هدف این پژوهش، مطالعه تطبیقی آموزههای مونته سوری و لوریس مالاگاتسی درزمینة تربیت اوان کودکی است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش تحلیل فرارونده انجام شد. حیطه مطالعه، تمامی منابع نوشتاری و غیر نوشتاری ملی و بینالمللی در حوزه موضوع پژوهش است. برای انتخاب نمونه از بی أکثر
هدف این پژوهش، مطالعه تطبیقی آموزههای مونته سوری و لوریس مالاگاتسی درزمینة تربیت اوان کودکی است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش تحلیل فرارونده انجام شد. حیطه مطالعه، تمامی منابع نوشتاری و غیر نوشتاری ملی و بینالمللی در حوزه موضوع پژوهش است. برای انتخاب نمونه از بین منابع و اسناد موجود از روش نمونهبرداری نظری استفاده شد. در گردآوری دادهها نیز از روش فیشبرداری الکترونیکی استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی از نوع نظام مقولهای قیاسی و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. نتایج تحقیق بیانگر وجود تشابهات زیاد بین دیدگاه مونته سوری و مالاگاتسی است. تأکید بر رشد همهجانبه کودکان، سازماندهی تلفیقی برنامه درسی، استفاده از فعالیتهای یادگیری متعدد، توجه به تفاوتهای فردی کودکان، استفاده از روشهای تدریس فعال و استفاده از روشهای سنجش جایگزین یا اصیل از مهمترین تشابهات بین این دو دیدگاه است. بااینحال بین دیدگاه مونته سوری و مالاگاتسی درباره عناصر برنامه درسی ازجمله هدف، روشهای تدریس، نقش معلم و روشهای سنجش تفاوتهایی نیز وجود دارد. در نهایت مهمترین تلویحات دیدگاه مونته سوری و مالاگاتسی برای آموزشوپرورش پیش از دبستان ایران ارائه شد.
تفاصيل المقالة
چکیده پژوهش حاضر با هدف مقایسه ابعاد خلق و منش و پرخاشگری در کودکان پیشدبستانی تحت آموزش با الگوهای آموزشی والدورف،مونته سوری و سنتی در قالب طرح پس رویدادی،انجام شده است.جامعه پژوهش را کلیه مراکز پیش دبستانی منطقه 2 تهران تشکیل داده اند که بر اساس الگوهای آموزشی مذکور أکثر
چکیده پژوهش حاضر با هدف مقایسه ابعاد خلق و منش و پرخاشگری در کودکان پیشدبستانی تحت آموزش با الگوهای آموزشی والدورف،مونته سوری و سنتی در قالب طرح پس رویدادی،انجام شده است.جامعه پژوهش را کلیه مراکز پیش دبستانی منطقه 2 تهران تشکیل داده اند که بر اساس الگوهای آموزشی مذکور اداره می شوند.ابتدا از بین این مراکز،6 مرکز( دو مرکز منطبق با هر الگو) انتخاب شد و پرسشنامه کیفیت مراقبت مادرانه به منظور کنترل متغیر روابط مادر- کودک و همتاسازی کودکان در این مولفه بر روی مادران اجرا شد.در نهایت،تنها مادرانی که بالاترین نمره را در این پرسشنامه کسب کرده بودند،انتخاب شدند.بنابراین در مرحله دوم به منظور ارزیابی خلق ومنش و پرخاشگری کودکان,پرسشنامه هفت عاملی خلق و منش کنستانتینو(2002)و پرسشنامه چهار عاملی پرخاشگری کودکان پیش دبستانی واحدی وهمکاران(1387)در اختیار مربیان کودکانی قرار گرفت که مادران آنها از نظر کیفیت مراقبت مادرانه مشکلی نداشتند.پس از پاسخگویی مربیان به پرسشنامه های خلق و منش وپرخاشگری کودکان وابراز نظر آنها در مورد این کودکان،درنهایت تحلیل دادهها بر روی 90کودک(15کودک از هر مرکز)صورت گرفت.تحلیل واریانس چندمتغیری دادههاحاکی از بالاتر بودن خشم کلامی–تهاجمی و فیزیکی–تهاجمی در کودکان الگوی سنتی در مقایسه با مونتهسوری و والدورف بود.همچنین در ابعاد خشم بین نمرات کودکان الگوهای مونته-سوری و والدورف تفاوتی وجود نداشت.درمتغیر خلق و منش،نوجویی وپافشاری(ابعاد خلقی)و خودهدایتگری وهمکاری(ابعاد منش)در کودکان الگوی والدورف بالاتر از مونتهسوری و سنتی بود.همچنین در ابعاد خلق و منش بین کودکان مونته سوری وسنتی تفاوتی وجود نداشت.نتایج پژوهش،حاکی از اهمیت محیط آموزشی بعد از محیط خانواده در شکلگیری ویژگیهای خلقی و رفتاری کودکان است.
تفاصيل المقالة
هدف: از این پژوهش، مقایسه کارآیی مربیان مهدکودک های مونته سوری با مهدکودک های عادی شهر تهران بوده است. روش: این پژوهش از نوع توصیفی – مقایسه ای است. جامعه مورد مطالعه شامل همه مربیان مراکز پیش دبستانی شهر تهران که با روش مونته سوری آموزش می دهند (37 مربی) و 74 مرب أکثر
هدف: از این پژوهش، مقایسه کارآیی مربیان مهدکودک های مونته سوری با مهدکودک های عادی شهر تهران بوده است. روش: این پژوهش از نوع توصیفی – مقایسه ای است. جامعه مورد مطالعه شامل همه مربیان مراکز پیش دبستانی شهر تهران که با روش مونته سوری آموزش می دهند (37 مربی) و 74 مربی شاغل در مهدکودک های با روش آموزش عادی که بطور تصادفی از مناطق 22 گانه شهر تهران انتخاب شدند، می باشد. از روش برگزاری آزمون بسته پاسخ برای سنجش اطلاعات لازم جهت مقایسه کارآیی مربیان شاغل در مهدکودک های مونته سوری و عادی در چهار بعد تساوی، همسویی، سرعت در کار و استفاده از ابزار و تجهیزات استفاده شد. جهت جمع آوری داده ها از یک پرسشنامه استاندارد استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، درصد و نمودار) و شاخص های آمار استنباطی (آزمون آماری من ویتنی) استفاده گردید.یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر این مطلب است که کارآیی کل مربیان شرکت کننده در این آزمون (111 مربی)، 5/22 در حد متوسط و 5/77 درصد دارای کارآیی خیلی خوب بودند. کارآیی کل مربیان مهدهای عادی شرکت کننده در این آزمون (74 مربی)، 8/33 در حد متوسط و 2/66 درصد دارای کارآیی خیلی خوب حاصل شد. این در حالی است که کارآیی کل مربیان مراکز مونته سوری شرکت کننده در این آزمون (37 مربی)، 100 درصد دارای کارآیی خیلی خوب بودند.نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که کارآیی مربیان مهد کودک های مونته سوری بالاتر از مربیان مهدهای عادی می باشد.
تفاصيل المقالة
هدف اساسی این مطالعه تعیین تأثیر آموزش روش مونته سوری بر خلاقیت کودکان پیشدبستان (4 و 5 ساله) است. براساس پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و اجرای آزمون تورنس فرم ب تصویری، اطلاعات لازم جمعآوری شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه مراکز آموزشی کودکا أکثر
هدف اساسی این مطالعه تعیین تأثیر آموزش روش مونته سوری بر خلاقیت کودکان پیشدبستان (4 و 5 ساله) است. براساس پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و اجرای آزمون تورنس فرم ب تصویری، اطلاعات لازم جمعآوری شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه مراکز آموزشی کودکان 4 و 5 سالهی شهر تبریز که شامل 500 مرکز پیشدبستانی در سالتحصیلی 93-92 میباشند، تشکیل میدهد. نمونه در این تحقیق شامل 50 نفر نوآموز ( 25 نفر گروه آزمایش و 25 نفرگروه کنترل) میباشد که با روش تصادفی خوشهای انتخاب شدند. پس از برگزاری کلاس آموزشی مونته سوری طی 3 ماه و تحلیل دادهها با روش کوواریانس، نتایج نشان داد که آموزش به روش مونته سوری بر خلاقیت کودکان 4 و 5 ساله پیشدبستانی مؤثر بوده است. در خصوص ابعاد چهارگانه خلاقیت، روش آموزشی مونته سوری در افزایش ابعاد سیالی، انعطافپذیری، ابتکار و بسط کودکان مؤثراست.
تفاصيل المقالة
بازی از زمان تولد همنشین کودک بوده است به نحویکه به واسطه آن توان تمیز دادن بافت ها برای کودکان منجر به افزایش اطلاعات و انطباق آن با محیط پیرامونیشان میشود و در این راستا بهرهگیری از حواس کودک و تحریک آن خود شکلی از عوامل قابل توجه در جهت بهرهمندی مناسب از کیفیت فضا أکثر
بازی از زمان تولد همنشین کودک بوده است به نحویکه به واسطه آن توان تمیز دادن بافت ها برای کودکان منجر به افزایش اطلاعات و انطباق آن با محیط پیرامونیشان میشود و در این راستا بهرهگیری از حواس کودک و تحریک آن خود شکلی از عوامل قابل توجه در جهت بهرهمندی مناسب از کیفیت فضای پیرامونی را تداعی میکند. به نحویکه در امتداد این مطلب از منظر فکری پیرنیا نیز فرهنگ کودک ایرانی با توجه به نگرش فکری و با بهره از همین حواس میتواند منجر به صمیمیت و درک فضای محیطی در قالبی ساده و ایدری شود. همچنین قابل التفات است که از دیدگاه مونته سوری فردیت انسان ها مورد توجه و تامل قرار گرفته است به شکلی که این واژه خود منجر به درک فرهنگ محیطی برای مخاطبین خود میشود و تاثیر منحصر بفرد ارتباط کودک با محیط برخاسته از ذهن او را معنا میبخشد. لذا در این جستار سعی شده است ابتدا با رویکردی تفسیرگرا و سپس با بهره از استدلال استنتاجی و درک مفاهیم اولیه و به واسطه روش تحلیلی- توصیفی به بیان مولفاتی میان نظریات پیرنیا با مونته سوری پرداخته تا بتوان با استفاده از این مولفات به پرسش؛ چگونه میتوان از طریق ارزیابی مبانی فکری پیرنیا با نظریات مونته سوری به معیارهایی در جهت شناخت کیفیت فضایی بازیانگیز برای کودکان 2 تا 6 سال دست یافت؟ پاسخ داد به نحویکه به تاثیر کیفیت فضایی بازیانگیز در تطبیق با فرهنگ کودک ایرانی از منظر شناخت محیط منطبق با معیارهای وی به عنوان متنگردانی هوشمند پیبرد به قسمیکه از همارزی اصول برخاسته از نظریات اندیشمندان عنوان شده بتوان به ارزش فضایی برگرفته از زمینه اثر و کالبد منطبق بر خودکفایی محیطی به پیوند اصول فکری ایشان در جهت خود تنظیمی محیطی از منظر فکری کودک پاسخی در خور شایستگی آن داده شود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications