تأملی بر مفهوم خاطرهانگیزی و عوامل سازنده آن در دانشکده های آموزش معماری
الموضوعات :اکرم السادات خیرالسادات 1 , سید محمدحسین آیت اللهی 2 , سیده مرضیه طباییان 3 , مرضیه پیراوی ونک 4 , مریم قاسمی سیچانی 5
1 - دانشجوی دکتری گروه معماری، واحد اصفهان (خوراسگان)،دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
2 - دانشیار گروه معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه یزد، ایران
3 - گروه معماری، واحد خوراسگان (اصفهان)، دانشگاه آزاد اسلامی ، اصفهان، ایران
4 - گروه پژوهش هنر، دانشکده پژوهش های عالی هنر و کارآفرینی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
5 - گروه معماری، واحد خوراسگان (اصفهان)، دانشگاه آزاد اسلامی ، اصفهان، ایران
الکلمات المفتاحية: آموزش معماری, معماری زمینه, نظریه دادهبنیاد,
ملخص المقالة :
توانمندی و پتانسیل نهفته و آشکار در فرم و کالبد معماری دغدغه اصلی این پژوهش است؛ این پدیده که قادر است با حس-ارتباط مخاطب پیوند عمیقی کند، در ارتباطات متقابل با بستر موجود و ارائه مفاهیم نهفته درآن بهشدت عجین است. در این مقاله در نظر است معرفی عوامل مذکور از زاویهای جدید مورد تبیین قرار گیرد، بنابراین از "نظریه دادهبنیاد" که یکی از روش-های پژوهش کیفی است، استفاده شده است. برای اثبات کارایی این روش نیز دانشکده معماری یزد بهعنوان مطالعه موردی انتخاب شد تا شرح گام به گام مراحل اجرای این پژوهش را تبیین نماید. شرکتکنندگان در این پژوهش متشکل از 20 نفر از معماران فارغالتحصیل از دانشکده معماری یزد بود که با استناد به روش گلوله برفی"، نمونهگیری نظری و انتخاب شدند. تجزیه تحلیل اطلاعات بر اساس سه روش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی (گزینشی) انجام شد.. یافتههای حاصل از این پژوهش در مرحله نهایی در الگوی پارادایمی به شرح زیر سازماندهی شد: 1. متغیرهای علی 2. متغیرهای زمینهای 3. متغیرهای مداخلهگر 4.پدیده یا مقوله محوری 5. راهبردها 6. پیامدها و نتایج . نتایج این پژوهش حاکی از این است که با نزدیک کردن اهداف آموزش آکادمیک به معماری اجرایی از یکسو و بازشناسی ارزشهای هویتساز درنگاه ارزیابانه به مکان از سوی دیگر میتوان به تلفیق درست قابلیتهای پیدا و پنهان کالبد آموزشی در راستای تربیت معمار سرزمینی بهعنوان مهمترین پیامد این پژوهش نائل گشت.
_||_