تحلیل قیامهای مردمی در خاورمیانه از منظر اقتصاد سیاسی نفت
محورهای موضوعی : فصلنامه علمی تحقیقات سیاسی و بین المللی
1 - عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی
کلید واژه: اقتصاد سیاسی نفت, ساختارهای متصلب رانتیری, واژگان کلیدی: قیامهای مردمی درخاورمیانه, انواع رانتهای خارجی, آثار ثباتبخش و بیثباتکننده رانتهای خارجی,
چکیده مقاله :
چکیده این مقاله میکوشد قیامهای مردمی در کشورهای عرب خاورمیانه و شمال آفریقا را از منظر اقتصاد سیاسی نفت بررسی کند. دراین راستا، مقاله برپایه یک الگوی تحلیلی چندمتغیره، هم علل بروز قیامها و هم علل سمت و سوی متفاوت تحولات در جریان قیامهای مردمی درکشورهای عرب منطقه را که از اواخر سال 2010 آغازشد، تجزیه وتحلیل میکند. مقاله نشان میدهد که همه کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در حوزه اقتصاد سیاسی خود ویژگی مشترکی دارند که میتوان آن را بر پایه اتکا به رانتهای خارجی توضیح داد. نوع و حجم این رانتها و میزان اتکای به آنها در سطح کشورهای منطقه با هم تفاوت دارد؛ اما حضور چشمگیر رانتهای خارجی، در همه جا شایع است و به شیوههای متفاوتی بر ثبات سیاسی اثر میگذارد. مهمترین پرسش مقاله این است که اقتصاد سیاسی نفت خاورمیانه چگونه بر بروز قیامهای مردمی و سیر تحول آنها در کشورهای عرب منطقه تأثیر گذاشته است؟ فرضیهای که درپاسخ به این پرسش ارائه شده، این است که اقتصاد سیاسی نفت در کشورهای عرب خاورمیانه به سبب تولید ساختارهای متصلب رانتیری در بروز قیامهای مردمی نقش عمدهای داشته و در عین حال، ترکیبهای متفاوت درآمدهای رانتی با طیفی از متغیرهای سیاسی و اجتماعی واسط داخلی وخارجی، سیر متفاوتی از تحولات را در جریان قیامهای مردمی در کشورهای منطقه رقم زده است. مقاله برای آزمون فرضیه از رویکرد نظری جدید در مطالعات نفت و سیاست بهره میگیرد و بر پایه آن تحلیلی ارائه میکند که در آن آثار رانتهای خارجی همزمان در سطوح داخلی، منطقهای و فرامنطقهای بر ثبات داخلی کشورهای عرب مدّ نظر قرار میگیرد. این شیوه نگاه، هم از رویکرد تقلیلنگر در تحلیل علل بروز قیامهای مردمی در کشورهای عرب جلوگیری میکند و هم قادر است علل تفاوت سرنوشت کشورها در خلال این رخدادها را تا اندازه زیادی توضیح دهد. مقاله طیفی از دادههای کمّی وکیفی را به روش تحلیلی و توصیفی در راستای آزمون فرضیه تجزیه و تحلیل کرده است.
Abstract The present article tries to study the popular uprising in Arab countries of the Middle East and North Africa by a political economy of oil approach. The article makes use of a multi-variable analytical model that can both explain causes of uprising and different directions and outcomes of the events in popular revolt that started in Arab countries from late 2010. The article shows that all the countries of the Middle East and North Africa have similar characteristics that can explain them as dependence on foreign rents. Kind and level of these rents and the extent of dependency on them vary among the countries of the region but the presence of rents is common among them nevertheless that affects the political stability in different ways. The most important question of the article is how political economy of the Middle East oil has affected the popular uprising of the Arab countries and its process of the developments. The underlying hypothesis is that the political economy of oil of the Middle Eastern countries has created a rigid rentier structure and this particular structure has played an important role in popular uprisings. A different mix of oil revenue along with mediatory socio-political variables has led to different directions of political development of the uprisings of the people of the region. The article makes use of new theoretical framework in studies of oil and politics and by the help of it explains different directions of different countries uprisings. The article by the help of descriptive analytical method has analyzed qualitative and quantitative data to test the hypothesis.