بینامتنیت قرآنی در مصنّفات باباافضل کاشانی(بر اساس نظریۀ ژرار ژنت)
الموضوعات : عرفان اسلامیمسروره مختاری 1 , مهسا کاظمپور 2
1 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل. ایران.نویسنده مسئول: mm.literature54@yahoo.com
2 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.
الکلمات المفتاحية: intertextuality, The holy Quran, ژرارژنت, Gerard Genette, Literary works, بینامتنیّت قرآنی, بابا افضلالدین کاشانی, مصنّفات, مدارجالکمال, جاودان نامه, Baba Afzaluddin Kashani, Madarejulkamal, Javdannameh,
ملخص المقالة :
بینامتنیّت یکی از نظریه های مهم ساختارگرایان است که بر اساس آن هیچ متنی بدون پیش متن نیست، یا تداوم است و تکرار، یا تقلید است و دگرگونی. بر این اساس در متون ادبی، هیچ نقطه آغازی وجود ندارد و نویسندگان به صورت اصیل اثر را خلق نمی کنند؛ بلکه بن مایه های آن را از متون قبل از خود می گیرند. عرفا و فلاسفة اسلامی بسیاری از بن مایه های فکری خود را از قرآن، سنّت و نهج البلاغه وام گرفته اند. در مصنّفات بابا افضل کاشانی، بینامتنیّت قرآنی مشهود است. جستار حاضر، به روش توصیفی – تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای بینامتنیّت قرآنی را در مدارج الکمال و جاودان نامه بابا افضل مطالعه کرده است. حاصل پژوهش نشان می دهد که قرآن کریم در کلام این حکیم بزرگ، تأثیرات معنوی و لفظی بسیاری برجای نهاده و پیوند عمیقی بین اندیشه های قرآنی و اندیشه های ادبی، عرفانی و فلسفی وی به وجود آورده است. یکی از بارزترین وجوه اندیشه های وی، تفکر دربارة انسان و هستی شناسی است. با توجّه به تقسیم بندی ژرار ژنتُ بینامتنیّت قرآنی در دو رسالة مورد مطالعه، به صورت های صریح(آشکار)، غیرصریح(پنهانی و تعمدی) و ضمنی، وجود دارد.
_||_