نور از عوامل محدود کننده رشد گیاهان زراعی در سیستم های کشت مخلوط وزراعت-جنگل محسوب میشود، به همین دلیل آزمایشی جهت تعیین تاثیر شدت های نوری مختلف در دو رقم عدس انجام گرفت. آزمایش در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام در سال زراعی 92-1391 به صورت فاکتوریل در أکثر
نور از عوامل محدود کننده رشد گیاهان زراعی در سیستم های کشت مخلوط وزراعت-جنگل محسوب میشود، به همین دلیل آزمایشی جهت تعیین تاثیر شدت های نوری مختلف در دو رقم عدس انجام گرفت. آزمایش در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام در سال زراعی 92-1391 به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا گردید. فاکتورهای مورد بررسی شامل سایه اندازی در پنج سطح بدون سایه (شاهد)، 25، 50، 75 و 100 درصد سایه و ارقام عدس (Lens culinaris Medic) شامل زیبا و ILL4400 بود. در این پژوهش صفـات فیـزیولوژیک تحت برهمکنش سایه اندازی × رقم اختلاف معنی داری از خود نشان دادند. با افزایش میزان سایه اندازی، رقم زیبا دارای بیشترین میزان کلروفیل a و b بود. میزان کارتنویید، محتوای آب نسبی و شاخص سطح برگ با افزایش سایه اندازی روندی صعودی داشتند. بیشترین میزان کارتنویید و محتوای آب نسبی در تیمار 100 درصد سایه اندازی و رقم ILL4400 و کمترین میزان کارتنویید در تیمار عدم تنش (نور کامل) و رقم زیبا مشاهده گردید. بیشترین میزان وزن مخصوص برگ در این پژوهش در تیمار شاهد (نور کامل) و رقم زیبا مشاهده شد و با افزایش سایه اندازی از وزن مخصوص برگ کاسته شد. با افزایش سایه اندازی از عملکرد دانه کاسته شد، بیشترین عملکرد دانه (2532 کیلوگرم در هکتار) در تیمار شاهد (نور کامل) و رقم زیبا و کمترین عملکرد دانه (1137 کیلوگرم در هکتار) در تیمار 100 درصد سایه اندازی و رقم ILL4400 مشاهده گردید. بنابراین، نتـایج نشان داد که رقم زیبا در سطوح بالاتر سـایه از شـاخص سطح برگ، میزان نسبی آب برگ و میزان کلروفیل a بیشتری برخوردار بود، پس در شرایط کشت مخلوط و آگروفارستری که نور یک عامل محدودکننده می باشد، کشت عدس رقم زیبا می تواند موفقیت آمیز باشد.
تفاصيل المقالة
به منظور بررسی اثر تنش نوری و بیوپرایمینگ در دو رقم عدس، آزمایشی زراعی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام در سال زراعی 92-1391 بصورت فاکتوریل درقالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار اجراگردید. تیمارهای آزمایشی شامل سایهاندازی (عدم سایه، 25، 50، 75 أکثر
به منظور بررسی اثر تنش نوری و بیوپرایمینگ در دو رقم عدس، آزمایشی زراعی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام در سال زراعی 92-1391 بصورت فاکتوریل درقالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار اجراگردید. تیمارهای آزمایشی شامل سایهاندازی (عدم سایه، 25، 50، 75 و 100 درصد سایه)، بیوپرایمینگ (تلقیح با باکتری آزوسپیریلیوم برازیلنس و عدم تلقیح) و ارقام عدس (زیبا و ILL4400) بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با افزایش سطوح سایهاندازی وزن مخصوص برگ، نقصان اشباع آب برگ، تعداد گره فعال ریشه، وزن تر و خشک ریشه، حجم ریشه، طول ریشه و عملکرد دانه کاهش یافت و سبب افزایش شاخص سطح برگ، محتوی کل آب برگ، سطح ویژه برگ و تعداد کل گره رشه گردید، اما در هر دو رقم ورد استفاده تلقیخ با باکتری آزوسپیریلیوم منجر به کاهش خسارت ناشی از سایهاندازی و افزایش رشد و عملکرد گیاه عدس گردید. رقم زیبا درسطوح بالاتر سایه در مقایسه با رقم ILL4400 از عملکرد دانه بیشتری برخوردار بود. اثر برهمکنش سایه و بیوپرایمینگ و رقم نشان داد که با عدم سایه (شاهد) و انتخاب رقم زیبا و تلقیح با باکتری آزوسپیریلیوم میتوان به عملکرد دانه قابل قبولی دست یافت اما درشرایط کشت مخلوط و کشاورزی-جنگل (آگروفارستری) که نور یک عامل محدودکننده میباشد، کشت عدس رقم زیبا همرا با تلقیح با باکتری آزوسپیریلیوم نسبت به رقم ILL4400 موفقیت آمیزتر خواهد بود.
تفاصيل المقالة
به منظور بررسی برخی واکنشهای فیزیولوژیکی دو رقم گندم نان در پاسخ به محلولپاشی سالیسیلیک اسید در شرایط متغیر رطوبتی، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات دوبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی سرابله در سال زراعی 94-1393 انجام شد. ف أکثر
به منظور بررسی برخی واکنشهای فیزیولوژیکی دو رقم گندم نان در پاسخ به محلولپاشی سالیسیلیک اسید در شرایط متغیر رطوبتی، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات دوبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی سرابله در سال زراعی 94-1393 انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل تیمارهای رطوبتی در سه سطح (کنترل (100)، 70 و 40 درصد ظرفیت زراعی خاک) در کرتهای اصلی، سالیسیلیک اسید در سه سطح (شاهد (صفر)، 50 و 100 میکرومولار) در کرت فرعی و دو رقم گندم نان (پیشتاز و بهار) در کرتهای فرعی فرعی قرار گرفتند. صفات مورد بررسی شامل عملکرد، محتوای آب نسبی، نشتیونی، فتوسنتز و فعالیت کربوکسیلازی روبیسکو، هدایت روزنهای و کربن دی اکسید زیر روزنهای و میزان تعرق بودند. نتایج نشان داد که اثر متقابل تنش خشکی و محلول پاشی سالیسیلیک اسید در تمامی صفات مورد بررسی معنیدار بود. اگرچه با افزایش شدت تنش خشکی عملکرد دانه و محتوای نسبی آب کاهش یافت اما کاربرد سالیسیلیک اسید در این شرایط سبب بهبود این صفات شد. همچنین با افزایش شدت تنش خشکی نشت یونی افزایش یافت که با کاربرد سالیسیلیک اسید این میزان کاهش یافت. فتوسنتز و فعالیت کربوکسیلازی روبیسکو با افزایش سطوح غلظت سالیسیک اسید نسبت به شاهد (عدم محلول پاشی) کاهش یافت. به طور کلی با توجه به نقش سالیسیلک اسید در تقلیل تاثیر منفی تنش بر برخی فرایندهای فیزیولوژیکی مورد مطالعه در این پژوهش، کاربرد آن در شرایط تنش خشکی قابل توصیه میباشد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications