مطالعه تطبیقی کیفیت ادراک مفاهیم کلی از دیدگاه ابن سینا و صدرالمتألهین
محورهای موضوعی : فلسفه
1 - ندارد
2 - ندارد
کلید واژه: ادراک, مفاهیم کلی, تجرید, تعالی, معرفت شناسی,
چکیده مقاله :
ویژگی اساسی معقولات در مقابل محسوسات اتصاف آنها به کلیت و عمومیت است. صورت محسوسکه جزیی است، در مرتب هی ادراک عقلی به کلیت می رسد. حال سوال این است که چه تحولی درصورت محسوس به وجود م یآید که متصف به کلی بودن م یشود؟ در فلسف هی اسلامی دو نظری هیاساسی در باب نحوه ی ادراک مفاهیم کلی ارائه شده است. به سخن دیگر، به سوال بالا، دو پاسخمعروف است و دیگری به تعبیر مرحوم نظریه تجرید اساسی ارائه شده است که یکی از آنها بهنام دارد. بر اساس نظریه تجرید که عمدتا در آثار ابن سینا و پیروان او مطرح نظریه تعالی مطهریشده است صورت محسوس به واسطه تجرید و حذف عوارض مادی و خصوصیات شخصی متصف بهکه در آثار ملاصدرا و پیروان او مطرح شده است ذهن نظریه تعالی کلیت می شود. اما مطابقمفاهیم و معانی کلی را هم چون یک مفهوم مبهم و کاهش یافته که قابل صدق بر کثیر است درک نم یکند. بلکه در واقع همان صور و معانی جزئی حسی و خیالی به وسیله ی تعملات عقلی ونفسانی ترقی و تعالی یافته و به شمول و سعه بیشتری م یرسند. نوشتار حاضر به تبیین و مقایسهدیدگاه این دو فیلسوف درباره ی کیفیت ادراک مفاهیم کلی پرداخته است و از این رهگذر نقاطاشتراک و اختلاف دیدگاه آنان در این زمینه بیان شده است.
How soul perceives universal concepts is one of the epistemologicalproblems that have been discussed by great Islamic philosophers likeMullaSadra and Avicenna. These philosophers have offered totallydifferent theories in this respect. Avicenna and his followers believethat soul perceives universal concepts through extraction by omittingaccidental things (abstraction theory). This cognition, as he says, isachievable only through a kind of relationship with active intellect .Onthe other hand, Mullasadra believes that soul can perceive universalconcepts not through extraction but through rational laboring anddeveloping particular concepts into universal ones (transcendencetheory).