چکیده غرب ستیزی یکی از مهم ترین رویکردها در نگاه ایرانیان به غرب است که در دوره معاصر تکوین یافته و به گفتمان غالب تبدیل شده است. نگرش های بدبینانه به غرب در دهه های 40 و 50 از ناحیه نیروهای اجتماعی ویژه روشنفکران و نخبگان در قالب یک روایتپردازی تفاوت با غرب به حیات اس چکیده کامل
چکیده غرب ستیزی یکی از مهم ترین رویکردها در نگاه ایرانیان به غرب است که در دوره معاصر تکوین یافته و به گفتمان غالب تبدیل شده است. نگرش های بدبینانه به غرب در دهه های 40 و 50 از ناحیه نیروهای اجتماعی ویژه روشنفکران و نخبگان در قالب یک روایتپردازی تفاوت با غرب به حیات استعاری خود ادامه دادند و به صورت یک گفتمان ضد قدرت، بازتولید و زمینهساز گفتمان غربستیزی شدند. یکی از گونه های بررسی پدیده های سیاسی، تحلیل آنها بر اساس روش تحلیل گفتمانی است. موضوع این مقاله بررسی دلایل هژمونیک شدن گفتمان غرب ستیزی در میان روشنفکران دهه 40 و 50 براساس نظریه لاکلا و موفه به عنوان یکی از مهمترین و غنی ترین نظریه ها در حوزه تحلیل گفتمان می باشد. این مقاله سعی دارد دلایل هژمونیک شدن گفتمان غربستیزی در میان روشنفکران دهه 40 و 50 را براساس نظریه لاکلا و موفه به عنوان یکی از مهمترین و غنیترین نظریه ها در حوزه تحلیل گفتمان مورد بررسی قرار دهد. پرسش اصلی این است که براساس نظریه لاکلاو موفه مفصل بندی مفاهیم، فرایند هویتسازی و استقرار گفتمان غربستیزی در دهه 40 و50 چگونه اتفاق افتاد؟ پیش فرض اصلی آن است که با توجه به بومیگرایی، بنیادگرایی اسلامی و بدبینی تاریخی ایرانیان به غرب، نیروهای مخالف وضع موجود تأثیر مستقیم در گسترش غرب ستیزی در ایران داشتند. بر این اساس اسلامگرایی و بومیگرایی به عنوان دال های اصلی گفتمان غربستیزی بوده و مفاهیم و معانی دیگر، حول آن مفصل بندی شده اند
پرونده مقاله
غافلگیری نخبگان دانشگاهی و تحلیلگران سیاسی در انتخابات خرداد 76 ، تیر 84 و 24 خرداد 92 نشانگر ناکارآمد بودن ابزارهای تجزیه و تحلیل انتخابات در ایران می باشد. با توجه به اینکه تحلیل گران پدیده انتخابات از ابزارها و نظریههای مختلفی برای تجزیه و تحلیل انتخابات استفاده می چکیده کامل
غافلگیری نخبگان دانشگاهی و تحلیلگران سیاسی در انتخابات خرداد 76 ، تیر 84 و 24 خرداد 92 نشانگر ناکارآمد بودن ابزارهای تجزیه و تحلیل انتخابات در ایران می باشد. با توجه به اینکه تحلیل گران پدیده انتخابات از ابزارها و نظریههای مختلفی برای تجزیه و تحلیل انتخابات استفاده میکنند که از جمله آن میتوان به نظریههای جامعهشناسی سیاسی، توطئه، روانشناسی سیاسی، انتخاب عقلایی، تحلیل گفتمان اشاره کرد؛ اما به نظر میرسد با توجه به واقعیات سیاسی جامعه ایران و نوع خاص فرهنگ سیاسی مردم ایران باید از ترکیبی از روشهای اثباتگرایانه کمی و استفاده بیشتر از روشهای تفسیرگرایانه کیفی در تجزیه و تحلیل انتخابات استفاده کرد. از این رو برای انطباق ابزارها و نظریههای تجزیه و تحلیل بر واقعیات سیاسی ایران ابتدا از طریق پرسشنامه به جمع آوری واقعیات سیاسی جامعه ایران پرداخته خواهد شد و سپس با استفاده از آزمون های مختلف میزان اعتبار و معناداری این ابزارها و نظریهها مورد بررسی قرار خواهد گرفت. به نظر میرسد که هیچ کدام از این نظریهها نمیتوانند به تنهایی پدیده چند وجهی انتخابات را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند وفهم همدلانه و استفاده از روشهای کیفی بهتر میتواند ما را به فهم واقعیات سیاسی جامعه ایران در زمینه انتخابات رهنمون سازد.
پرونده مقاله