز مؤثر بوده و زندگی مادی او را نیز بهبود می بخشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و روش‌شناسی تعریف دین از نگاه توماس لوکمان
    پژوهشنامه ادیان , العدد 1 , السنة 16 , تابستان 1401
    لوکمان دین را نظامی معنایی تعریف می کند که انسان را از ماهیت بیولوژیک خود فراتر برده و به کنش‌گر صحنه ی اجتماعی تبدیل می کند. از آنجاکه درک مبانی فلسفی علم برای فهم و تفسیر دقیق نظریه ها و نتایج پژوهش مهم است و بنیان اندیشه ی محقق و میزان انسجام نظریه او را روشن می‌کند، أکثر
    لوکمان دین را نظامی معنایی تعریف می کند که انسان را از ماهیت بیولوژیک خود فراتر برده و به کنش‌گر صحنه ی اجتماعی تبدیل می کند. از آنجاکه درک مبانی فلسفی علم برای فهم و تفسیر دقیق نظریه ها و نتایج پژوهش مهم است و بنیان اندیشه ی محقق و میزان انسجام نظریه او را روشن می‌کند، در نوشتار حاضر مبانی هستی‌شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی این تعریف بررسی شده است. لوکمان در هستی شناسی موضعی بینابین دارد؛ در این که دین در رابطه‌ بیناذهنی افراد به وجود می آید برساخت گرا و در این که به عنوان نهاد، قدرت کنترل اجتماعی دارد واقع‌گرا به نظر می‌رسد. او در معرفت‌شناسی و روش شناسی، برساخت‌گرا است و معتقد است پدیدارشناسی رهیافتی است که می تواند چارچوبی برای درک مفاهیم و اندازه‌گیری واقعیت اجتماعی از موضع برساخت گرا به دست بدهد اما در روش میان جامعه شناسی به عنوان علم و پدیدارشناسی به عنوان فلسفه تمایز می نهد و پدیدارشناسی را هم چون زمینه نظری برای اندیشه خویش به کار می گیرد. تفاصيل المقالة