-
المقاله
1 - مفهومسازی حکمرانی خوب در آموزشوپرورش عمومی ایران با رویکرد پدیدارشناسیدوماهنامه علمی - پژوهشی رهیافتی نو در مدیریت آموزشی , العدد 1 , السنة 11 , بهار 1399هدف پژوهش حاضر، بررسی بسترهای مفهومی تحقق حکمرانی خوب در آموزشوپرورش عمومی ایران بود. این مطالعه به روش کیفی، با رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. در این پژوهش تعداد 30 تن از صاحبنظران و خبرگان نظام آموزش عمومی که دارای تالیفهای معتبر در حوزه حکمرانی خوب بودند، از طریق ن أکثرهدف پژوهش حاضر، بررسی بسترهای مفهومی تحقق حکمرانی خوب در آموزشوپرورش عمومی ایران بود. این مطالعه به روش کیفی، با رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. در این پژوهش تعداد 30 تن از صاحبنظران و خبرگان نظام آموزش عمومی که دارای تالیفهای معتبر در حوزه حکمرانی خوب بودند، از طریق نمونهگیری هدفمند از نوع گلوله برفی تا مرز اشباع نظری، انتخاب شدند و در معرض مصاحبه نیمه ساختاریافته قرارگرفتند. همچنین دادههای حاصل از بازخوانی مصاحبهها، با استفاده از روش تحلیل مضمون تجزیهوتحلیل و کدگذاری شدند. همچنین جهت استحکام پایایی تحقیق از قابلیت وابستگی، باور پذیری و تایید پذیری استفاده شد. برمبنای کدگذاری باز مصاحبهها، در مرحله مقدماتی 87 مولفه بازشناسی شدند. لیکن در نهایت 35 سازه در قالب 3 تم اصلی (مقدمات و پیدایش 14 مورد، فرایند و اجرا 12 مورد و پیامد و نتیجه 9 مورد) به عنوان بخشی از ساختارهای مفهومی جهت تحقق حکمرانی خوب در جوامع آموزشی تم یابی شدند. تحلیلهای ارائه شده در این پژوهش نشان میدهد که این مفاهیم استخراجی در شرایط تغییرات گسترده درونی و بیرونی از ظرفیت لازم برای استقرار حاکمیت خوب در آموزش عمومی ایران برخوردارند. همچنین تحقق حکمرانی خوب در نظام آموزش عمومی کشور در قالب سازههای ششگانه نتیجهگرایی، اثربخشی نقشها و وظائف، ارتقای ارزشها، شفافسازی، ظرفیتسازی و پاسخگویی قابل مفهومسازی است. تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - الگوی گذار مدارس موفق به سوی مدارس ماندگاردوماهنامه علمی - پژوهشی رهیافتی نو در مدیریت آموزشی , العدد 1 , السنة 15 , تابستان 1403مقدمه و هدف: یکی از مهمترین عوامل پیشرفت هر جامعه، آموزش و پرورش آن جامعه است و تجربه نشان داده است که جامعهای پیشرفته است که سیستم آموزشی پیشرفته و مترقی داشته باشد. هدف تمامی نظامهای آموزشی، برپا کردن مدارس موفق و با کیفیت است که در گذر زمان باقی بمانند و تبدیل به أکثرمقدمه و هدف: یکی از مهمترین عوامل پیشرفت هر جامعه، آموزش و پرورش آن جامعه است و تجربه نشان داده است که جامعهای پیشرفته است که سیستم آموزشی پیشرفته و مترقی داشته باشد. هدف تمامی نظامهای آموزشی، برپا کردن مدارس موفق و با کیفیت است که در گذر زمان باقی بمانند و تبدیل به مدارسی با تجربه و ماندگار شوند. مدارس ماندگار محصول مجموعهای از پارامترهای داخلی و خارجی در مدارس هستند و کیفیت مدارس مستلزم تلاش و کار جمعی و هماهنگی کلیه پارامترهای داخلی نظام مدرسه است. از این هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه و شاخصهای گذار از مدارس موفق به مدارس ماندگار و ارائه الگویی کیفی میباشد.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از بُعد هدف، کاربردی و از لحاظ روش، یک پژوهش ترکیبی (آمیخته) میباشد. در این پژوهش ابتدا با استفاده مبانی نظری، شاخص و مولفههای گذار مدارس موفق به مدارس ماندگار استخراج گردید و به روش دلفی 13 مولفه و 132 شاخص مورد اجماع خبرگان قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش مدیران و آموزگاران مدارس ماندگار و مدارس موفق، مدیران و پژوهشگران حوزه آموزش و پرورش هستند که دادههای مورد نیاز با پرسش نامهای محقق ساختهای از بین 386 به عنوان نمونه آماری جمعآوری گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش مدل یابی معادلات ساختاری به روش PLS استفاده شده است.
یافتهها: مولفههای اصول و روشهای آموزشی، فرهنگ و جامعه، ویژگیهای مدیر، معماری و ساختمان و تجهیزات، محتوای آموزشی، ویژگیهای معلمان، روشهای مدارس ماندگار و دولت و حاکمیت، اهداف مدارس ماندگار، روابط انسانی و مشارکت، خانواده، ویژگیهای دانش آموزان و مولفه سازمان و مدیریت به ترتیب سیزده مولفه تاثیر گذار در الگوی گذار مدارس موفق به مدارس ماندگار هستند.
بحث و نتیجهگیری: این پژوهش برای اولین بار به شناسایی مؤلفههای شاخصها و مؤلفههای گذار از مدارس موفق به مدارس ماندگار برای یک سازمان آموزشی و مدارس موفق پرداخته است و یک الگو علمی و مستند برای مدارس موفق است که با استفاده از خطوط کلی ارائه شده، گذار مدارس موفق به مدارس ماندگار را تسهیل گردد. تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - ارائه الگوی پرسشگری استراتژیک در راستای توسعه پایدار نظام آموزش عمومیدوماهنامه علمی - پژوهشی رهیافتی نو در مدیریت آموزشی , العدد 1 , السنة 14 , زمستان 1402مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی پرسشگری استراتژیک در راستای توسعه پایدار نظام آموزش عمومی انجام پذیرفت.
روش شناسی پژوهش: به منظور دستیابی به این هدف، از روش پژوهش آمیخته(کیفی با رویکرد گراندد تئوری و کمی از نوع پیمایشی) استفاده شده است. جامعه آماری أکثرمقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی پرسشگری استراتژیک در راستای توسعه پایدار نظام آموزش عمومی انجام پذیرفت.
روش شناسی پژوهش: به منظور دستیابی به این هدف، از روش پژوهش آمیخته(کیفی با رویکرد گراندد تئوری و کمی از نوع پیمایشی) استفاده شده است. جامعه آماری در حوزه کیفی را خبرگان رشته علوم تربیتی تشکیل میدهد که از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته با 12 نفر به صورت هدفمند و بر اساس اشباع نظری یافتهها به عنوان نمونه انتخاب شدند؛ جامعه آماری در حوزه کمی نیز شامل مدیران مدارس، معلمان متخصص و کارشناسان مدیریت آموزشی است که 261 نفر به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی، مصاحبه نیمهساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته است. روایی پرسشنامه از طریق سنجش خبرگان(حذف 18 مولفه از 60 مولفه شد) و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ (8/0) مشخص شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها نیز در بخش توصیفی از آمارههای درصد فراوانی، میانگین، و ... و در بخش آمار استنباطی از تحلیل عاملی تاییدی و از نرمافزار SmartPLS 3 جهت تبیین مدل استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش در بخش کیفی شامل مولفههای علی، زمینهای، مداخلهگر، راهبردی، پیامدی، و محوری است. در بخش کمی، جهت برازش مدل بر اساس معیار GOF استفاده شده است که نشان از برازش قابل قبولی دارد.
نتیجهگیری: بنابراین الگوی تهیه شده میتواند در راستای توسعه پایدار نظام آموزش عمومی نقش به سزایی داشته باشد. تفاصيل المقالة