بررسی تطبیقی شخصیت زال و ایندره در شاهنامه و ریگ ودا
الموضوعات :سعید شهرویی 1 , ابراهیم محمدی 2 , سیدمهدی رحیمی 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بیرجند، ایران
2 - گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند، ایران
3 - گروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند، ایران
الکلمات المفتاحية: سیمرغ, زال, ایندرهَ, مهر, ورونا,
ملخص المقالة :
هم سانی های زال با ایزد ـ پهلوانانی در اساطیر هند و ایرانی که در گذر روزگار در ساخت هایی دیگرسان نیز بازنموده شده اند، می تواند یادآور پیوستگی آن شخصیت ها در روزگاری ازلی یا اندیشۀ اسطوره پرداز نخستینه باشد؛ از این رو، در این جستار با روش توصیف و تطبیق، در پی بازشناخت ریشه های داستان و شخصیت زال در اساطیر روزگار هند و ایرانی، نمونه هایی از همانندی زال با ایندرهَ، اورمزد، مهر و ورونا در ریگ ودا و شاهنامه نشان داده شده است. بر پایۀ این جستار، زال با دورشدن از خانواده و پرورش در کنام سیمرغ، به جایگاه ایزدینۀ خود در البرزکوه بازمی گردد و با پیوستگی به مهر و خورشید، بنیاد همانندی و شاید این همانی خود را با اسطورۀ ایندرهَ که در گذر روزگار گزاره هایی از اسطورۀ میتره (مهر) و ورونا (اهورامزدای اوستایی) را ستانده بوده است، استوار می کند. اسطورۀ گیاه سوما که نیروبخش ایندره و فراهم آورندۀ زمینۀ رویین تنی برای او است، در خویش کاری بنیادین خود یعنی درمان بخشی، به پَرِ درمان گرِ سیمرغ در حماسۀ ملی می ماند که زال را به رویین تنی رسانده بوده است. اسطورۀ گیاه سوما در داستان ایندره، با درخت همه تخمۀ درمان بخش که برپایۀ متون زردشتی، آشیان سیمرغ بر آن نهاده شده بود، نیز سنجیدنی است. همانندی های زال با ایندره که بسامدی درخور درنگ دارد، این انگاره را سامان می دهد که این دو پیوندی ریشه ای با یک دیگر دارند و یا نمایندۀ بن مایه هایی هم سان و پراهمیت بوده که در اندیشۀ نیاکان به گونه ای ویژه و برجسته تکرار می شده است و در پردازش داستان های حماسی ـ اسطوره ای روایی داشته است.
- اذکایی، پرویز. (1365). «ایندرا هندی»، نشریۀ چیستا، شمارۀ 33، صص 208 ـ 214.
_||_