همجواری ایران با کشورهایی که اغلب آنان به دلیل منازعات داخلی و یا به واسطه بحرانهای منطقه ای و بینالمللی دچار ناآرامی، کشمکش و یا جنگ بودهاند، باعث گردیده تا آثار و تبعات این دست تحولات، به طور ناخواسته به ایران نیز تسری یابد. یکی از ملموس ترین این تاثیرات اغلب نامطل چکیده کامل
همجواری ایران با کشورهایی که اغلب آنان به دلیل منازعات داخلی و یا به واسطه بحرانهای منطقه ای و بینالمللی دچار ناآرامی، کشمکش و یا جنگ بودهاند، باعث گردیده تا آثار و تبعات این دست تحولات، به طور ناخواسته به ایران نیز تسری یابد. یکی از ملموس ترین این تاثیرات اغلب نامطلوب، وقوع بحرانها و منازعات خشونت بار در کشورهای همسایه بوده که با ورود گاه و بیگاه موج پناهندگان گریخته از این دست بحرانها (به ویژه از سوی دو کشور افغانستان و عراق) به درون خاک ایران، نخستین تاثیرات نامطلوب خود را عرصه های مختلف کشور ما نمایان ساخته است. در این میان کشور افغانستان به دلیل چندین دهه جنگ داخلی و نیز کشمکشهای بینالمللی، وجود شکافهای متعدد قومی و مذهبی، برخورداری از دولتی درمانده و فقدان یک دولت- ملت حقیقی، از کانونهای همیشه بحران زا در منطقه و جهان به شمار آمده است. با وجود این که گمان میرفت پس از سقوط طالبان در سال 2001 توسط ائتلاف بینالمللی، این کشور به مرور زمان راه صلح و ثبات را پیش گیرد، اما پس از گذشت بیش از یک دهه، هنوز چشم انداز امیدوار کننده ای برای این امر متصور نیست. از همین رو نمیتوان از عوارض ناخواسته و ناگزیر همسایگی با چنین کشورهایی در امان بود و یا از کنار آن به سادگی گذشت. از آنجا که سرنوشت همسایگان همواره به یکدیگر مربوط بوده و به نوعی به یکدیگر گره خورده است، آینده و سرنوشت کشورها و ملتهای همسایه آنقدر برای ایران مهم بوده و باید باشد که سرنوشت خود ایران مهم است. با توجه به سابقه و وضعیت دشوار و پیچیده افغانستان در طول دهههای گذشته و نگاه به وضعیت چندپاره، ناهمگون و پرآشوب امروز این کشور، به یقین درخواهیم یافت که با وجود تغییرات ظاهری در عرصه سیاسی و حکمرانی، تغییر چندانی در ماهیت ناپایدار و از هم گسیخته این کشور به وجود نیامده است و این امر بدین معناست که تا آینده نامعلومی، ایران از آثار و پیامدهای همسایگی با این کشور متاثر خواهد بود.
پرونده مقاله