مدل ساختاری طلاق عاطفی در ارتباط با ناگویی هیجانی و بخشودگی بین فردی با نقش میانجی نارضایتی زناشویی در زنان
الموضوعات :آنسته امیرخسروی 1 , هادی بهرامی 2 , ابوطالب سعادتی شامیر 3
1 - دانشجوی دکتری مشاوره، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - استاد گروه مشاوره، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 - استادیار گروه مشاوره، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: رضایت زناشویی, ناگویی هیجانی, طلاق عاطفی, بخشودگی بین فردی,
ملخص المقالة :
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری طلاق عاطفی در ارتباط با ناگویی هیجانی و بخشودگی بین فردی با نقش میانجی نارضایتی زناشویی در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی با رویکرد مدل معادلات ساختاری بود. از جامعه آماری زنان مراجعه کننده به کلینیکهای روانشناختی و مراکز مشاوره، با استفاده از روش تصادفی خوشه-ای 440 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. بهمنظور جمعآوری دادهها از مقیاس طلاق عاطفی گاتمن (1994)، ناگویی هیجانی بگبی و همکاران (1994)، بخشودگی بین فردی پولارد و همکاران (1998) و رضایت زناشویی انریچ (1989) استفاده شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که تمام شاخصهای برازش مدل با دادهها از مقادیر قابل قبولی برخوردار هستند. ناگویی هیجانی (01/0≥p و 773/4=t) به طور مستقیم و بخشودگی بین فردی (01/0≥p و 06/8=t) و رضایت زناشویی (01/0≥p و 30/9=t) بطور معکوس و معنیدار میتواند طلاق عاطفی را مورد پیشبینی قرار دهد. نتیجه آزمون بوت استرپینگ نیز نشان داد که رضایت زناشویی نقش میانجی گرانه معنی داری در ارتباط بین ناگویی هیجانی و بخشودگی بین فردی با طلاق عاطفی دارد. در مجموع میتوان گفت کاهش طلاق عاطفی زنان باید به مؤلفههای ناگویی هیجانی و نارضایتی زناشویی به عنوان عوامل تسریع بخش طلاق عاطفی و به مولفه بخشودگی بین فردی به عنوان عاملی که باعث میشود تا طلاق عاطفی بین زوجین کاهش یابد، توجه شود.
_||_