فهرس المقالات سید صدرالدین  حسینی پاسندی


  • المقاله

    1 - ماهیت سوگند نفی‌العلم و اصل‌عدم در فقه امامیه و حقوق کیفری ایران و امکان سنجی تعارض آن‌ها
    آموزه های فقه و حقوق جزاء , ستأتي المقالات قريبًا
    سوگند در میان ادله‌ی اثبات دعاوی کیفری، هرچند به‌صورت اضعف الدلایل، لکن به عنوان دلیلی مستقل مورد شناسایی مقنن قرار گرفته است. مشخصاً سوگند نفی‌العلم علی‌رغم عدم تصریح در قوانین، یکی از انواع سوگند می‌باشد که در منابع معتبر فقهی به‌صورت صریح و در قوانین موضوعه به‌صورت ض أکثر
    سوگند در میان ادله‌ی اثبات دعاوی کیفری، هرچند به‌صورت اضعف الدلایل، لکن به عنوان دلیلی مستقل مورد شناسایی مقنن قرار گرفته است. مشخصاً سوگند نفی‌العلم علی‌رغم عدم تصریح در قوانین، یکی از انواع سوگند می‌باشد که در منابع معتبر فقهی به‌صورت صریح و در قوانین موضوعه به‌صورت ضمنی ذکر شده است. از موارد کاربردی آن ماده‌ی 326 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 می‌باشد. مطابق این ماده:‌ «اگر شاکی علیرغم حصول لوث علیه متهم اقامه قسامه نکند و‌ از او مطالبه قسامه کند و متهم درباره اصل جنایت یا خصوصیات آن، ادعای عدم علم کند، شاکی می‌تواند از وی مطالبه اتیان سوگند بر عدم علم نماید...» از سوی دیگر امر فوق با اصل‌عدم که مطابق آن «عدم نیاز به اثبات ندارد»، به ظاهر در تعارض است. به عبارتی وفق اصل‌عدم و قاعده‌ی(نافی را نفی کافی است) صِرف نفیِ نافی کافی است، لکن بر حسب ظاهر با ماده‌ی فوق الذکر در تضاد است، که به نظر می‌رسد با توجه به علم داشتن متهم، ادای سوگند ضروری است، فلذا بررسی ماهیت و تبیین موضوع پژوهش حاضر، به‌صورت توصیفی-تحلیلی با استناد به منابع کتابخانه‌ای، می‌تواند در حد بضاعت راه گشایی برای حل اختلافات موجود شود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - ماهیت سوگند بر نفی علم و امکان سنجی تعارض آن با اصل عدم در فقه امامیه و حقوق کیفری ایران
    آموزه های فقه و حقوق جزاء , العدد 10 , السنة 3 , تابستان 1403
    هرچند سوگند، میان ادله‌ی اثبات دعاوی کیفری، از ضعیف¬ترین دلایل است، لکن قانونگذار، آن را دلیلی مستقل می¬شناسد. علی رغم اینکه در قوانین، به سوگند بر نفی علم، تصریح نشده است، ولی آن، یکی از انواع سوگند است که در منابع معتبر فقهی، صریحاً، بیان شده است و در قانون مجازات اسل أکثر
    هرچند سوگند، میان ادله‌ی اثبات دعاوی کیفری، از ضعیف¬ترین دلایل است، لکن قانونگذار، آن را دلیلی مستقل می¬شناسد. علی رغم اینکه در قوانین، به سوگند بر نفی علم، تصریح نشده است، ولی آن، یکی از انواع سوگند است که در منابع معتبر فقهی، صریحاً، بیان شده است و در قانون مجازات اسلامی نیز به صورت ضمنی، ذکر شده است. ماده‌ی 326 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 مقرر می‌دارد:‌ اگر شاکی در صورت وجود لوث علیه متهم، قسامه را اقامه نکند و‌ اقامه قسامه را از متهم مطالبه کند و متهم درباره اصل جنایت یا خصوصیات آن، ادعای عدم علم کند، شاکی می‌تواند از متهم، اتیان سوگند را بر عدم علم، مطالبه کند. سخن مذکور، به ظاهر، با اصل عدم، در تعارض است؛ زیرا عدم، به اثبات، نیاز ندارد؛ به عبارتی دیگر، وفق اصل عدم و قاعده‌ی نافی را نفی، کفایت می¬کند، در مسأله¬ی مذکور، صِرف نفیِ نافی، کافی است؛ از این رو، حسب ظاهر، اصل و قاعده¬ی بیان شده، با ماده‌ی 326 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 در تضاد است. در راستای حل تعارض بیان شده، از بررسی منابع و دیدگاه¬های فقهی و حقوقی، این نتیجه به دست می‌آید که با توجه به علم متهم به واقع، ادای سوگند ضروری است. تفاصيل المقالة