ارزیابی مبانی فکری پیرنیا با نظریات ماریا مونته سوری در شناخت کیفیت فضایی بازی انگیز برای کودکان 2 تا 6 سال
الموضوعات :هیراد حسینیان 1 , سارا کلانتر 2
1 - گروه معماری، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسالمی، قزوین، ایران.(نویسنده مسئول)hirad_hosseinian@yahoo.com
2 - پژوهشگر کارشناسی ارشد، گروه معماری، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
الکلمات المفتاحية: مونته سوری, فرهنگ کودک ایرانی, کیفیت فضای بازی انگیز, محمد کریم پیرنیا,
ملخص المقالة :
بازی از زمان تولد همنشین کودک بوده است به نحویکه به واسطه آن توان تمیز دادن بافت ها برای کودکان منجر به افزایش اطلاعات و انطباق آن با محیط پیرامونیشان میشود و در این راستا بهرهگیری از حواس کودک و تحریک آن خود شکلی از عوامل قابل توجه در جهت بهرهمندی مناسب از کیفیت فضای پیرامونی را تداعی میکند. به نحویکه در امتداد این مطلب از منظر فکری پیرنیا نیز فرهنگ کودک ایرانی با توجه به نگرش فکری و با بهره از همین حواس میتواند منجر به صمیمیت و درک فضای محیطی در قالبی ساده و ایدری شود. همچنین قابل التفات است که از دیدگاه مونته سوری فردیت انسان ها مورد توجه و تامل قرار گرفته است به شکلی که این واژه خود منجر به درک فرهنگ محیطی برای مخاطبین خود میشود و تاثیر منحصر بفرد ارتباط کودک با محیط برخاسته از ذهن او را معنا میبخشد. لذا در این جستار سعی شده است ابتدا با رویکردی تفسیرگرا و سپس با بهره از استدلال استنتاجی و درک مفاهیم اولیه و به واسطه روش تحلیلی- توصیفی به بیان مولفاتی میان نظریات پیرنیا با مونته سوری پرداخته تا بتوان با استفاده از این مولفات به پرسش؛ چگونه میتوان از طریق ارزیابی مبانی فکری پیرنیا با نظریات مونته سوری به معیارهایی در جهت شناخت کیفیت فضایی بازیانگیز برای کودکان 2 تا 6 سال دست یافت؟ پاسخ داد به نحویکه به تاثیر کیفیت فضایی بازیانگیز در تطبیق با فرهنگ کودک ایرانی از منظر شناخت محیط منطبق با معیارهای وی به عنوان متنگردانی هوشمند پیبرد به قسمیکه از همارزی اصول برخاسته از نظریات اندیشمندان عنوان شده بتوان به ارزش فضایی برگرفته از زمینه اثر و کالبد منطبق بر خودکفایی محیطی به پیوند اصول فکری ایشان در جهت خود تنظیمی محیطی از منظر فکری کودک پاسخی در خور شایستگی آن داده شود.
_||_