مقاله حاضر تأثیرات بشردوستانه تحریم های آمریکا علیه جامعه ایران را از چشم انداز امنیت غذایی و تغذیه مورد ملاحظه قرار داده و به دنبال یافتن پاسخ هایی مناسب برای این دو پرسش برآمده است که نشانه های تهدید امنیت غذایی در ایران متعاقب وضع تحریم های هسته ای واشنگتن علی چکیده کامل
مقاله حاضر تأثیرات بشردوستانه تحریم های آمریکا علیه جامعه ایران را از چشم انداز امنیت غذایی و تغذیه مورد ملاحظه قرار داده و به دنبال یافتن پاسخ هایی مناسب برای این دو پرسش برآمده است که نشانه های تهدید امنیت غذایی در ایران متعاقب وضع تحریم های هسته ای واشنگتن علیه تهران چیست؟ و تحریم های آمریکا علیه ایران چرا و چگونه امنیت غذایی و تغذیه ایرانیان را به مخاطره انداخته است؟ مقاله پیش‎رو از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و از روش‎ شناسی استنتاجی بهره برده است. یافته‎ ها که به طور عمده با شیوه استدلال و تحلیل کیفی ذیل "نظریه ساده لوحانه" تحریم ها از یوهان گالتونگ انجام پذیرفته است، نشان می دهد که کالاهای حیاتی بشردوستانه (شامل مواد غذایی) طی سال های گذشته به دلیل مشکلاتی که تحریمها برای بازرگانی و ترابری کالا و مبادلات مالی بینالمللی ایران ایجاد کرده است در عمل مشمول قوانین و مقررات تحریم ها علیه ایران بوده اند. این محدودیت ها، قیمت مواد غذایی را تا دو برابر افزایش داد که بیشترین تورم به گروه مواد مغذی (شامل سبزیجات، گوشت و میوه) مربوط می شود. کمینه میانگین هزینه یک رژیم غذایی سالم برای یک خانواده ایرانی نیز 3 برابر بیشتر از مبلغی است که یک خانواده ایرانی می تواند صرف غذا و دخانیات کند. درصد خانوارهای شهری و روستایی ایرانی مستعد ناامنی غذایی (بسیار زیاد، زیاد و متوسط) نیز از سال 1396 تا 1398 به ترتیب از 8.84% و 25.17% به 11.2% و 29.2% افزایش یافته است.
پرونده مقاله
چکیده
یکی از شاخص های اساسی توسعه پایدار و توانمندسازی، مشارکت سیاسی زنان در فرآیند تصمیمگیری های ملی و بینالمللی است. مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی نقش بسزائی در توسعه و نوسازی هر کشوری دارد. با درک اهمیت این مشارکت، هر کشوری باید تلاش کند که موانع مشارکت زنان را م چکیده کامل
چکیده
یکی از شاخص های اساسی توسعه پایدار و توانمندسازی، مشارکت سیاسی زنان در فرآیند تصمیمگیری های ملی و بینالمللی است. مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی نقش بسزائی در توسعه و نوسازی هر کشوری دارد. با درک اهمیت این مشارکت، هر کشوری باید تلاش کند که موانع مشارکت زنان را مرتفع ساخته تا زمینههای دستیابی به رشد و شکوفایی جامعه در همه عرصهها فراهم گردد. حضور زنان در ابعاد مختلف سیاسی بعنوان نیمی از نیروهای انسانی در جوامع بشری از پیش نیازهای توسعه یافتگی سیاسی بشمار میرود. مشارکت زنان از دو جنبه بهرهوری جامعه از نیروی آنان و همچنین احساس رضایت از شرکت در سازندگی کشور از سوی خود زنان، قابل تأمل است. براین مبنا، مقاله حاضر در پی پاسخگویی به این سؤال اصلی میباشد که چگونه زنان با راهکارهای توانمندسازی نظیر مشارکت سیاسی میتوانند سهمی تعیین کننده درساختار تصمیمگیری ملی و بینالمللی ایفاء نموده و سیاستگذاری و مدیریت تغییر الگوهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را بدست گیرند.
پرونده مقاله