تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
العدد2,السنة
15
,
تابستان
1402
رامایانا کهنترین حماسۀ عاشقانۀ هند، سرودۀ والمیکی به زبان سانسکریت بین قرون 5 تا 3 قبل از میلاد، علاوه بر روایت شیرین، سرشار از مفاهیم اخلاقی، اجتماعی و سیاسی است. این حماسه توسط ملامسیح پانیپتی در دورۀ جهانگیر شاه، بهصورت منظوم به زبان فارسی برگردان شد. حضور گسترده أکثر
رامایانا کهنترین حماسۀ عاشقانۀ هند، سرودۀ والمیکی به زبان سانسکریت بین قرون 5 تا 3 قبل از میلاد، علاوه بر روایت شیرین، سرشار از مفاهیم اخلاقی، اجتماعی و سیاسی است. این حماسه توسط ملامسیح پانیپتی در دورۀ جهانگیر شاه، بهصورت منظوم به زبان فارسی برگردان شد. حضور گسترده و فعال زنان بهعنوان بخش جداییناپذیر در هر دو حماسه، یکی از عوامل شناخت جایگال زن، نوع نگاۀ جامعه به این گروه و احکامی ایشان میشود. این جستار با بررسی و استخراج نکات مزبور، سعی در بیان میزان تأثیر اسلام بر منظومۀ ملامسیح دارد. پژوهش حاضر با شیوۀ کتابخانهای و روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی، ابتدا جایگاه زن و احکام مرتبط با وی را در رامایانا والمیکی مشخص و سپس با آنچه ملامسیح پانیپتی در ترجمۀ منظوم رامایانا سروده، مقایسه و وجوۀ تمایز و تشابه را ذکر و مشخص خواهد نمود که ملامسیح بهعنوان یک مسلمان و با استفاده از همسانسازی و یافتن پدیدههای مشترک بین دین هندو و اسلام، ترجمۀ منظومی از رامایانا بر پایۀ مفاهیم اسلامی ارائه داده است. مطابق یافتههای این پژوهش، زنان بیشتری در رامایانای ملامسیح در مقایسه رامایانای والمیکی به ایفای نقش در این منظومه میپردازند؛ ولی ازنظر بیان احکام و جایگاه زنان، والمیکی بهصورت مبسوط به آن پرداخته است. زنان در رامایانا ملامسیح، نقش محوریتری داشته و سه تن از ایشان به نامهای کیکی، خواهر راون و خواهر رام، سیر داستان را مشخص میکنند.
تفاصيل المقالة
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
ستأتي المقالات قريبًا
سعی ادبیات تطبیقی بر زمینههای آفرینش، تشابهات، تفاوتها و اثرگذاریهای آثار است تا به رهیافتهایی از نوع ادبی و حماسی دستیابد و اشتراکات فرهنگی و بن مایههای فکری آنرا کشف کند.
این پژوهش سه موضوع اصلی جنبههای محتوایی، ادبی و داستانیِ شباهتها و تفاوتهای گرشا أکثر
سعی ادبیات تطبیقی بر زمینههای آفرینش، تشابهات، تفاوتها و اثرگذاریهای آثار است تا به رهیافتهایی از نوع ادبی و حماسی دستیابد و اشتراکات فرهنگی و بن مایههای فکری آنرا کشف کند.
این پژوهش سه موضوع اصلی جنبههای محتوایی، ادبی و داستانیِ شباهتها و تفاوتهای گرشاسپ و اولیس را بر میرسد و شیوۀ رفتار اجتماعی پهلوانان دو حماسه را که شباهتهای فراوانی به یکدیگر دارند، ارائه میدهد.
شباهتهای محتوایی از قبیل: گذر از دریاها، غلبۀ تقدیر، مرگ و جهان پس از مرگ، خواب، مبارزۀ متعدد با نیروهای مخالف و جادو.
شباهتهای ادبی مانند: روح حماسی و اسطورهای، جنگ برای حفظ استقرار خود و توصیف.
شباهتهای داستانی به مثابه: جنبۀ داستانی و ایستایی شخصیتها را ارائه میدهد.
روش مقاله با رهیافتی توصیفی-تحلیلی؛ به صورت تطبیقی و مقایسهای به شباهتها و تفاوتهای دو حماسۀ گرشاسب ایرانی و اولیس یونانی به بنمایههای مشترکی چون: سفر به جهان زیر زمین و خواب بیموقع، موجودات شگفتآور و غیر طبیعی و جنگ با دیوان و اژدها میپردازد. محقق در این جستار درصدد تبیین تشابهات بین آثار ادبی و استفاده از معیارهای محتوایی، ادبی و داستانی در حماسۀ معروف ایرانی و یونانی است.
گیلگمش نخستین حماسۀ جهان با اساسیترین مسائل انسانی است که جامعۀ هومری یونان از آن تأثیر پذیرفته و بر اودیسهی هومر نیز تأثیر گذاشته است. با توجه به اینکه هر متنی صورت دگرگونی یافتۀ متن دیگر است؛ بدون شک بر ادبیات حماسی ما نیز تأثیرگذار بوده است.
تفاصيل المقالة
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
العدد1,السنة
13
,
بهار
1400
با بررسی رفتار کلی انسان باستان با این شگفتی رو به رو می شویم، که تنها، عملی مقدس و سپندینه می شود که به طریقی با حقیقتی که فراتر از خود آن ها است، شریک و انباز شود و به همین واسطه بی درنگ این اعمال مانا و جاوید شده و از هستی سرشار می گردند؛ از این رو این اعمال در ن أکثر
با بررسی رفتار کلی انسان باستان با این شگفتی رو به رو می شویم، که تنها، عملی مقدس و سپندینه می شود که به طریقی با حقیقتی که فراتر از خود آن ها است، شریک و انباز شود و به همین واسطه بی درنگ این اعمال مانا و جاوید شده و از هستی سرشار می گردند؛ از این رو این اعمال در نظر مردمان کهن جلوه گاهی قدسی یافته و یادگار کرداری ازلی می شوند، چرا که از زمان تاریخی فناپذیر جدا شده و به زمان بی زمانی مثالی و باقی می پیوندد. بنابراین ارزش اعمال انسان بستگی به این دارد که چقدر این اعمال با کرداری آغازین ارتباط داشته باشد. سوگند نیز یکی از اعمال آیینی است که در خاطرة ازلی انسان تبدیل به نمونه ای کهن شده است. وفای به عهد و پیمان در تاریخ مینوی بشر سابقه ای طولانی دارد و به آن روز باز می گردد که خداوند از انسان عهد گرفت، پیمانی که زنجیر وفای به آن تا ابد بر گردن انسان ها نهاده شد. قسم یا سوگند، آیینی است که می توان برای اثبات یک ادعا و یا برای رد اتهام و یا قبول انجام تعهدی در آینده باشد که برای ادای آن نیاز به مراسم آیینی است. بر این اساس می توان مراسم آیینی را نوع خاصی از گفتار و اعمال منظم (تکرارشونده) دانست، که از آموزه های خاطرات ازلی و ماورایی بشر سرچشمه می گیرد. این اعمال برای بیان احساسات دینی و مذهبی به کار گرفته می شود و به دلیل قدمت زیادی که دارند در بیشتر موارد با حماسه، اسطوره و سنت یک جامعه پیوند می خورند. حاصل این پژوهش که به روش تحلیل متن از نوع توصیفی-کتابخانه ای با شیوة مقابله ای و قیاسی است، نشان می دهد که برای سوگند آیینی موجود در متن کهن یادگار زریران، می توان نمونة مشابهی در شاهنامه (ادبیات فارسی دورة نو) یافت.
تفاصيل المقالة
إضاءات نقدية في الأبين العربي والفارسي
,
العدد2,السنة
12
,
تابستان
2022
العلامة إقبال اللاهوري مفكّر وفيلسوف معاصر. يمثل الجزء الرئيس من ديوانه الفارسي أفكاره وآراءه ولقد انعكست أفكاره في ديوانه بشكل جلي، وبما أن هذه القصائد كتبت في الغالب من وجهة نظر فلسفية وصوفية وتركزت على رؤيته للإنسان المثالي أو الكامل، لذلك لم يتم دراسة هذه القصائد من أکثر
العلامة إقبال اللاهوري مفكّر وفيلسوف معاصر. يمثل الجزء الرئيس من ديوانه الفارسي أفكاره وآراءه ولقد انعكست أفكاره في ديوانه بشكل جلي، وبما أن هذه القصائد كتبت في الغالب من وجهة نظر فلسفية وصوفية وتركزت على رؤيته للإنسان المثالي أو الكامل، لذلك لم يتم دراسة هذه القصائد من زاوية المنهج الأسطوري الأصلي أو توظيف النماذج الأولية من قبل الباحثين. يسعى هذا البحث، باستخدام أسلوب النقد والتحليل النصي، إلى التحليل الوظيفي في خلق المعاني والدلالات للكائنات الشيطانية في هذه القصائد بناءً على نظرية يونغ. النقطة المشتركة بين وجهة نظر يونغ النفسية ونظرة إقبال اللاهوري الفلسفية الصوفية، هي العلاقة بين نمطي "الذات" و"الظل" في ضمير اللاوعي الجماعي مع العقل الواعي من خلال عملية التفرد والذاتية. في هذا البحث يتم دراسة العلاقة بين النماذج الأصلية بعملية التفرد من خلال تحليل جذور هذه النماذج البدائية في العقل اللاواعي الفردي والعقل اللاواعي الجماعي وفي البنية النفسية للإنسان، وتقدم أمثلة عديدة عليها. توصل هذا البحث إلى العلاقة المهمة بين النموذج الأصلي للظل أو النصف المظلم والسمات البغيضة لشخصيتنا مع الكائنات الشيطانية وإبليس والتنانين والعفاريت وكل ما هو مشمئز لنا.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications