فهرس المقالات محسن کمالی نیا


  • المقاله

    1 - مدل مفهومی عوامل زمینه ساز خشونت زناشویی مردان علیه زنان از دیدگاه مردان
    فصلنامه زن و جامعه , العدد 4 , السنة 8 , پاییز 1396
    خانواده مهم­ترین نهاد اجتماعی است که از دیرباز مورد توجه فرهنگ‌ها، ادیان و اقوام گوناگون بوده است، اما بروز خشونت در خانواده و بویژه علیه زنان سبب ناسازگاری های می‌شود که این نهاد اجتماعی را در ایفای نقش خود دچار مشکل می‌کند. این پژوهش با هدف بررسی عوامل زمینه ساز ا أکثر
    خانواده مهم­ترین نهاد اجتماعی است که از دیرباز مورد توجه فرهنگ‌ها، ادیان و اقوام گوناگون بوده است، اما بروز خشونت در خانواده و بویژه علیه زنان سبب ناسازگاری های می‌شود که این نهاد اجتماعی را در ایفای نقش خود دچار مشکل می‌کند. این پژوهش با هدف بررسی عوامل زمینه ساز این نوع خشونت در مصاحبه با مردان، انجام گرفته است. این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند، مشارکت‌کنندگان،  انتخاب شدند و تا رسیدن به اشباع نظری در نهایت 17 مشارکت­کننده که دارای تجربه خشونت زناشویی نسبت به همسرشان بودند،  مورد مصاحبه­ نیمه­ساختاریافته قرار گرفتند. یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که خشونت خانگی مردان علیه زنان، دارای ابعاد اصلی فردی، زوجی، خانوادگی و فرا خانوادگی می‌باشد که خود به مقوله‌های فرعی تقسیم می‌شوند. سپس با توجه به نتایج بدست آمده شرایط علی، شرایط زمینه‌ای و مداخله‌گر، پدیده، استراتژی‌های کنش /کنش متقابل و پیامدها استخراج گردیده اند و مدل مفهومی مربوطه و خط داستانی آن، تبیین شد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - مقایسه تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر زوج‌درمانی به شیوه گاتمن و سیستمی‌-‌رفتاری بر اخلاق رابطه‌ای در روابط زناشویی زنان متاهل
    فصلنامه زن و جامعه , العدد 1 , السنة 12 , بهار 1400
    مقدمه و هدف: تمام کسانی که قصد ازدواج و تشکیل خانواده ‌دارند  به دنبال یک زندگی مشترک بانشاط، موفق و طولانی ‌مدت هستند و انتظار یک رابطه منصفانه همراه با پاداش و هزینه مساوی را دارند. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر زوج‌درمانی أکثر
    مقدمه و هدف: تمام کسانی که قصد ازدواج و تشکیل خانواده ‌دارند  به دنبال یک زندگی مشترک بانشاط، موفق و طولانی ‌مدت هستند و انتظار یک رابطه منصفانه همراه با پاداش و هزینه مساوی را دارند. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر زوج‌درمانی به روش گاتمن و سیستمی-رفتاری بر اخلاق رابطه‌ای زنان متأهل می‌باشد. مواد و روش­ها: پژوهش از نوع آزمایشی با اندازه‌گیری مکرر و با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل می باشد و برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های اخلاق رابطه‌ای (RES) استفاده شد. تحلیل کوواریانس چند متغیره با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 23روی ‌داده‌ها انجام گرفت. جامعه آماری موردنظر شامل 100 نفر از زنان متأهل شهر تهران می‌باشد که داوطلبانه در سال 1398 به مراکز مشاوره فرا ذهن و مهمید تهران مراجعه کردند،از این جامعه 36 نفر که دارای کمترین نمرات از پرسشنامه اخلاق رابطه‌ای بودند انتخاب و به‌صورت تصادفی در سه گروه 12 نفری قرار گرفتند. گروه های آزمایش و کنترل برای اجرای زوج دزمانی گاتمن و سیستمی رفتاری بصورت سادفی انتخاب شدند. پیش‌آزمون از هر سه گروه به عمل آمد و پس از پایان 14جلسه زوج‌درمانی گروهی، پس‌آزمون گرفته شد و یک ماه بعد، آزمون پیگیری هم از گروه‌ها به عمل آمد. یافته ها: حاکی از تأثیر مداخله زوج درمانی گاتمن و زوج درمانی سیستمی-رفتاری بر اخلاق رابطه ای و مؤلفه‌های آن و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود اما تفاوتمعناداری بین این دو شیوه ازلحاظ اثربخشی روی اخلاق رابطه‌ای دیده نشد.( 531/0 p=). بحث و نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی رویکردهای موردپژوهش، پیشنهاد می شود از رویکردهای مذکور در جهت حل تعارضات زناشویی و افزایش اخلاق رابطه‌ای استفاده شود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - پیش‌بینی نگرش به روابط فرا زناشویی براساس ابعاد تاریک شخصیت و کیفیت دلبستگی در زنان متأهل
    فصلنامه زن و جامعه , العدد 2 , السنة 14 , تابستان 1402
    هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی نگرش نسبت به روابط فرا زناشویی بر اساس ابعاد تاریک شخصیت و کیفیت دل‌بستگی در زنان متأهل بود.
    روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان متأهل مراجعه‌کننده به مرکز مشاوره رازی کرج در سال 1400 بود. تع أکثر
    هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی نگرش نسبت به روابط فرا زناشویی بر اساس ابعاد تاریک شخصیت و کیفیت دل‌بستگی در زنان متأهل بود.
    روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان متأهل مراجعه‌کننده به مرکز مشاوره رازی کرج در سال 1400 بود. تعداد 191 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس به‌عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. جهت جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه نگرش روابط فرا زناشویی واتلی (2008)، مقیاس سه‌گانه تاریک شخصیت جانسون و وبستر (2010)، پرسشنامه سبک دل‌بستگی بزرگسال کولینز و رید (1996) استفاده شد. داده های این پژوهش با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفتند.
    یافته‌ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند نمره کل مثلث تاریک شخصیت و بعد سایکوپات به صورت جداگانه می‌توانند نگرش به روابط فرا زناشویی در زنان متأهل پیش‌بینی کنند. اما صفات ماکیاولی و خودشیفتگی همچنین سبک‌های دل‌بستگی توان پیش‌بینی نگرش روابط فرا زناشویی در زنان متأهل را ندارد. نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان گفت در افراد سایکوپات میزان صداقت، خوشحالی و حس انسان‌دوستی کم است و رابطه زیادی با روابط یک‌شبه و انواع خیانت جنسی بدون ایجاد رابطه حسی و عاطفی می‌باشد، افراد باصفت سایکوپاتی بیشتر راغب به ایجاد روابط کوتاه‌مدت هستند و به علت کمبود حس تعهد، خیانت در این‌گونه افراد زیاد است.
    واژه‌های کلیدی: نگرش نسبت به روابط فرا زناشویی، ابعاد تاریک شخصیت، کیفیت دلبستگی. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - بررسی رابطه میان سبک های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی با کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار شهر تهران
    فصلنامه زن و جامعه , العدد 5 , السنة 4 , زمستان 1392
    این پژوهش به منظور بررسی رابطه سبک­های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی با کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل150 زن سرپرست خانوار منطقه 16 شهر تهران بود که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع­آوری داده­ها از پرسشنامه سبک&s أکثر
    این پژوهش به منظور بررسی رابطه سبک­های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی با کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل150 زن سرپرست خانوار منطقه 16 شهر تهران بود که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع­آوری داده­ها از پرسشنامه سبک­های مقابله با موقعیت­های استرس­زا، مقیاس حمایت اجتماعی و کیفیت زندگی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده­ها از روش­های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده شد. یافته­ها بیانگر رابطه معنادار میان سبک­های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی با کیفیت زندگی بود. در میان مؤلّفه‏های سبک­های مقابله، مؤلّفه‏ مسأله­مداری و مؤلّفه اجتنابی با کیفیت زندگی همبستگی مثبت و مؤلّفه هیجان­مداری با کیفیت زندگی همبستگی منفی داشت. هم­چنین میان مؤلّفه­های حمایت اجتماعی (به جز حمایت دوستان) با کیفیت زندگی رابطه معنادار مشاهده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای سبک مقابله هیجان­مدار، حمایت خانواده و سبک مقابله اجتنابی قادر به پیش­بینی واریانس کیفیت زندگی بودند. نتایج نشان داد که توانایی مقابله با رویدادهای استرس­زا بویژه از طریق مقابله اجتنابی و برخورداری از حمایت خانواده می­تواند کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار دهد. هم­چنین هیجان­مداری تأثیر منفی بر کیفیت زندگی دارد. تفاصيل المقالة