مقایسه تطبیقی هنجارگریزی و شگردهای کاربرد آن در شعر فرخی یزدی، عارف قزوینی و میرزادۀ عشقی
الموضوعات : جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)اعظم اکبری رکن آباد 1 , محبوبه خراسانی 2 , شهرزاد نیازی 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران.
2 - دانشیارگروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، واحدنجف آباد.دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران.
3 - استادیار زبان و ادبیات فارسی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران.
الکلمات المفتاحية: شعر مشروطه, فرخی یزدی, میرزاده عشقی, عارف قزوینی, ساختار صرفی,
ملخص المقالة :
نهضت مشروطه، با ایجاد تغییرات اساسی در تمامی ساختار جامعه، ادبیات دورۀ قاجار را متحوّل ساخت. عواملی چون ارتباط با دنیای غرب، سفرنامه ها، تأسیس مدارس جدید، ترجمۀ آثار غربی، مطبوعات و غیره. زمینه های تجددطلبی ایرانیان را فراهم کرد و این تجددخواهی در آثار دورۀ مشروطه به لحاظ زبانی، ادبی و محتوایی تأثیر گذاشت و مهمترین تغییرات سبکی را در پی داشت. در این پژوهش که به شیوۀ توصیفی-تحلیلی و روش کتاب خانه ای است؛ مطالبی در مورد اوضاع اجتماعی و ادبی، شعر مشروطه و شاعران مورد بحث (فرخی، عارف و میرزاده عشقی) بیان شده و در ادامه ویژگیهای سبکی، دستوری و ساختار صرفی این شاعران، مورد بررسی قرار میگیرد. در بخش صرف به تجزیه و تحلیل واژگان پرداخته شده است. پژوهش در ساختار دستوری شعر مشروطه از این جهت حائز اهمیـت اسـت کـه از سویی شعر مشروطه زمینه را برای تغییر محتوایی و ساختاری فراهم نمود و بعد از این دوره، جنبشی در شعر ایجاد شد و آن آغاز شعر نیمایی بود و از سویی دیگر شاعران عصر مشروطه و بعد از آن تحت تأثیر ترجمه با آثار منثور و منظوم اروپا آشنا شدند و از یکدیگر تأثیر پذیرفتند. با ذکر شواهد و نمونههایی از آثار این شاعران به این نتیجه می رسیم که عامیانه گرایی در شعر مشروطه، بسامد بالایی دارد و اگرچه شاعران داعیه تجدد و نوگرایی را در ادبیات بهویژه شعر دارند؛ اما هنوز کهنه گرایی در آثارشان دیده می شود و با قواعد دستوری آشنایی کافی ندارند؛ لذا غلط های نحوی و زبانی در اشعارشان بهوفور دیده می شود
_||_